آثار نقاشي زنان و فضاي داخلي از نگاه تانيا پاكزاد
زنها به قرنطينه متعهدترند
فاروق مظلومي
در تعريفي عمومي، خانه يك واحد اقامتي است اما تفاوتهايي اساسي با اقامتگاههايي ديگر مثل هتل، خوابگاه و... دارد. خانه يك ايستگاه است؛ ايستگاهي براي ارتباطي دايمي با خود و ديگران. ارتباط با اشيا در خانه با تمام اقامتگاههاي ديگر متفاوت است. انگار اشيا خانهسازهاي يك اركستر بزرگ هستند كه هر چند وقت يكبار بايد كوك شوند تا آهنگ زندگي را درست بنوازند، اما رهبر اصلي اين اركستر زن خانه است و مردها در بهترين حالت نوازنده خوبي هستند. زنها نه تنها خانه بلكه جهان را براي زندگي كوك ميكنند. ما آذريها ضربالمثلي داريم كه ميگويد: مرد آجرها را ميآورد و زن ميچيند. حالا بماند كه اين روزها خيلي از زنها آجر را خودشان ميپزند، ميآورند و ميچينند و گاهي مردها فقط زحمت نظارت را ميكشند. تانيا پاكزاد هم به عنوان هنرمند و فارغالتحصيل كارشناسي نقاشي و كارشناسي ارشد پژوهش هنر با پررنگ شدن خانه و زن در ايام قرنطينه و شروع خانهماني عمومي تصميم گرفت كه از پنجره نقاشان ديگر به تصوير زن در خانه نگاه كند. او با تجربه نمايشگاههاي انفرادي در ايران و نمايشگاههاي گروهي بينالمللي تصميم ميگيرد تا سيام ارديبهشت به مدت پنجاه روز، آثاري از نقاشيهاي نقاشان معاصر و گاهي نقاشان قرن هفدهم تا نوزدهم را با موضوع «فضاي
داخلي-زن»، در صفحه اينستاگرامش به نمايش بگذارد. پاكزاد تاييد ميكند كه پرترههاي زن و نقاشيهاي درها و پنجرهها كه در دوره كاري اخيرش فراوان ديده ميشود در انتخاب اين پروژه موثر بودهاند و درخصوص اين پروژه ميگويد: «نمايش فضاي داخلي در نقاشي كلاسيك دراختيار طبقه خاص و اشراف بود. ادوارد هاپر يا ديويد هاكني كه تبديل به آيكون شدهاند و روي ماگهاي استارباكس هم حضور دارند، جزو هنرمندان منتخب من براي معرفي آثار فضاي داخلي نبودند. از هنرمندان معاصر، ناشناسها را انتخاب كردم و نقاشيهايشان از زن در خانه را منتشر كردم. اين نقاشيها معاصر هستند اما پاپ آرت نيستند. مثلا كسي مرلين مونرو را نقاشي نكرده بود. دوران كرونا باعث شد مخاطبان همزادپنداري بيشتري با نقاشيهاي زن در فضاي داخلي داشته باشند.» پاكزاد در انتخاب اين آثار به دنبال نسبت دادن يك وضعيت خاص به زنها نبوده، بلكه جريان عادي زندگي را دنبال كرده است. او زماني كه نقاشي معروف «زن خدمتكار» اثري از يوهانس فرمير نقاش معروف هلندي (1675 – 1632 ميلادي) را نشان ميدهد و زماني كه دختري كتابخوان را در نقاشي «مارك شم» نقاش معاصر فرانسوي به اشتراك ميگذارد فقط به موضوع زن و خانه توجه ميكند. اين روزها كه فضاي اينستاگرام در اغلب موارد به فضايي كاملا نمايشي و فقير از نظر فرهنگي تبديل شده است و حتي امر مهمي مانند قرنطينه را تبديل به يك مد و ژست دروغ اجتماعي ميكند، اينگونه پروژههاي تصويري ثابت ميكنند فضاهاي تصويري مجازي ميتوانند عرصهاي خوب براي آموزشهاي هنري در زمان قرنطينه باشند.