• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4649 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۸ ارديبهشت

استخوان در دست جذامي

محمد ذاكري

«چگونه توصيف كنم سر منزلي را كه ابتداي آن سختي و مشقت است و پايان آن فنا و نيستي؛ در حلال آن حساب است و در حرامش عقاب؛ ثروتمندش فريب مي‌خورد و فقير و گدايش محزون مي‌گردد. چه بسيار كساني كه به دنبالش بدوند و به آن نرسند و چه ‏بسيار كساني كه رهايش سازند و به آنها روي آورد. هر كس با چشم بصيرت و عبرت به ‏آن بنگرد به او بصيرت و بينايي بخشد؟ و آن كس كه چشمش به دنبال آن باشد و فريفته آن گردد از ديدن حقايق نابينايش كند!» نگاه امام علي(ع) به دنيا در بيان و عمل، نگاهي دوگانه است؛ از يك سو جملات و عبارات متعددي در مذمت و نكوهش دنيا و وابستگي به آن از حضرت نقل شده و از سوي ديگر بياناتي نيز در ارزش و اهميت دنيا دارد و با كساني كه دنيا را نكوهش مي‌كنند سرزنش مي‌كند. راز اين دوگانگي در چيست و حضرت چه عواملي را در نگرش صحيح به دنيا و برخورد مناسب باآن دخيل مي‌داند؟ حضرت در ذم دنيا از يك‌سو بر بي‌ارزشي دنيا تاكيد دارند و با تعابيري ملموس بي‌مقداري دنيا را به رخ مي‌كشد از آن جمله در زمان هجوم مردم براي بيعت و در تبيين علت پذيرش خلافت مي‌فرمايد: «چون خداوند از علما و دانشمندان پيمان گرفته است كه در برابر ستم ستمگران و گرسنگي ستمديدگان بي‌اعتنا نباشند و الا اين كار را از روي دنيا دوستي نمي‌كنم؛ چراكه همه مي‌دانيد كه اين دنياي شما، با همه زينت‌هايش، در نظر من از آب بيني ماده بزي كه عطسه كند، بي‌ارزش‌تر است.» يا در جاي ديگر در پاسخ به زياده‌خواهي گروهي از بيت‌المال پاسخ مي‌دهد: «به خدا سوگند اگر هفت اقليم را با همه‌ چيزهاي كه در آن هست به من بدهند تا پوست جو  را به ناحق از دهان مورچه‌اي بگيرم اين كار را نخواهم كرد. اين دنيا با تمام زيبايي‌هايش، نزد من از برگي كه در دهان ملخي جويده شده باشد، بي‌ارزش‌تر است.» معيار مواجهه حضرت با اين دنياي بي‌ارزش و پذيرش مسووليت در آن «حق‌طلبي» و «مبارزه با ظلم» است.

