• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3257 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۰ خرداد

هنرهاي تجسمي در يك شب، به اندازه يك سال سينماي ايران فروش كرد

سهراب سپهری ركورد زد

  سما بابايي  / از 91 تا حالا فاصله چنداني نيست. مي‌شود چهار دوره حراج؛ اما فاصله قيمت‌ها خيلي زياد است. اگر در نخستين دوره حراج، دو ميليارد تومان عايدي هنرمندان عرصه هنرهاي تجسمي شد، جمعه شب، ركوردي زده شد كه بيش از اين در هنر ايران سابقه نداشت؛ چيزي بيش از 21 ميليارد تومان - شش ميليون دلار- كه تمامِ ركوردهاي مجموع فروش خود در دنيا را شكست. اين در حالي است كه اين مبلغ با فروش حراج كريستيز دوبي در يك سال برابري مي‌كند و از آن مهم‌تر اينكه كل گردش مالي سينماي ايران در يك سال ٣٠ ميليارد تومان است، يعني هنرمندانِ عرصه‌هاي تجسمي توانستند در يك شب، فروشي برابر با فروش يك سال سينماي ايران را به دست آورند. چهارمين حراج تهران البته با ركوردهاي ديگري نيز همراه شد، يك نقاشي از سري تنه درختان سهراب سپهري دو ميليارد و ٨٠٠ ميليون تومان فروخته شد كه گران‌قيمت‌ترين اثر هنري به فروش رسيده در داخل كشور در سراسر تاريخ هنر شد؛ ضمن آنكه ١٢ اثر هنري كلاسيك و سنتي براي نخستين بار در اين حراج ارايه شد. اين اتفاق نويد آن را مي‌دهد كه آثار اساتيد دوران كلاسيك هم با فروش بيشتري همراه شود.
رقم 21 ميليارد تومان البته غيرقابل پيش‌بيني بود؛ اما اتفاقات حراج را مي‌شد از قبل هم حدس زد. در چهارمين حراج، تعداد خريداران از همه بيشتر شد، ٨٠٠ خريدار در سالن اجتماعات هتل پارسيان حضور پيدا كردند. مثلا اينكه اثر «سهراب سپهري» گران‌ترين اثر شود، هرچند امسال قيمت اثرش تقريبا دو برابر شد. سالِ گذشته، «تنه درختش» يك ميليارد و 800 ميليون تومان بود و امسال دو ميليارد و 800 ميليون تومان. ركورد دوم او يك نقاشي كوچك‌تر از سپهري باز هم از سري تنه درختانِ او بود كه يك ميليارد و ٧٠٠ ميليون تومان چكش خورد. او در نقاشي‌هايش رويكرد نوين و متفاوتي داشته است و به شيوه‌اي موجز، نيمه انتزاعي مكاشفه‌هاي شاعرانه‌اش را بيان مي‌كرد. نقاشي‌هاي سپهري كمتر به وسيله كنترل مستقيم قلم مو پديد آمده و در سري آثار متاخرش بيشتر رفتاري في‌البداهه توسط ابزارهاي غير سنتي نقاشي انجام داده است. اثري از «منوچهر يكتايي» هم ٩٥٠ ميليون تومان فروخته شد؛ نقاشي طبيعت بي جان «بهمن محصص» با فروش ٧٢٠ ميليون تومان جايگاه چهارم و نقاشي انتزاعي از سهراب سپهري با فروش ٧٠٠ ميليون تومان پنجم شد. در اين ميان اما سهم هنرمندان ديگر هم زياد بود. همچنين تابلوي دو قطعه‌اي «آيدين آغداشلو» ٥٥٠ ميليون فروخته شد. نقاش حالا مدتي است كه به خارج از ايران مهاجرت كرده است. خودش مي‌گفت خسته شده است. مي‌گفت تنهايي خوب است، اما نه براي هميشه و حالا ديگر جانش را به لب رسانده است. نقاش حالا در انگليس و كاناداست، پيش دختر و پسرش. اما در كنارِ او، اثري از كمال‌الملك ٥٠٠ ميليون تومان فروخت. اين براي نخستين بار است كه اثري از اين نقاش در حراج تهران شركت كرده است. استاد نقاش اما اثرش خوب فروخته شد و اين اميدواري وجود دارد