شجريانها ملت هستند!
اميد فراغت
آيا ايران در فضاي سرمايهترسي زيست پيدا كرده است؟ پاسخ به اين سوال در نوع واكنش تصميمسازان و تصميمگيران پنهان است، بايد پذيرفت واقعيتهاي پيدا و پنهان جامعه امروز ايران به واسطه فناوري و تكنولوژي در قالب داده شبكههاي اجتماعي قابل كتمان نيست. موجوديت دوگانه ادبيات رسمي و غيررسمي يا همان ادبيات مردمي و حاكميتي به دليل عدم خوانش مشترك اكثريت مردم و مسوولان نسبت به واقعيتهاي ايران و جهان باعث ايجاد فاصله رابطه ملت- دولت شده است؛ بايد پذيرفت متر و مقياس و همينطور معيار اكثريت جامعه امروز آن چيزي نيست كه قابل پذيرش قدرت رسمي كشور باشد، بنابراين ادامه روند موجود، بيانگر فاصلهاي بيش از پيش خواهد بود با توجه به اينكه ملت و قدرت نيز بر طبل خود ميكوبند، اين صداهاي متناقض آهنگين نيست! تريبون ملت كه همان شبكههاي اجتماعي است با تريبون رسمي مغايرت اهداف پيدا كرده و نوعي لج و لجبازي قابل مشاهده است و در واقع چنين كشمكشي نوعي سوءتفاهم و فوبيايي است كه در آن بازي برد- برد نخواهد بود! شايد تعبير بازي باخت- باخت مصداقي براي لج و لجبازيهاي اينچنيني باشد اما آموزههاي تاريخي ميگويد كه چنين بازيهايي بعد از آزمون و خطاهاي بسيار به نتيجه خواهد رسيد! واقعيتهاي امروز ايران باعث شده است كه هر گونه اتفاق طبيعي از قواره و مختصات عادي خارج ميشود و به تعبيري قوارهاي غير واقعي به خود ميگيرد و در چنين فضاهايي است كه فوبيا توليد ميشود! حاكميت چه بپذيرد و چه نپذيرد جامعه امروز ايران دوقطبي شده است! دو قطبي كه برخي آن را اكثريت و اقليت مينامند و برخي هم نوع نگاه تندي كه بين دو قطب جريان پيدا كرده را خطرناك ميدانند!
چنين روندي بايد متوقف شود، چراكه نتيجهاي غيرمعمول خواهد داشت بايد به حق و حقوق مردم متفاوت امروز احترام گذاشت و به تعبيري حقوقهايشان حذف شدني نيست. اگر پذيرفتهايم كه ايرانيت و اسلاميت دو بال پرواز و تعادلبخش جامعه امروز است و هر كدام مختصات و شوون جدا از هم دارد، نبايد اين دو بال احساس مجروحيت داشته باشند، بنابراين مردم امروز ايران بايد با چشم يكسويهنگر، ملت خطاب شود و سليقههاي متفاوت تعادلبخش به رسميت شناخته شود. در چنين فضايي ملت، ملت است و برخي آن را تبديل بهخودي و غيرخودي نميكنند و مهمتر اينكه سرمايهدوستي جاي خود را به سرمايهترسي خواهد داد.