آيا نظاميگري واقعا پاسخ ميدهد؟
رامي خوري/
هنگامي كه در اواخر ماه مارس پس از اجلاس سران عرب در شرم الشيخ، عبدالفتاح سيسي رييسجمهوري مصر اعلام كرد كه رهبران اين كشورها درباره اصل ايجاد يك «نيروي مشترك نظامي عربي» براي پاسخ به تهديدات امنيتي در منطقه موافقت كردهاند، ايده در سراسر جهان عرب با استقبال قابل توجه مواجه شد. حالا حدود دو ماه از طرح آن ميگذرد و بين هياتهاي نيروهاي مسلح عربي بحثهاي زيادي صورت گرفته اما نتيجهاي نداشته است. به همين سبب كل ايده با ترديدهاي بزرگي مواجه شده است.
احساس ميشد ايده نيروي مشترك عربي ميتواند يك گام مثبت براي مقابله با طيف گستردهاي از تهديدات امنيتي در سراسر منطقه باشد. با اين حال اكنون اين ترديد وجود دارد كه رهبران عاليرتبه تصميم ساز عربي آنقدر از موضوع مطمئن نيستند كه اجازه دهند بحث به سطح نخبگان و افكار عمومي منتقل شده و از حمايت لازم برخوردار شود.
يك مساله جدي مانند اين موضوع ميتواند سربازان كشورهاي مختلف عربي را در برابر انواع دشمنان بالقوه قرار دهد كه اين موضوع بايد مورد بحث قرار گيرد و محققان به اين نتيجه برسند كه آيا اين ايده ميتواند امنيت شهروندان را بهتر تامين كند يا نه. رهبران عرب ميتوانند پشت درهاي بسته درباره استانداردهاي فني آن تصميمگيري كنند اما مهم اين است كه اين ايده مورد بحث بيشتر و گسترده قرار گيرد تا درباره تصميم نهايي يك اجماع واقعي ايجاد شود.
دو مشكل اساسي در عملياتي كردن اين ايده وجود دارد. اول داوطلبانه بودن است و ظاهرا اين نيروي نظامي جديد عربي در برابر يك تهديد ايدئولوژيكي و فرقهاي است كه جهان عرب را چند بخش ميكند. بنابراين اگر كشورهايي ميخواهند به اين طرح بپيوندند بايد در حملات عربستان به يمن مشاركت كنند. كه به احتمال زياد واكنشي به ترس ايدئولوژيك از نفوذ ايران در جهان عرب است. اما اين روش بهشدت ممكن است تنشهاي منطقهاي را به جاي كاهش، افزايش دهد.
دومين مشكل براي كشورهاي عربي هماهنگي درباره تداركات نظامي، منابع، تجهيزات، آموزش، ارتباطات و جنبههاي فني كار و تابع ساختن آن با شرايط ميداني جنگ و صلح است. شرايط موجود مانند گسترش داعش در عراق و سوريه، و تهديدهايي كه بهطور همزمان داعش براي كشورهاي عربي دارد، موجب افزايش تمايل براي تشكيل نيروي مشترك عربي شده است. همچنين آشفتگي در يمن و ليبي، همانگونه كه لبنان در دهه 1970 روبهرو بود، اما پاسخ نظامي كافي نيست. مسائل سياسي و اقتصادي كشورهاي عربي را تهديد ميكند در حالي كه از نظر رهبران عرب اين تهديدها اعتباري ندارند.
بنابراين اميد اندكي وجود دارد كه بحث فعلي نيروي مشترك نظامي عربي نتيجهاي داشته باشد. مردان نظامي با تكيه بر قدرت خود تصميم انجام كاري را ميگيرند اما حكومتهاي سنتي عربي بيش از تهديدهاي امنيتي با رشد تهديدهاي سياسي- اجتماعي، محيطي و اقتصادي روبهرو هستند كه استرس و تعارض بيشتري ايجاد ميكند.
منبع: ريويو گلوبال افيرز قاهره