كه از اين زمان به بعد، آثارش با قيمت‌هاي بيشتري فروخته شود. مجسمه يادمان شماره ١ براي كلمه هيچ ٥٠٠ ميليون تومان، آثاري از حسين زنده‌رودي و نيز علي اكبر صادقي هر يك ٤٥٠ ميليون تومان، نقاشي‌هايي از كوروش شيشه گران و رضا درخشاني هر يك ٣٦٠ ميليون تومان، اثر عشاق تناولي و نقاشي كوزه فرهاد مشيري ٣٥٠ ميليون تومان و تابلوي زيباي «الله» سيدمحمد احصايي ٣٤٠ ميليون تومان، نقاشي انتزاعي از فريده لاشايي و نيز مسعود عربشاهي هر يك ٣٢٠ ميليون تومان، سه اثر از احصايي، ابوالقاسم سعيدي و درخشاني هر يك ٣٠٠ ميليون تومان چكش خوردند. «عليرضا سميع‌آذر» - مدير حراج تهران- مي‌گويد قيمت‌ها در سال جاري 190 درصد رشد داشته است، يعني چيزي كمتر از دو برابر: «اين ميزان رشد يك امر كاملا بي‌سابقه در حراجي‌هاي دنيا و نشانه شوق و هيجان جامعه ايراني براي حمايت از هنر و هنرمندان كشورشان است.» فقط يك اثر در اين حراجي به فروش نرسيد و دو اثر نيز كه در طول حراج به فروش نرسيدند هم با پيشنهاد خريدار و پذيرش فروشنده از طريق After Sale كه در همه حراجي‌ها معمول است به قيمت كمينه فروخته شدند. اما سميع‌آذر مي‌گويد: «حراج تهران با خاستگاه فرهنگي شكل گرفته است و بنا به يك تعهد ملي و رسالت فرهنگي اين برش مهم از تاريخ هنر كشور را وارد ماركت هنر كرده است تا مجموعه‌داران با ريشه‌هاي هنر ايران آشنا شوند؛ شايد معرفي بنيان‌هاي فرهنگي يك سرزمين وظيفه يك حراجي نباشد؛ اما ما اين كار را كرديم زيرا حسرت مي‌خوريم كار استادي مانند حيدريان از شاگردانش مانند تناولي، نامي، كيارستمي، آغداشلو... ارزان‌تر است؛ ما با اين كار ضمن شناساندن گنجينه‌هاي فرهنگ و هنرمان زمينه ارزش افزوده آنها را فراهم مي‌كنيم.»
سميع آذر بخشي از اين قيمت‌ها را نشانه تلاش‌هاي كيانيان و پاكدل دانست كه براي نخستين بار در حراج شركت داشتند. البته «رضا كيانيان»، يكي از مجريان اين رويداد، با انتقاد از برخي نقدهايي كه اين روزها از حراج تهران مي‌شود، چند نكته را بيان كرد: « حراج تهران توانسته ارزهايي كه از كشور براي خريد اثر هنري خارج مي‌شد را در كشور نگاه دارد؛ ديگر لازم نيست هنرمندان براي فروش آثارشان روانه كشورهاي همسايه باشند؛ سرمايه‌داراني را جذب كرده است كه به جاي خريد و فروش سكه و دلار و زمين و تضعيف قدرت مالي اقشار ضعيف جامعه در امر هنر سرمايه‌گذاري كرده‌اند و از آن مهم‌تر انگيزه خلق اثر هنري افزايش يافته است، به همين خاطر من متوجه معترضان به اين طرح نمي‌شوم. » كيانيان مي‌گويد: اين كار تنها از كسي چون سميع‌آذر برمي‌آمده است. البته او مي‌گويد انتظار فروش بيشتري در اين حراجي را داشته است. «حسين پاكدل» هم كه براي نخستين‌بار در حراج تهران چكش زد، گردش مالي اينچنيني براي هنر ايران را ضروري دانست؛ اگرچه مي‌گويد همچنان اين عددها مثلا در مقايسه با يك ساختمان در شميران تهران اندك است: «عرضه حرفه‌اي آثار هنري حتي از خلق اثر هنري مهم‌تر است، توجه به هنر با رويداد حراج تهران، روح جامعه را تلطيف مي‌كند و مي‌تواند زمينه ساز كاهش جرم و خشونت در فضاي عمومي كشور شود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون