پنج نكته درباره ميدان نفتي آذر
حميدرضا شكوهي
ميدان نفتي آذر روز دوشنبه به بهرهبرداري رسيد اما طبيعتا اين خبر جز متخصصان و كارشناسان نفت و انرژي، براي مردم عادي چندان جذابيتي ندارد، چراكه تحريم و فشارهاي اقتصادي چنان گريبان مردم را گرفته كه مجالي براي فكر كردن به تاثيرات چنين افتتاحيههايي ندارند. اما واقعيت آن است كه چنين بهرهبرداريهايي در وضعيت اقتصادي مردم ميتواند تاثيرگذار باشد. چند نكته را درباره ميدان نفتي آذر مرور كنيم:
1- ميزان توليد نفت ميدان آذر، روزانه 65 هزار بشكه است كه با قيمت اين روزهاي نفت معادل روزانه 4 ميليون دلار است. كسب چنين درآمد پايداري براي دولت بعدي، البته اگر تحريم اجازه فروش نفت را بدهد، اهميت زيادي دارد.
2-ميدان نفتي آذر يك ميدان مشترك با عراق است؛ همسايهاي كه پس از پايان دوران صدام و تحريم تلاش كرد با جذب شركتهاي خارجي، به سرعت ميزان توليد نفت خود را افزايش دهد و البته موفق هم شد و حالا بيش از ايران دوران قبل از تحريم، نفت توليد ميكند. اينكه در اين طرف مرز، ايران موفق شد اين ميدان را توسط شركتهاي داخلي توسعه دهد، اتفاق مثبتي است كه شيريني اين موفقيت را دوچندان ميكند.
3-ميدان نفتي آذر، يك ميدان پيچيده است. ساختار زمينشناسي ويژه، حفاري در اين ميدان را به يكي از سختترين و پرچالشترين حفاريها تبديل كرده است. تركيب سيال ميدان آذر حاوي درصدهاي بالايي هيدروژن سولفوره و دياكسيدكربن است كه شرايط خورندهاي ايجاد ميكند و موجب استفاده از آلياژهاي خاص مقاوم در برابر خوردگي در تجهيزات درونچاهي، خطوط لوله و تاسيسات سرچاهي و فرآورش شده است. نزديكي به گسل زاگرس هم حساسيتهاي ميدان را افزايش داده است.
عميقترين و سنگينترين لولههاي جداري سطحي كشور با عمق بيش از ۲ كيلومتر و وزن ۵۰۰ تن در چاههاي آذر نصب شده و بيشترين تعداد مقاطع حفاري براي دسترسي بهينه به لايه مخزني در سطح ميدانهاي نفتي كشور با هفت حفره مربوط به ميدان آذر است. ضمن اينكه با توجه به فشار و دماي بالاي مخزن، ميدان آذر جزو ميادين با فشار و دماي بالا محسوب ميشود. چنين پيچيدگيهايي، اهميت توسعه ميدان توسط نيروهاي داخلي را دوچندان ميكند.
4-بايد بين نفتيها برويد تا ببينيد با چه افتخار و غروري، از تلاشها و موفقيتهايشان سخن ميگويند. دشواري كار نفتيها، چه مديراني كه در شرايط تحريم، براي تامين تجهيزات و سرمايه مورد نياز براي توسعه ميادين با دشواريهاي فراواني مواجه هستند و از شدت فشار كاري و استرس، هر روز، موي سفيدي بر چهرهشان اضافه ميشود و چه كاركناني كه در سختترين شرايط، دور از خانه و خانواده فعاليت ميكنند، چنان است كه نميتوانيد اينها را ببينيد و با خوشحالي آنها خوشحال نشويد و با غرورشان، احساس غرور نكنيد. صحبت از ضرورت جذب شركتهاي بينالمللي و سرمايهگذاري خارجي، هيچگاه به معناي ناديده گرفتن اين تلاشها نيست. سخن، بر سر ضرورت سرعت گرفتن توسعه ميادين نفت و گاز در ايران است كه هر قدر فناوري و سرمايه براي آن جذب شود باز هم كم است. نيروها و شركتهاي داخلي و شركتها و سرمايهگذاران خارجي، دو بال توسعه صنعت نفت هستند كه براي صنعت تشنه نفت ايران، بايد از هر دو بال براي پيشرفت استفاده كرد. 5-ايران چهارمين ذخاير نفت جهان را دارد، اما هنوز توليدي متناسب با اين ذخاير ندارد. حتي توليد روزانه 4 ميليون بشكه نفت هم كه در شرايط غيرتحريم ثبت شده، براي كشوري با اين حجم از ذخاير كم است. كشورهاي نفتي دنيا، به سرعت در حال برداشت منابع نفتي خود هستند چون ميدانند تا يكي، دو دهه ديگر اين نفت اگر در زير زمين بماند، ارزشي نخواهد داشت و بايد اين ثروت زيرزميني به يك سرمايه ماندگار در روي زمين تبديل شود. اما در ايران، نه تنها همچنان اسير تحريم هستيم، بلكه اگر تحريم هم نباشد، عزمي براي جذب شركتهاي خارجي وجود ندارد و حتي گاه، كساني عدم اتكاي بودجه جاري به نفت را با بستن درِ چاههاي نفت اشتباه ميگيرند! در كشوري همچون ايران همه ساله بايد شاهد افتتاح مياديني همچون آذر و افزايش توليدي به مراتب بيش از آذر باشيم، چون پتانسيل ما بيش از اينهاست. هر چند اين موضوع، اهميت بهرهبرداري از ميدان آذر را با وجود همه محدوديتهايي كه ذكر شد و همه از آن باخبريم، كم نميكند.