• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4649 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۸ ارديبهشت

چند نكته درباره شاعري بزرگ كه در روزگار خودش به شاعري شناخته نمي‌شد

مورد عجيب آقاي خيام

احسان رضايي

در سنت ادب فارسي، رباعي كوتاه‌ترين قالب شعري است. همين كوتاهي، براي رباعي يك‌جور تشخص و ويژگي آورده. توي ادبيات كلاسيك ما كارهاي فوق‌العاده و حيرت‌انگيز كم نيست  اما رباعي چيز ديگري است. غزل‌هاي حافظ و سعدي (به قول صائب) آن‌قدر «بلند افتاده‌اند» كه همه متفق‌القول شده‌ايم اوج شعر فارسي غزل است. اما وقتي شاعري بتواند توي دو بيت ، يك اثر عالي بسازد، تازه معلوم مي‌شود عيارش چند است. خيام يكي از همين دست شاعران است. او فقط تعدادي رباعي اصيل دارد و يك قطعه عربي هفت، هشت بيتي. خيام با همين چند رباعي ساده دل ملتي را برده است. در مورد رباعيات خيام چند مساله عجيب وجود دارد؛ اول اينكه او اصلا خودش را به عنوان شاعر نمي‌شناخت و در ۱۳ رساله‌اي كه از او مانده، حتي يك‌بار هم به شاعري خودش اشاره نكرده. براي معاصرانش هم كه او را با عناويني مثل «خواجه امام» يا «حجت الحق» ياد كرده‌اند، مقامش در فلسفه و علم مهم بوده. از جمله اين معاصران يكي هم سنايي شاعر بوده كه يك‌بار در زمان اقامتش در نيشابور به نوكرش اتهام دزدي مي‌زنند و سنايي براي رفع مشكل، نامه‌اي به خيام نوشته و از او كمك گرفته ولي در اين نامه هم كه يك شاعر نوشته و در آن انواع تعريف و تمجيدها از خيام هست، اشاره‌اي به مقام ادبي او نشده. موضوع عجيب بعدي  اين است كه اولين‌باري كه به اين رباعيات ارجاع شده، حدود صد سال بعد از مرگ خيام است. امام فخر رازي در رساله «التنبيه» خود و كمي بعد هم همشهري او، نجم‌الدين رازي در «مرصاد العباد» اين رباعي را به اسم خيام نقل كرده‌اند: دارنده چو تركيب طبايع آراست/ باز از چه سبب فكندش اندر كم و كاست/‌گر خوب نيامد اين بنا، عيب كراست؟/ ور خوب آمد، خرابي از بهر چراست؟ البته اين هر دو نفر اين رباعي را به عنوان نشانه‌اي از اشتباه خيام آورده‌اند. نجم رازي دوجا از كتابش اين رباعي را نقل كرده و قبلش حسابي از خجالت خيام درآمده. او كه با فلاسفه مشكل داشت، در فصل سوم نوشته: «بيچاره فلسفي و دهري و طبايعي كه از اين مقام [يعني فهم علت خلقت خود] محرومند و سرگشته و گم‌گشته تا يكي از فضلا كه به نزد ايشان به فضل و رحمت و كياست معروف و مشهور است و آن عمر خيام است، از غايت حيرت در تيهِ ضلالت او را جنسِ اين بيت‌ها مي‌بايد گفت...» و بعد در فصل چهارم مجددا به خيام ابراز علاقه كرده و او را «آن سرگشته غافل و گم‌گشته باطل» لقب داده. در واقع بدگويي اين دو نفر از خيام باعث شد تا بقيه شعر او را ببينند و اتفاقا خوش‌شان بيايد و پي‌اش را بگيرند. سومين نكته عجيب، اين سوال است كه بالاخره كدام‌يك از رباعي‌ها واقعا از خيام است. محقق‌هاي زيادي در يك قرن اخير بر سر اصالت رباعيات خيام بحث كرده‌اند و نشان داده‌اند كه بسياري از معروف‌ترين رباعيات منسوب به خيام اصلا براي او نيست. البته كه جامعه ايراني گوشش به اين حرف‌ها بدهكار نيست و زبان حال خودش را در همين شعرهاي كوتاه و هنرمندانه مي‌داند. شعرهايي كه در آنها نابودي تدريجي دنيا شاعر را عذاب مي‌دهد و موضوع اصلي‌شان پيدا كردن راه چاره‌اي براي گريز از جادوي زمان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون