ياوران روابط عمومي
اميرعباس ميرزاخاني
روابط عمومي، نقطه اشتراك و تلاقي منافع سازمان از يك سو و از طرف ديگر منافع مخاطبانش (فرهنگيان و اولياي دانشآموزان) را با هم در يك ساختار مشخص پيوند ميزند و باعث ميشود تا در پرتو تلاقي اين منافع، كار در روابط عمومي از يك شغل اداري به فعاليتي پرريسك تبديل شود. واقعيت اين است كه در عصر جديد منافع هر دو طرف در فضايي آزاد و در پرتو برنامهها امكان ارايه خدمات و نيز تشويق فرهنگيان به ايفاي نقش اصليشان در جامعه را فراهم ميكند. اين شرايط به معناي شكلگيري مسووليت اجتماعي مشترك بر اساس تكوين روابط عمومي پويا در ساختار آموزش و پرورش خواهد بود. در يك ساختار منسجم و حرفهاي نقش روابط عمومي، پاسخگويي بهنگام به نيازهاي زمانه با بخشهاي مختلف آموزش و پرورش در قبال افزايش آگاهي به جامعه فرهنگيان و مردم است و به آن وجهي قانونمند و تشكيلاتي ميدهد. به عبارت ديگر در عصر جديد حرفه روابط عمومي به عنوان يكي از وظايف مديريت كلان در آموزش و پرورش ماموريت دارد تا پيامهاي گوناگون و بازخوردهاي مختلف را طبقهبندي و تفسير كرده و رابط گروهها، تشكلها و زبانهاي مختلف شود تا بدين ترتيب بر اساس تعامل تفاهمآميز با گروههاي مختلف در فرهنگيان و اولياي دانشآموزان به سوي توسعه پايدار اجتماعي گذر كند. خبرنگاران حلقه ارتباطي ميان روابط عموميها و مخاطبان دستگاه عظيم آموزش و پرورش هستند كه بيشترين ارتباط را با بدنه مردم دارند و از اين حيث چگونگي مواجهه روابط عموميها با خبرنگاران ميتواند به همافزايي در تبيين و ارتقاي برنامهها منجر شود. هدايت و ارزيابي برنامههاي اجرايي و ارتباطي براي دستيابي به تفاهم گروههاي تاثيرگذار و تحقق اهداف سازماني يكي از وظايف روابط عمومي است كه قطعا تحقق آن بدون همكاري خبرنگاران ميسر نخواهد بود.
اجراي برنامههاي وزارتخانه و سياستگذاريهاي كلان اعم از تعيين هدفها، برنامهريزي، بودجهريزي، بودجهبندي، استخدام و آموزش كاركنان اداري و آموزشي، تهيه ساير تجهيزات و اداره منابع مورد نياز براي اجراي تمامي اين برنامهها همگي در گرو مشورتپذيري، دخالت گرايشهاي مختلف و به رسميت شناختن آنها در فرآيند تصميمگيري در امور است.
در يكسال گذشته روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش بر اساس تصميم نابخردانه وزير وقت با دفتر وزارتي ادغام شد و جايگاه اين نهاد تاثيرگذار به شدت افت پيدا كرد و در دوره مسووليت وزير فعلي خوشبختانه با احياي آن شاهد هستيم كه جايگاه روابط عمومي در آموزش و پرورش از يك بنگاه صرفا خبرپراكني و پخش آگهي به مثابه يك واحد عملياتي سازماني قدرتمند كه برخلاف كالا فاقد تجلي عيني است، رسيده است كه نتيجه عملياتش بر متغيرهاي ذهني مخاطبانش رنگ و تاثير ميگذارد.
با توجه به تعدد كانالها و شيوههاي اطلاعرساني در جامعه روابط عمومي در آموزش و پرورش بايد براي مخاطبانش خوراك فكري و فرهنگي را در قالب برنامههاي مشخص به همراه رويكردها و راهكارهاي عملياتي و زمانبندي شده فراهم كند كه حاوي انتظارات واقعبينانه بوده و بايد قيد احتياط، مشروط يا تعديل برنامهها باشد. به عبارت ديگر در نگاه امروزي كاركرد روابط عمومي بايد در جهت جلب مشاركت عمومي صاحبان فكر و انديشه در راستاي پيشبرد برنامهها و نظارت موثر و پايدار آنها در عملكرد دستگاه و پيگيري امور باشد كه دست يافتن به اين موارد علاوه بر همت، درايت و حمايت تمامي مسوولان از يك سو، به همكاري مسوولانه و حرفهاي اصحاب رسانه و در خط مقدم آنها خبرنگاران از ديگر سو نياز دارد.