بهشت تحريم و كرونا
نيوشا طبيبي
۱- در روزهايي كه بسياري از ما ايرانيان داغدار درگذشت عزيزانمان هستيم، در ايامي كه مشكلات اقتصادي و معيشتي و گرفتاريها و پيامدهاي آن نفس مردم عادي كه بهرهمند از ثروت و رانت و رابطه نيستند را بريده، تمركز مديران دولتي و دغدغههاي آنها گاه حيرتآور است. بعض از آنان گويي اصلا سكان مديريت را در سيارهاي ديگر به دست دارند. عدهاي فرصت را در اين شلوغي غنيمت دانسته و آنچه نتوانستهاند در شرايط عادي انجام دهند در ماههاي آخر دولت و در سر و صدا و معضلات كوويد و تحريم و تنگيهاي اقتصادي انجام ميدهند.
۲- از نمونههاي غفلت مديران و پرت گوييها، دعوت چندين و چندباره از مردم براي آنكه هواپيماهاي شخصي خود را تبديل به تاكسي هوايي كنند! در حالي كه خبرهاي متعددي از وضعيت نابسامان شركتهاي هوايي داخلي و حتي ورشكستگي آنها به گوش ميرسند، درحالي كه وزارت راه از اداره يك فرودگاه بينالمللي در حد استانداردهاي جهاني عاجز است، آقاي وزير مدام بر طرح تاكسي هوايي اصرار دارند. گويي نيمي از مردم ايران هواپيماي شخصي در پاركينگ خانه دارند كه عاطل و باطل افتاده! چند هفته پياپي دغدغه آقاي وزير هواپيماهاي شخصي مردم بود كه اصرار داشتند به تاكسي هوايي تبديل شوند. گاه پشت اين اصرارها و دغدغهها البته منافعي پنهان شده است.
۳- در اين بلبشو و گرفتاريها، خبرهايي از موج تخريب بناهاي ارزشمند تاريخي يا تجاوز به حريم بناهاي ثبت شده به گوش ميرسند. موقع مناسبي است كه بساز و بفروشها با توافق مديران دست به اخذ مجوز تخريب و ساخت و ساز در حريم بناهاي تاريخي بزنند. نمونهها فراوان هستند. در همين چند هفته ناگهان سازهاي عظيم در حريم بناي ارزشمند خانه بروجرديهاي كاشان سر برآورد. خانه زند نوابي در تهران، بنايي ارزشمند و زيبا در ميدان فلسطين، تخريب شد. عمارت سرهنگ بهرامي البته سرنوشت بهتري پيدا كرد، اداره اوقاف بر اين بناي قديمي آب بسته بود تا آن را تخريب كند ولي خوشبختانه ملك به متولي منتقل شد و از خطر نابودي نجات پيدا كرد. اينها تنها نمونههايي هستند كه به همت گروههاي مردمي رصد شدهاند و اخبار آنها در شبكههاي اجتماعي به اطلاع همگان رسيده، قطعا از اين نمونهها روزانه در كشور اتفاق ميافتد. البته كه اميدي نيست با پايان اين دولت، روزگار سياه ميراث فرهنگي هم به آخر برسد.
دردا كه در كشور ما منصب وزارت ميراث و رياست بر آن، منصبي سياسي است. به جز چند مورد كه از تعداد انگشتهاي يك دست كمتر هستند، تمامي روساي اين سازمان و اولين وزير آن مديراني بودهاند كه امروز بر منصب مديريت ميراث فرهنگي تكيه زده و فردا ممكن است رياست سازمان گوشت كشور را برعهده بگيرند. چنانكه پيشينه وزير كنوني كوچكترين تناسبي با منصب فعلياش ندارد. البته همين عدم تناسب روزهاي تلخ و تاريكي را براي ميراث فرهنگي كشور رقم زد. كارنامه اين دوره پر است از تخريب بناها و محوطههاي تاريخي و تجاوز به حريمها و بدتر از همه ترميمهاي غيرتخصصي كه آسيب جدي به مهمترين بناهاي تاريخي ايران وارد كردند. در همين دوره و در اوج مشكلات داخلي ميراث و عدم موفقيت در مديريت، آقاي وزير شخصا مبلغ هتلهاي كپسولي شده بودند!
۴- تحريم و كرونا و مشكلات اقتصادي، براي «زرنگها» و «وصلها» شرايطي بهشتآسا مهيا كرده. آنها از اين آب گلآلود ماهي خود را صيد ميكنند، دست در جيب مردم ميكنند، ساخت و سازهاي غيرمجاز انجام ميدهند، نرخ اجناس را بالا و پايين ميكنند و مانند ديگر ايام سختي ملت، از گرفتاري مردم پول و قدرت و نفوذ بيشتر ميسازند.
تحريم و كرونا فقط براي فرصتطلبان اقتصادي خوب نبودند، سياسيون هم تا توانستند از اين فرصت براي فرافكني و شانه خالي كردن از مسووليتها، كشيدن صندلي از زير پاي رقبا و جنگهاي جناحي بر سر مناصب و قدرت، استفاده كردند.