جنبه ديگر از نگاه مذمت‌بار حضرت به دنيا، خاصيت موقت آن است. حضرت دنيا را چيزي بيش از يك منزلگاه و سراي موقت نمي‌داند و از اين رو پرستندگان دنيا و دلبستگان به آن را سرزنش مي‌كند و توجه مي‌دهد: «اما كساني كه فريفته دنيا شده‌اند به مسافراني شبيه‌اند كه در منزل پرنعمتي قرار گرفته‌اند، ولي به آنها گفته‌اند كه بايد به سوي محلي خشك و خالي از نعمت حركت كنند. براي آنها هيچ چيز ناخوش آيندتر از جدايي از آنجا نيست.» يا «ما براي دنيا آفريده نشده‌ايم. به دنيا آمده‌ايم تا به واسطه آن آزموده شويم.» و نيز «دنيا براي زندگي هميشگي شما آفريده نشده است، بلكه گذرگاهي است كه در آن براي آخرت زاد و توشه ‌برداريد. بنابراين براي كوچ كردن از آن آماده باشيد و مركب مناسب مهيا‌ سازيد.» از منظري ديگر نيز به آثار نامطلوب دنيا بر دنيادوستان و رفتار فريبكارانه‌اش با ايشان اشاره مي‌كند: «اي مردم از دنياي حرام بپرهيزيد چون بسيار مكار و فريبنده است. اگر چيزي مي‌بخشد ديري نمي‌پايد كه آن را بازپس مي‌گيرد و اگر به كسي چيزي بپوشاند سرانجام روزي آن را از تن او بيرون خواهد آورد. نه آسايش آن پايدار و نه رنج و سختي‌هايش پايان‌پذير و نه بلايا و دردهايش تمام شدني است.»؛ «دنيا چون به گروهي روي آورد، خوبي‌ها و نيكي‌هاي ديگران را به ايشان عاريه مي‌دهد، هرگاه از آنها روي برگرداند خوبي‌هاي‌شان را از آنها باز مي‌ستاند و كسي كمالات موجود در آنها را هم نمي‌بيند.»؛ «دنيا دل دنياپرستان را مي‌ميراند و شيفته و برده مي‌سازد. دنيا به هر طرف كه برود آنها نيز به آن سمت مي‌روند و برده ارباب دنيا مي‌شوند. به اين قبيل از افراد هر چه هشدار داده شود، بي‌تاثير است. با اينكه گرفتاران دنيا با چشم خود مي‌بينند كه راه پس و پيش ندارند و سرانجام در چنگال مرگ اسير خواهند شد، عبرت نمي‌گيرند. با اينكه مي‌بينند دنيايي كه هميشگي و جاودان مي‌پنداشتند، آنان را رها مي‌كند، با اين همه از شيوه نادرست خود دست بر نمي‌دارند.» اما اين همه ماجرا نيست. چنانكه پيش‌تر آمد حضرت هم بياناتي در نيكويي دنيا دارد و هم سيره عملي ايشان نشان مي‌دهد كه ساعتي از تلاش براي توليد و عمران و آباداني دست برنداشته است. احياي نخلستان‌هاي اطراف مدينه، حفر چاه براي آبرساني به زمين‌هاي كشاورزي كه از آن هم براي تامين معيشت خود و خانواده‌اش حتي در دوران خلافت بهره مي‌برد و هم عوايد آن را در قالب وقف و انفاق به نيازمندان و طبقات محروم جامعه مي‌رساند در همين راستاست. نظير اين رويكرد در سياستگذاري اقتصادي و الگوي حكمراني ايشان نيز قابل‌ملاحظه است. از آن جمله مي‌فرمايد: «دنيا برايت پندهاي فراواني دارد. 
تو را به عدل و انصاف دعوت مي‌كند و هجوم بلاها و كاستن نيروها به تو هشدار مي‌دهد و راستگويي خود را به اثبات مي‌رساند... دنيا چه خوب خانه‌اي است براي آناني كه آن را خانه هميشگي ندانند و وطن نخوانند.» و در جاي ديگر «دنيا براي كسي كه با آن صادقانه روبه‌رو شود جايگاه راستي و صدق است و براي كسي كه آن را درك كند خانه تندرستي است. براي شخصي كه از آن توشه اخذ كند جايگاه بي‌نيازي و تندرستي است و براي فردي كه از آن پند بگيرد پندآموز است. دنيا جاي عبادت دوستان خدا، نماز فرشتگان، نزول وحي خدا و تجارت اولياي الهي است كه در آن رحمت و فضل خداوند را به دست مي‌آورند و بهشت را مي‌خرند. با اين وصف چه كسي مي‌تواند دنيا را نكوهش كند؟» امام(ع) دنيا را فرصتي براي كار و تلاش و عبادت و معنويت و از آن بالاتر اعاده حق و دادستاني مظلوم از ظالم مي‌پندارد و از اين رو نكوهش بي‌دليل آن را براي زهد افراطي بر نمي‌تابد در نقطه مقابل دلبستگي به دنيا، غرق شدن در ابتلائات دنيوي نظير مال و قدرت و فرزند و غفلت از آخرت، دايمي پنداشتن دنيا، حرص و طمع براي دنيا و احساس بي‌نيازي و استغنا و طغيان و گردنكشي بر اثر آن را از آفات دنيا برمي‌شمارد. به قول سعدي: «بس بگرديد و بگردد روزگار، دل به دنيا در نبندد هوشيار/دير و زود اين شكل و شخص نازنين، خاك خواهد بودن و خاكش غبار/ اين همه هيچ است چون مي‌بگذرد/ تخت و بخت و امر و نهي و گير و دار»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون