مردي كه ديدگاه جامعه ايران را تغيير داد
امير حاجرضايي
زمان آقاي مهاجراني خيلي از فوتباليستهاي خوب را دانشگاه افسري استخدام ميكرد و ايشان هم در كنار آقاي مرحوم رنجبر، مناجاتي، حبيبي، شاهرخي و سايرين آنجا فوتبال بازي كردند. من در امجديه شاهد بازيهاي تيم شهرباني كه بعدا پاس شد، بودم. ايشان سپس به عضويت ثابت تيم ملي ارتش ايران درآمد. تا اينكه در دوران فدراسيوني كه آقاي اتاباي اداره ميكرد، فرانك اوفارل به ايران آمد. وقتي قرارداد آقاي اوفارل با ايران تمام يا به نوعي فسخ شد، آقاي مهاجراني را گذاشتند سرمربي تيم ملي بزرگسالان. حشمت خان قبل از آن چند بار با تيم ملي جوانان قهرمان آسيا شده بود و در چندين كلاس مربيگري هم شركت كرده بود، از جمله كلاسهاي آقاي دتمار كرامر. ايشان پيش آقاي استوان كواچ رومانيايي هم رفتند كه خيلي مربي سرشناسي بود و هدايت آژاكس را هم برعهده داشت. حشمت مهاجراني در دوراني هدايت تيم ملي را برعهده گرفت كه جام جهاني براي ما يك روياي دست نيافتني بود، چراكه ما يك بار در مسابقات مقدماتي و زماني كه مرحوم سرهنگ بياتي مربي تيم ملي بود در سد استراليا مانديم و صعود نكرديم. منظور جام جهاني ۱۹۷۴ است. در نظر بگيريد در آن دوران دو قاره اقيانوسيه و آسيا در مجموع يك سهميه داشت. از اين جهت رفتن به جام جهاني كار فوقالعاده دشواري بود. در حالي كه در حال حاضر ۴.۵ سهميه به اين دو قاره ميدهند. ضمنا آن زمان تنها ۱۶ تيم در جام جهاني شركت ميكردند و الان دو برابر شده. اشاره به اين جزييات براي اين است كه كار سترگ ايشان مشخص شود. تيم ايران در اين شرايط راحت به جام جهاني رفت به شكلي كه بازي آخر در كويت بازي تشريفاتي بود. به همين دليل از نفرات جوان استفاده كردند و باز هم برنده شدند. اين پيروزي در آن شرايط دشوار ديدگاه جامعه ايراني را تغيير داد. به اين صورت كه احساس كردند، دنيا دارد ما و تيم ملي كشورمان را ميبيند. جز مسائل فني و جز اينكه حشمت خان تيم ملي را به عنوان اولين مربي ايراني به جام جهاني بردند و اسمشان ماندگار شد، خصوصيات مثبت اخلاقي زيادي هم داشتند. در وجه عمومي تمام كساني كه با ايشان در ارتباط بودند همواره به نيكي از ايشان ياد ميكنند. در ارتباط با مديريت در تيم ملي هم ايشان همواره روابط بسيار نزديكي با بازيكنان داشت. به طوري كه بازيكنان به شدت دوستش داشتند. به هر ترتيب تحولاتي در ايران رخ داد و ايشان چند سالي در كشور نبودند و بعد برگشتند و هر زمان كه از ايشان كمك خواسته شد، آمدند و آن كاري كه از دستشان برميآمد را انجام دادند. يادم هست زماني كه تيم ملي ما در تهران به عربستان سعودي باخت و باعث تغيير سرمربي شد، ما دعوت شديم به فدراسيون فوتبال تا راجع به مربي آينده تيم ملي اظهارنظر كنيم. آنجا من آقاي مهاجراني را ديدم كه ديدگاههاي خودشان را بيان كردند و گفتند هر كمكي از دستم بربيايد، انجام ميدهم. ايشان چهرهاي مقبول، خوشنام و بسيار دوست داشتني هستند. در سالروز تولد ايشان جا دارد به ايشان تبريك بگويم و اميدوار باشيم كه نسل جوان ما از تجربه ايشان استفاده كنند. اي كاش دستاندركاران فوتبال ايران از چنين افرادي استفاده ميكردند كه هم اخلاق خوبي دارند و هم تجربه بالايي پشتشان هست و هم از بحرانهاي فوتبالي سربلند بيرون آمدند. دريغ كه از مردان بزرگي مثل ايشان استفاده نميشود. حشمت خان مهاجراني ۸۱ ساله شده و اميدوارم خداوند عمر طولاني به ايشان بدهد ولي متاسفانه ما در مورد ايشان و چند تن ديگر از بزرگان فوتبال فرصتسوزي كرديم.