كمك سياستمدار تجربي
مهرداد احمدي شيخاني
سه، چهار سال پيش يكي از خبرگزاريها خبري به نقل از مسوولان وزارت بهداشت منتشر كرد داير بر اينكه حدود 8000 نفر در كل كشور، بيهيچ آموزش معتبر و بدون داشتن مجوز، مشغول كار دندانپزشكي هستند. سابقه ماجرا اينگونه است كه در گذشتههاي دور، كار دندانپزشكي را دلاكهاي حمام انجام ميدادند. البته دندانپزشكي كه نه، فقط وقتي درد دندان غيرقابل تحمل ميشد، جناب دلاك دندان را با گازانبر از بيخ ميكشيد. بعدها دندانپزشكي شد يك علم و تخصص كه بايد درسش را در دانشگاه خواند و دوره ديد و كلي چيزهاي ديگر. وقتي دندانپزشكي به عنوان يك امر تخصصي در كشور جا افتاد، در مرحله گذار از دلاكي و دندانكشي به دوران علم و تخصص، يك حرفه هم در كنار دندانپزشكي راه افتاد به نام دندانسازي و عدهاي كارشان شد ساختن دندان مصنوعي و خدمات غيررسمي دندانپزشكي كه الزاما نه به شكل علمي كه برحسب تجربه انجام ميدادند و براي خود مطب و برو بيايي داشتند. در سال 1354 و 1364 تصميم گرفته شد براي اين موضوع ساماني انديشيده شود و از اين رو با برگزاري دورههاي آموزشي، آن عدهاي كه كار دندانپزشكي تجربي ميكردند در دو نوبت مجوز رسمي از وزارت بهداري آن دوران گرفتند، با اين انديشه كه به يكباره نميشد همه آن بساط قبلي دندانسازي را برچيد و براي همين وزارت بهداري، مجوزي با عنوان «كمك دندانپزشك تجربي» صادر و آن را فقط به همان كساني كه تا آن زمان كار دندانسازي ميكردند محدود ساخت، به اين اميد كه صاحبان اين مجوزها به مرور پا به سن ميگذارند و از دنيا ميروند و دندانپزشكي تجربي هم به پايان ميرسد. احتمالا همسالان من و مسنترها، هنوز تابلوهاي مطب اين دندانپزشكان تجربي را به ياد دارند كه بر بالاي ساختماني به چشم ميآمد. در همين تهران از اين مطبها در فاصله ميدان راهآهن تا ميدان گمرك بسيار بود. خلاصه، كار «كمك دندانپزشكان تجربي» اينگونه از رسميت افتاد، اما از سكه نيفتاد و همانطور كه در ابتداي يادداشت گفتم، هنوز عدهاي بدون داشتن مجوز در اين شغل مشغولند. واقعيت اين است كه در حوزه پزشكي، خيلي زمان برد تا در بعضي بخشها بالاخره تا حدي بساط طبابت غيرعلمي جمع شود.
مثلا يكي از آنها شكستهبندي كه مراجعات حيرتانگيز بعضي را به شكستهبندها به چشم ديدهام، آنهم نه مثل كمك دندانپزشكان تجربي در منطقهاي فقيرنشين مانند ميدان گمرك و راهآهن كه يكي از معروفترينهايش در نياوران و در محلي بسيار وسيع كه «خانهباغ» بود و سالها مراجعان را ميديدم كه در كوچه صف بسته بودند. الان هم البته در همين ماجراي كرونا، با مدعيان طبابت غيرعلمي براي درمان اين بيماري، بسيار روبهروييم، با اين تفاوت كه برعكس گذشته كه وزارت بهداري سعي داشت به هر ترفندي پاي طبيبان علم نياموخته را از اين حوزه كوتاه كند، امروز شاهد گرفتن امتحان از دانشجويان پزشكي در ذيل وزارت بهداشت با عنوان طب سنتي هستيم كه در آن از «تاثير نوشيدن آب سرد بر ضعف حرارت غريزي» سوال ميآيد.
اما اين «كمك تجربي» شدن اموري علمي كه بعد از انقلاب در برخي بخشها سعي در مقابله با آن شد، در جاهايي برعكس بود. يكي از جاهايي كه بهشدت مسير عكس طي شد، حوزه سياست است. قبل از انقلاب سياست به دو بخش حكومتي و غيرحكومتي تقسيم ميشد و فعالين هر بخش ويژگيهاي خود را داشتند. اكثر سياستمداران حكومتي، تكنوكراتهايي اتوكشيده دانشگاه رفته بودند كه بيشتر از آنكه سياستمدار باشند، پرسنل و كارمندان سياسي بودند. در بخش مقابل هم مخالفيني قرار داشتند كه گاهي به فاز مبارزات چريكي ميرسيدند و اكثرا تحت تاثير «تز سه جهاني» قرار داشتند. انقلاب كه پيروز شد، غير از يك دوره كوتاه در زمان دولت موقت كه تركيبي از دو گرايش اتوكشيده و چريك را در حاكميت ميشد ديد، در باقي اين چهل سال، بيشتر شاهد حضور سياستمداراني در ساختار سياسي هستيم كه يا از دل همان مبارزات و با اتكا به شيوه آزمون و خطا يا اظهار ارادت به آن سابقه و به روش همان كمك دندانپزشكان تجربي به امر سياست پرداختهاند و گويي يك جورهايي «كمك سياستمدار تجربي»اند و البته هيچ كاري نداريم كه برعكس تلاش براي علمي شدن امر دندانپزشكي، شايد مانند ورود طب سنتي به امتحانات دانشجويان پزشكي، در امر سياست هم، طي اين سالها نه تنها از حوزه نفوذ كمك سياستمداران تجربي كم نشده كه انگار هر روز بر وسعت آن افزوده ميشود تا صحنه اداره كشور، جايي براي كارآموزي اينگونه افراد باشد.