هويت موزهها را جابهجا نكنيد
رضا دبيرينژاد
اين روزها خبري مبني بر جمعآوري آثار شاخص موزه هنرهاي زيباي سعدآباد كه آثار شاخص هنر ايراني را در خود جاي داده است و شايد بتوان آن را مهمترين موزه هنر كلاسيك ايران قلمداد كرد، منتشر شده است. گويي اين موزه براي ايجاد موزهاي جديد با آثاري كه مرتبط با اين موزه و مجموعه نيستند، خالي شده است. همواره تاكيد ميشود موزهها مراكزي هستند كه ميتوانند براي جامعه ايجاد هويت كنند، علاوه بر آن براي ايجاد هويت خود موزهها، تناسب هويتي در مكان و مجموعه و همنشيني ضروري است. از سوي ديگر پايداري موزهها خود سبب ايجاد هويت است، بقاي موزهها باعث ميشود در ميان مردم و متخصصان شناخته شوند و مرجع قرار گيرند. همين پايداري ميتواند گردشگران را جذب كند بهطور مثال موزههاي هنري ميتوانند قطب گردشگري هنري شوند. اما جابهجايي مدام و دستكاري موزهها آنها را تقليل داده و ساحت موزه بودن را از آنها گرفته و تبديل به يك گالري متغير ميسازد . براي همين قبل از ايجاد موزهها براي آنها مكانيابي دقيق صورت ميگيرد تا مكان تناسب موضوعي داشته باشد. در كاخ موزهها برآمده از آثار موجود در گنجينه آنها به دستهبندي موضوعي پرداخته شده تا موزههايي با هويت هنري يا سياسي كه تجربه تاريخي آنها بوده در اين محوطههاي تاريخي فرهنگي ايجاد شود و كاخها و مجموعههايشان از انحصار به درآيند و ملي و مردمي شوند. اگرچه شايد وجود برخي موزهها در اين مجموعهها را بتوان نقد كرد اما گذر بيش از سه دهه فعاليت براي برخي موزهها و اماكن كاخ موزهها ايجاد هويت كرده است. اما حالا دستكاري يا حذف يك موزه يا بخشي از موزه در اين مجموعههاي فرهنگي حتي به قيمت ايجاد يك موزه جديد براي آنها سبب دستكاري هويتي ميشود، بهويژه موزههايي كه اعتبار مجموعهاي بالايي را دارند و حفظ و معرفي آنها يك وظيفه ملي در حوزه ميراث فرهنگي محسوب ميشود و بايد در مديريت ميراث فرهنگي اولويت قرار گيرد. با حذف يك موزه بدون داشتن دلايل موزهاي نه تنها يك عمل غيركارشناسي انجام شده، بلكه سنتي برجاي گذاشته ميشود كه طي ادوار گذشته نيز با رويكردهاي سياسي وجود داشته است و موزهها را از اعتبار فرهنگي بيشتر دور كرده و به كشاكش سياسي ميبرد. ايجاد هر موزه بايد تناسب مكاني با سابقه تاريخي مكان نيز داشته باشد وگرنه ايجاد يك تضاد ميكند كه مخاطبان از آن دريافتهاي متضادي خواهند كرد. از سوي ديگر نميتوان با صرف برپايي يك نمايشگاه در دل يك موزه مستقل آن را موزهاي نو خواند. ايجاد موزهها نبايد به چالش و جنگ ميان خود موزهها تبديل شود و موزههاي نو نافي موزههاي پيشين شوند در اين صورت از سوي طرفداران موزهاي كه وجود داشته به چالش كشيده خواهند شد. موزهها ايجاد يك فرصت بيشتر براي عرضه ميراثهاي فرهنگي، هنري، علمي و تاريخي يك جامعه هستند و هر موزه بايد بر اين فرصت بيفزايد و امكان نمايش بيشتر را فراهم كند. حذف بخشي از موزه هنرهاي زيباي سعدآباد تنها يك تغيير ساده نيست، بلكه پرسشها و تاثيرات بسياري را براي سابقه چندساله و مجموعه هنري خود و همچنين براي مجموعه و موزهاي كه به مهماني درون آن ميآيد، خواهد داشت كه هر دو هويت را به چالش ميكشد. اين چالش و تغييرات ناهمگون موضوعي دليلي است كه طي سه دهه گذشته مجموعه سعدآباد نتواند به هويت همگوني دست يابد و به مجموعهاي چهل تكه تبديل شود كه پسامد آن عدم بهرهبرداري درست ملي از سرمايههاي فرهنگي نهفته در آن است. تغيير يك موزه تغيير هويت است، تغيير و جابهجايي هويت اما نبايد به سنت عادي تبديل شود و گرنه موزهها يكي از كاركردها و اصول خود را از دست خواهند داد و به رفتاري غيرموزهاي دست زدهاند.