درباره سينماي مجازي، تئاتر مجازي و كتابخانه مجازي
از چاله درآمدن و افتادن در چاه زندگي آنلاين
پرستو منتظري
به نقل از ميكاييل رياضي: در ابتدا آگاهي، دليل كشف و اختراع تلويزيون بود و هرويين به عنوان شربت سينه كشف و استفاده شد. با گذر زمان هرويين تبديل به مخدر شد و تلويزيون جعبه نمايش اساتيد دروغ و سياست و در نهايت برده گرفتن وقت و انديشه بينندگان نابينا. اين جعبه سياه را كنار زديم و نقشش را در زندگي روزمره كمرنگتر كرديم تا اينكه عدهاي درصدد اين برآمدند كه هواي تازهاي به عرصه فيلم تزريق كنند، شبكههاي اينترنتي تاسيس شدند و بدتر هوا را مسموم كردند. شبكههايي كه در سراسر جهان ريشه دواندند و تبر بر تنه سينما زدهاند. در حال هضم اين شبكهها بوديم كه غول ديگري شكل گرفت. به زندگي قبل از كرونا كه فكر ميكنيم به اين نتيجه ميرسيم كه دستي ما را از فيلمهاي موزيكال بلند كرده و حالا درون يكي از فيلمهاي جناب هيچكاك نقشي را ايفا ميكنيم.
ژانر وحشت
سينما و تئاتر را هم دربرگرفت. روزي ميگفتند: گوشي و تلويزيون را كنار بگذاريد و به هنر روي بياوريد. يادش بخير چقدر بعضيها برايش فرهنگسازي كردند. اما حالا ميگويند: خانمها و آقايان به گوشيهايتان روي بياوريد كه فيلم و تئاتر و كتاب جديد در راه است. حال بايد همان دستگاهي را روشن كنيم كه در سالنها بايد خاموش ميشدند. سينماي مجازي! تئاتر مجازي! كتابخانه مجازي! با ادامه حضور اين ويروس تعدادي از برنامههايي كه پخش فيلم دارند، گزينهاي اضافه كردند كه با آن بتوانيم در يك مدت مشخص فيلمهاي اكران شده را آنلاين تماشا كنيم يا فيلم تئاتري كه اجرا شده را ببينيم. به نظرتان بازار داغي نميشود؟ كاربران عزيز بشتابيد و بليت بخريد و آنلاين فيلم و تئاتر تماشا كنيد. زبان آموزي ميگفت: اگر موسسههاي زبان هم باز شود، ترجيح ميدهد كلاسهاي آنلاين را دنبال كند زيرا از وقتي اين كلاسها داير شده، زماني را در مسير رفت وآمد، هدر نميدهد و به قول خودش بهتر هم ياد ميگيرد! اما سينما و تئاتر، كلاس زبان نيست! خدا نرساند روزي را كه اين گزينههاي آنلاين براي بشري كه همه چيز را حاضر و آماده ميخواهد، باقي بماند. آن وقت است كه تماشاگر ميگويد: مسير رفتو آمد برايم سخت است. روي مبل راحتيام لم ميدهم و فيلمهاي بيشتري را تماشا ميكنم. اين طور راحتتر ميتوانم استوري بگيرم و صداي خرد شدن چيپس لاي دندانهايم و شكستن تخمه مزاحم كسي نيست. آندري تاركوفسكي در جايي گفته است: سينما هر چند كه هنوز در حال پرداخت تاوان گناه اصلي خود، يعني زاده شدن در اين بازار به عنوان يك كالاي مصرفي است اما سينماست كه با شكوه و مهمترين هنر ميخوانيمش. اما آيا سينما به حيات خودش ادامه خواهد داد؟ اشتباه نكنيد، من هم بليت ميخرم و فيلم و تئاتري را آنلاين تماشا ميكنم. اما سوالم اين است كه آيا آيندگان باز هم ميتوانند طعم تماشاي فيلمي را در يك سالن تاريك كنار يكديگر بچشند؟ آيا بازيگران تئاتر باز هم ميتوانند جلوي تماشاگراني كه آنها را تشويق ميكنند، تعظيم كنند؟ آيا در اين جهان غيرقابل پيشبيني اين شروع، مقدمه يك نابودي نيست؟