• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4756 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۹ مهر

براي آبان 98

حسين نوراني‌نژاد

آبان تمام نمي‌شود. هر از چندي يكي از زخم‌هاي آن روزهاي فاجعه‌بار باز مي‌شود و سوزشش جان جامعه را مي‌خراشد. آخرينش خودكشي پدر اميرحسين مرادي، يكي از بازداشت‌شدگان آن روزهاي بلواست كه به اعدام محكوم شده و فشار اين حكم و حاشيه‌هايش، نهايتا طاقت پدر را طاق كرد و براي خلاصي خود و احتمالا خلاصي فرزندش از خطر اجراي حكم، راهي را برگزيد كه هر وجداني را با هر ديدگاه سياسي و اجتماعي شديدا آزرد. احتمالا در اين باره توافق باشد كه معترضان آبان نماينده هيچ جريان فكري خاص و داراي هدف و گفتمان و رهبري مشخص نبودند. اكثريت آنها صرفا جان به لب رسيده‌هايي از تنگي معيشت و بي‌ثباتي و ناامني اقتصادي بودند كه در مواجهه با نابخردي دولت در چگونگي اعلام تصميمي كه همان تصميم نيز زير سوال است كه چرا آن‌گونه اتخاذ شد و جا دارد امروز بررسي شود با اين همه هزينه‌اي كه ايجاد كرد چه دستاوردي داشت، دست به اعتراض و گاه خشونت زدند. قطع شديد و بي‌سابقه اينترنت و راه‌هاي ارتباطي مستقل نيز به نحوي بود كه تا پايان اعتراض‌ها امكان هدايت موثر از بيرون و از ميان جريان‌هاي سياسي اپوزيسيون نبود. هر چه بود، بخشي از مردم عادي كوچه و خيابان بودند كه به اين نحو تصميم‌گيري ناگهاني و بدون توضيح و از موضع بالا معترض بودند و حس تحقير مي‌كردند. نتيجه آن اتفاقات هم اعلام اعداد بزرگ و غير قابل انتظاري از كشته‌ها و آسيب‌ديده‌ها بود كه نشان از فراگيري اعتراضات خشونت‌آميز از سويي و زير سوال بودن نحوه مديريت اعتراض‌ها از سوي نهادهاي انتظامي و امنيتي بود كه تاكنون نيز در اين باره توضيح مناسبي به جامعه داده نشده است. با همه اين احوال، انتظار كاملا طبيعي از حكومتي كه از قضا خود را متكي به حمايت محرومان و مردم عادي جامعه مي‌داند، اين بود كه درصدد دلجويي از جامعه برآيد، سهم خود در شكل‌گيري آن تقابل تلخ را پررنگ‌تر ببيند، با مردم وارد گفت‌وگو شود و فضا را آرام كند. مدبرانه بود كه نهادهاي مختلف مسوول، خود در كنار خانواده جانباختگان اعتراض‌ها قرار بگيرند، با آنها همدردي كنند و به جامعه فرصت سوگواري دهند. با نخبگان و در صداوسيما و درمعرض ديد مردم، درباره راه‌هاي اعتراض مسالمت‌آميز گفت‌وگو شود. خانواده‌هاي عزادار، از ميان همين مردم عادي بودند و هستند و قاعدتا در يك فضاي نرمال و طبيعي نبايد احساس خطر براي كسي ايجاد كنند. موضوع اعتراض آنها چيزي نبوده كه نتوان درك كرد و با آنها همدلي نداشت. حداكثر نقد مطرح، نفي خشونت در اعتراض‌هاست كه در اين باره بايد دنبال راه‌هاي كنترل آن، هم از جانب نهادهاي انتظامي و امنيتي و هم از جانب معترضان با سر و شكل مدني دادن به اعتراض‌ها بود. اما حالا كه اين اتفاق تلخ رخ داده است، كش دادن آن با نگه داشتن بازداشتي‌ها و صدور و اجراي احكام سنگين كه با  روان جامعه  بازي مي‌كنند، بدون ترديد برخلاف مصالح مردم و نظام و كشور است.

كمتر از يك ماه تا آبان و اولين سالگرد آن فاجعه باقي مانده است و نفع مشترك نظام سياسي و عرصه اجتماعي است كه تا آن زمان به ترميم پرسرعت زخم‌هاي آن روزهاي تلخ و خونبار بپردازند. نظام در سال‌هاي اخير به هيچ‌وجه كمبودي از نظر اقتدار برابر معترضان نداشته است. اما لازم است عقلاي موردوثوقي پيدا شوند و ضرورت تصوير صاحب تدبير و قدرت همدلي را نيز برجسته كنند. عفو غيرمشروط و آزاد كردن زنداني‌هاي آبان، دلجويي از خانواده جانباختگان و آسيب ديدگان كه در هر سويي از درگيري‌ها بوده‌اند و در انداختن فضاي آزاد و عاقلانه گفت‌وگوي جمعي براي بررسي راه‌هاي تكرار نشدن اين‌گونه خشونت‌ها و حوادث تلخ، نفع به مراتب بيشتري براي همگان دارد تا تداوم نمايش يكسويه و خطي اقتدار. به جز اين، زخم‌ها و بغض‌ها باقي مي‌مانند و سايه هراس از خشونتي دوباره، همواره خواهد ماند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون