فقيهي جسور، عالمي متواضع
محمود صادقي
درگذشت استاد فيرحي براي جامعه علمي و فكري ما ضايعه بسيار بزرگ و به واقع جبرانناپذير است. شخصا سالهاست كه آقاي دكتر فيرحي را ميشناختم و چند سالي هم هست كه از نزديك با ايشان آشنايي داشتم. آثار و سخنان ايشان را دنبال ميكردم و از تراوشات فكري ايشان بهره ميبردم.
ايشان نمونه بارز و مثالزدني از نسل نو و نوانديش در علوم انساني و به طور خاص در حوزه علوم سياسي بود. دكتر فيرحي هم از دانش حوزوي برخوردار بود و هم در دانشگاه استادان برجستهاي را ديده بود و مطالعات گسترده و در واقع دورانديشانهاي در اين حوزه داشت. ايشان در عين حال كه رويكرد نوانديشي داشت اما نوعي وفاداري به سنت نيز در آثار و شخصيت او به چشم ميخورد و به اصطلاح به سنت پشت پا نزده بود.مرحوم فيرحي با وفاداري به انديشه عميقي كه داشت همچنين تعهد اخلاقي كه داشت بدون اينكه به سنت پشت پا بزند، سعي ميكرد در دستگاه و منظومه فكري نظام يافته و پالايش شده، راهحلها و پيشنهادهاي مبتكرانه خود را عرضه كند.
حوزه تخصصي ايشان عمدتا انديشه سياسي و فقه سياسي و نگاه اسلامي بود و با همين نگاه هم تاريخ سياسي اسلام را بازانديشي كرده بود. هر بار كه سخني و صحبتي بود و مقالهاي را عرضه ميكردند؛ انسان منتظر يك فكر جديد و انديشه جديد و يك نوع پويش جديد در نگاه او بود. مرحوم فيرحي در اواسط دهه پنجم عمر خودش بود و اين سن هم در جامعه علمي ما سن آغاز ثمردهي چه در دانشگاه و چه در حوزه محسوب ميشود ولي با اين حال ايشان در عمر پربار خود، دهها مقاله و كتاب از خود به جاي گذاشت.
ويژگياي كه من در ايشان سراغ دارم، نكتهاي است كه از منظري خاص ميتواند با مرحوم شهيد مطهري قابل مقايسه باشد و آن اينكه در آثار ايشان فقط با اطلاعات يا تحليل صرف روبهرو نيستيد بلكه با يك متدولوژي انديشه سروكار داريد.به عبارت ديگر ايشان روششناسي ويژه و مبتكرانهاي در تفكر سياسي عرضه ميكرد. كسي هم كه با آثار قلمي و بياني ايشان مواجه ميشد در واقع ميتوانست به عبارتي يك دستگاه فكري از او وام بگيرد؛ به تعبير يكي انديشمندان آقاي غلامرضا كاشي، مرحوم فيرحي يك راه و مسير فكري بود.بسياري اميدوار بودند كه ايشان در اين تكاپوي فكري بتوانند منشأ تحولات بزرگي در حوزه نوانديشي ديني شوند اما متاسفانه اين بيماري مرگبار و اين ويروسي كه كل جهان را دربر گرفته، ايشان را هم از ما گرفت. درگذشت دكتر فيرحي يادآور يكي از آيات قرآني بود. اين آيه شريفه تعبيري دارد از اين قرار كه درختي پرثمر كه در هر لحظه ثمرات خودش را اعطا ميكند. ايشان نيز مصداق درختي پرثمر بود. ايشان به واقع عالمي بودند از نظر اخلاقي و علمي بسيار برجسته و در عين حال بسيار تواضع داشتند و اين بعد اخلاقي ايشان به نوعي موجب اثرگذاري بيشتر كلامش در مخاطب ميشد. روحانيوني چون فيرحي كه در حوزه فقه سياسي فعاليت داشته اما رفته رفته شاهد كمرنگ شدن تعداد و حضورشان هستيم، قدم زدن در اين عرصه نيازمند زحمت و تحمل و رنج فراوان براي تحقيق و پژوهش است تا اينكه فرد بتواند حرفي نو و تازه بزند؛ آن هم براي مخاطبي كه هر حرفي را نميپذيرد. امروز در شرايطي قرار داريم كه نسل جديد از يكسري انديشهها رويگردان است و هر سخني را به راحتي نميپذيرد. در اين شرايط بسيار دشوار است كه بتوان با نسل نو در اين حوزه ارتباط برقرار كرد. به نظر ميرسد كه يكي از دلايل مهم افول انديشهورزي در اين حوزه هم همين موضوع باشد.
نكته ديگر اينكه حرف زدن و قلم زدن در اين حوزه مصون از خطرات نيست. با توجه به شرايط سختي كه در جامعه ما حاكم است و براي افراد به راحتي پروندهسازي ميشود، طبيعتا يك نوع از خودگذشتگي لازم است تا افراد در اين حوزه اظهارنظر كنند. هر چند ادعا ميشود شرايط آزاد انديشهورزي وجود دارد يا كرسي آزادانديشي برگزار ميشود اما عملا عرصه براي ظهور و بروز اين نحله فكري بسيار محدود است و قلم زدن هم هزينهبردار.در كشور ما قرائتي رسمي از فقه سياسي وجود دارد و متاسفانه فضا به گونهاي است كه بسياري تفسير متفاوت را برنميتابند. بهخصوص افرادي كه به طور رسمي در استخدام نظام دانشگاهي هستند طبيعتا علاوه بر جهات ديگر ممكن است با انديشهورزي و ابراز عقيده در اين حوزه امنيت شغليشان هم به خطر بيفتد و اين ممكن است باعث شود كه اين انديشهها زيرزميني رشد كند. ولي در اين شرايط آقاي فيرحي ازجمله كساني بود كه شجاعت اخلاقي داشت و يافتههاي علمي خود را با آن تعهد اخلاقي كه داشت در عين حال جسورانه بيان ميكرد.
دبيركل انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها