آيا هنوز داشتن راديو جرم است؟
مهرداد احمديشيخاني
چند سال پيش دانشجويانم را به سفر عكاسي برده بودم. مقصدمان شهر سمنان بود كه آثار معماري بسياري براي عكاسي دارد. ماجراهايي در سمنان از برخوردها بر ما گذشت كه شايد روزي در ياداشتي ديگر از آن بنويسم اما آنچه در اينجا ميآورم، مقدمهاي است براي آنچه به آن خواهم پرداخت.
بر بالاي يكي از ساختمانهاي قديمي سمنان و البته نيمه ويران كه از دوره قاجار به جا مانده بود و احتمالا نيم قرن ميشد كه ديگر كسي در آن ساكن نبود، علمكي چوبي به شكل صليب قرار داشت كه دانشجويانم به گمان اينكه آنجا يك كليساي مخروبه است با تعجب از وجود كليسايي كه شبيه كليسا نبود از من پرسش ميكردند. در جوابشان توضيح دادم كه آن علمك، صليب نيست بلكه آنتن گيرنده امواج راديويي است و توضيح دادم كه زماني براي دريافت امواج راديويي با آن راديوهاي بزرگ و لامپي قديمي، چارهاي نبود جز آنكه بر بلندترين قسمت ساختمان، يك آنتن نصب كنند و اشاره كردم كه اگر يادشان باشد تا همين چند سال پيش، دريافت امواج تلويزيوني هم جز به كمك آنتنهايي كه بر هر پشتبامي قرار داشت، ميسر نبود و هنوز هم ميتوان آن آنتنهاي بلااستفاده را بر پشت بامها ديد. آنتنهايي كه هر از چندي، يك نفر بايد به بالاي پشتبام ميرفت و ميچرخاندشان بلكه دريافت امواج تلويزيوني بهتر شود.
داستان اين امواج راديو تلويزيوني را كه عقبتر ببريم، ميشود به حضور اولين راديوها در دوره رضاشاه اشاره كرد كه داشتنش جرم بود و اگر بر بام خانهاي علمك آنتن راديو ديده ميشد، دارنده راديو را به اين جرم مجازات ميكردند. نميدانم تا چه زماني داشتن راديو جرم بود ولي از اين نوع جرمها در كشورمان بسيار بوده كه شروع شده ولي كسي يادش نميآيد از چه زماني ديگر جرم محسوب نميشده. احتمالا همسن و سالهاي من يادشان هست كه موقعي يك دستگاهي بود به نام ويديو. ملت با اين ويديوها فيلم ميديدند اما داشتنش جرم بود. رسم اما چنين بود كه ملت اين دستگاه را كه در زمان خود بسيار گران و البته ممنوع و غيرقانوني بود يا به هر سختي كه بود ميخريدند يا از آشناياني كه داشتند قرض ميگرفتند يا از بعضي دارندگانش كرايه ميكردند. معمولا هم براي جابهجايي، دستگاه ويديو را در پتو ميپيچيدند و از اين خانه به آن خانه ميبردند. يك عدهاي هم بودند كه فيلمها را به اين و آن كرايه ميدادند و در كيف و چمدان آن فيلمها را از اين خانه به آن خانه ميرساندند و البته گاهي هم به خاطر همين كار كه جرم بود، گرفتار و مجازات ميشدند. احتمالا بعضي هنوز در خانهشان اين دستگاه و چند نوار ويديو را دارند كه گوشهاي افتاده و خاك ميخورد. من كه خودم دارم.
فكر ميكنم هنوز داشتن ويديو جرم باشد ولي از آنجايي كه ديگر ويديو بياستفاده است، كسي را به خاطر داشتن آن مجازات نميكنند. دستگاه نمابر يا فكس هم زماني همين ماجرا را داشت. يادم هست يك بار در يك برنامه خبري در تلويزيون كشور خودمان از دستگيري يك نفر خبر دادند كه يكي از جرمهايش داشتن دستگاه نمابر بود يا چرا راه دور برويم احتمالا عنوان «عمليات راپل» را شنيديد. همان كه براي جمعآوري آنتن ماهواره از پشتبام خانهها به كمك طناب خود را به محل قرارگيري آنتن ماهواره ميرساندند و آنتنها را جمع ميكردند. ماجرا خيلي دور نيست و احتمالا بسياري آن را به ياد دارند. تا همين يك دهه پيش اين برخورد با مجرماني كه آنتن دريافت امواج ماهواره داشتند بسيار مرسوم بود چراكه بر اساس قانون، داشتن اين ابزار جرم بود. البته باز هم يادم نميآيد كه از چه زماني ديگر كاري به كار دارندگان آنتن ماهواره ندارند ولي گمان ميكنم، داشتن اين تجهيزات هنوز هم جرم است. احتمالا هنوز داشتن راديو هم جرم باشد يا داشتن دستگاه ويديو چون از اعلام جرم بودنشان باخبريم ولي هيچ وقت نديدم جايي بگويند ديگر داشتن راديو يا ويديو يا همين تجهيزات دريافت امواج ماهواره جرم نيست. حالا هم كه قرار شده مجلس يازدهم يك بار براي هميشه، مساله پيامرسانها و شبكههاي مجازي را با گذراندن يك قانون حل كند بايد منتظر باشيم و ببينيم اين قانون تا زمان پروژه اينترنت ماهوارهاي با پوشش جهاني و رايگان ايلان ماسك كه استفاده از آن براي همه رايگان خواهد بود، دوام ميآورد يا قبل از آن به سرنوشت قوانين ممنوعيت راديو، ويديو، نمابر، ماهواره و... دچار خواهد شد، البته شك ندارم نمايندگان مجلس يازدهم همه اينها را ميدانند.