• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4737 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۸ شهريور

از دست رفتن مرجعيت روزنامه‌

جعفر گلابي

اوضاع كلي در بسياري از حوزه‌ها با مطلوب‌ها و شايستگي‌هاي يك جامعه زنده و بالنده فاصله بسيار دارد اما گويا اين شرايط در حوزه مطبوعات بغرنج‌تر ونابسامان‌تر است. در شرايط عادي و پيش از فراگيري دنياي مجازي و سهل‌الوصول شدن دسترسي به اخبار و تحليل‌ها مطبوعات به خصوص روزنامه‌ها زير فشارهاي سياسي و قضايي با مشكلات بسياري روبه‌رو بودند و به سختي راه مي‌پيمودند ولي با رونق محيرالعقول انواع كانال‌هاي ارتباطي همان راه روندگي سخت هم به صعوبت بي‌سابقه‌اي دچار شد و اينك مگر معجزه‌اي رخ دهد كه اين ركن وزين مردم‌سالاري به جايگاه بايسته و ضروري خود بازگردد.  اكنون كه در كسري از ثانيه خبرها تا ده كوره‌ها هم نشر مي‌يابد و انواع تحليل‌ها با آزادي و فراخ بيشتر چشم‌ها و ذهن‌ها را با سرعتي باورنكردني مسخر خود مي‌كند، روزنامه‌ها چگونه مي‌توانند با انواع محدوديت‌هاي اقتصادي و سياسي و فرهنگي سري در ميان سرها داشته باشند و از موجوديت خويش دفاع كنند؟  احتمالا مخالفان جريان آزاد اطلاعات از اين وضع خرسندند و چه بسا خويش را مفتخر به كمك در فراهم شدن اين اوضاع مي‌دانند ولي كاملا روشن است كه از اين زاويه، ضايعه‌اي بزرگ و خسارتي عظيم متوجه رشد و توسعه متوازن كشور شده و مي‌شود كه با هيچ چيز ديگر قابل جبران نيست.  امروز فضايي از همهمه و سردرگمي و ابهام و ترديد و سرگشتگي و سرخوردگي در اذهان عمومي جامعه وجود دارد كه همه از كوچك تا بزرگ از آن زيان مي‌بينند و هيچ پناهگاهي براي متضرران هم وجود ندارد. كافي است كه رند كاربلدي چيزي به ذهنش برسد و به موقع شايعه‌اي بسازد و نشر دهد و كسي يا جرياني يا گروهي را به خاك سياه بنشاند و آب رفته هم به جوي بازنمي‌گردد. متاسفانه همان جريان مخالف گردش آزاد اطلاعات با همه تجربه‌هاي پيشين باز هم راه را در محدوديت‌ها و بستن‌ها و فيلتر كردن مي‌بيند و پيشگام شده و با نسخه ساده هميشگي افزايش محدوديت‌ها در پي ايجاد امنيت براي خويش است و انديشه نمي‌كند كه اگر مسائل جهان به اين سادگي‌ها قابل حل و فصل بود اين همه غوامض و پيچيدگي و تلاش و بعضا در جا زدن در كار نبود.  اگر اندكي انصاف و واقع‌گرايي وجود داشت، عاملان و سينه چاكان فشار خرد‌كننده عليه مطبوعات به خطاي استراتژيك خود اعتراف مي‌كردند كه مرجعيت و اطمينان‌بخشي روزنامه‌ها براي اذهان عمومي را ستاندند يا به ‌شدت تضعيف كردند و اكنون آشوبي در فضاي رواني جامعه وجود دارد كه محدوديت‌هاي جديد فقط به اين تشويش دامن مي‌زند. 
اگر مي‌گذاشتند نشريات و مطبوعات و روزنامه‌ها كه شناسنامه دارند و حساب و كتاب همواره برايشان مستولي است، راه توسعه خويش را مي‌پيمودند و بر مرجعيت اخبار و تحليل‌هايشان افزوده مي‌شد، امروز نگراني فزاينده‌اي وجود نداشت كه اذهان عمومي جامعه هر آن دستخوش موجي مي‌شود و موج‌سازان هم مشخص نيستند. امروز صداي روزنامه‌ها در ميان هياهوي عظيم انواع كانال‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي گم است و به گوش كسي نمي‌رسد. نخبگان و اساتيد و علما و نويسندگان و روزنامه‌نگاران از دردها و خلأ‌ها و خطرها و تهديدهاي آشكار و نهان با عدد و رقم و سند و مدرك مي‌نويسند ولي اين صداي شايعه‌سازان و مبتذل‌گويان و بيگانه‌پرستان و فرصت‌طلبان است كه گوش‌ها را كر مي‌كند و مسوولان هم ديگر فرصت نمي‌كنند كه سخنان راستين و ريشه‌دار را بخوانند و تاثير بپذيرند. خيال بسياري از وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها و نهادها از اين ناحيه راحت شده و گاهي زحمت يك پاسخ به مسائل مطرح شده در روزنامه‌ها را به خود نمي‌دهند! روزنامه‌هاي صاحب سبك كه جرياني را نمايندگي مي‌كنند و حرفي براي گفتن دارند و در فضاي بين‌الاذهاني چون اوتاد جامعه عمل مي‌كردند يا بايد به زردي گرايش پيدا كنند يا با حداقل امكانات و حداكثر نامهرباني‌ها با سيلي صورت خود را سرخ نگه دارند. آفرين بر گردانندگان و تصميم‌گيران كه سنگ‌ها را بستند و حالا نسخه پيچان كه بعضا معلوم نيست به كدام قدرت و ثروت متصلند، آزادانه مي‌نويسند و خريدار هم پيدا مي‌كنند! حالا در كوران بحران‌هاي عظيم اقتصادي و معركه‌گرداني هيولاي فقر و بيكاري و فشارهاي حداكثري بيگانگان و جولان و كشتار كرونا، تغيير جنسيت فلان هنرپيشه را مساله روز مي‌كنند و هيچ كس هم پاسخ نمي‌دهد كه مقصر ساختن اين بلبشوي رسانه‌اي كيست و راه عاقلانه مبارزه با آن كدام است؟  هر چند جز دلسوزان و آگاهان و جامعه‌شناسان به باور بسياري نخواهد آمد ولي بگذار بگوييم تا ماندگار شود كه درست از ناحيه از دست رفتن مرجعيت رسانه‌اي مطبوعات وزين، خسارتي مثل يك سيل مستدام يا زلزله پرقدرت يا اپيدمي پردوام متوجه جامعه شده فقط تفاوتش اين است كه صداي طبل آن بعدها بلند خواهد شد و گوش‌ها را كر خواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون