خط ويژهاي براي يك سنجاب
آخرين ساخته مصطفي كيايي با فيلمهاي پيشين او متفاوت است. «خط ويژه» و «ضدگلوله» و «بعدازظهر سگي» با تم و ساختار خطي و طنز روايت ميشدند اما «عصر يخبندان» دو خصوصيت متفاوت دارد؛ اول اينكه فيلم در فرم و روايت ايده دارد و دوم اينكه برعكس دو فيلم پيشين پيرنگ طنز جايش را به روايتي تلخ و جدي داده است. اين اتفاق هم به طور قطع بازميگردد به انتخاب سوژه فيلم يعني اعتياد.
«عصر يخبندان» در سي و سومين جشنواره فجر با بازخوردهاي متفاوتي در برج ميلاد روبهرو بود. برخي به دليل عادت به فضاي طنزي كه در فيلمهاي كيايي در خاطر داشتند منتظر بودند تا فيلم طنز ببينند و اين عدم برآورده شدن خواسته آنها را با فيلم زاويهدار كرد. برخي ديگر نيز برعكس، مجذوب فرم و ساختار فيلم شده بودند. در سالنهاي سينماي مردمي اما ماجرا متفاوت بود. فيلم «عصر يخبندان» تا آخرين روزهاي جشنواره رقيب «رخ ديوانه» بود براي جايزه بهترين فيلم از نگاه مردم. به اين معنا كه فيلم از نظر مخاطبان سينمايي در جشنواره فجر مورد قبول بود. آخرين ساخته كيايي اما جداي داستان و فرم روايت داستان نقطه قوت مهم ديگري دارد؛ بازي فرهاد اصلاني، مهتاب كرامتي، سحر دولتشاهي به عنوان سه ضلع اصلي در روايت اين فيلم، با توجه به نقشي كه بازي ميكنند بسيار دلنشين از آب درآمده. درست است كه بهرام رادان نيز در فيلم بازي ميكند و نقش مهمي هم در فيلم دارد اما بازي او در رده دوم ارزشگذاري در فيلم قرار دارد زيرا مهتاب كرامتي براي نخستينبار است كه در اين فيلم از تيپ خارج شده و به شخصيت رسيده است، آن هم در نقشي كه ديگر بر چهره تكيه ندارد و بر بازيگري برقرار شده است. در خلاصه داستان فيلم چنين آمده است: «در عصر يخبندان خارپشتها تصميم گرفتند رنج خارهاي يكديگر را تحمل كنند اما كنار هم باشند و به هم گرما بدهند. خارپشتها تنها جانداراني بودند كه در عصر يخبندان زنده ماندند.» و شعار تبليغاتي فيلم ميگويد كه «ميترسم تمام فكرهايي كه ميكنم واقعيت داشته باشد». تركيب شعار و خلاصه داستان فيلم گويي از زبان سنجابِ هميشه به دنبال فندقي است كه حالا به فيلم كيايي رسيده است. «عصر يخبندان» در نخستين برخورد به دليل انتخاب اسم مخاطب را ياد
«Ice Age» مياندازد و از همان ابتدا به دنبال اين است تا ربط اين فيلم و آن انيميشن جذاب را پيدا كند؛ اما تنها ربط مهم اين دو فيلم با يكديگر در سنجابي است كه در انيميشن «عصر يخبندان» هميشه دنبال فندقش ميدود و هيچگاه نيز صاحب آن نميشود. ولي سنجاب در «عصريخبندان» مصطفي كيايي، نقش ناظر را بازي ميكند؛ ناظري كه هم خودش از وقايع مطلع است و هم باعث ميشود ديگران از اتفاقات باخبر بشوند. اما مصطفي كيايي خودش درباره اين فيلم چه ميگويد؟ او در نشست خبري سي و سومين جشنواره فجر و پس از نقد و نظرهايي كه به فيلم وارد شد با اشاره به اينكه دوست دارد فيلم كمدي بسازد اما مضمون اين فيلم او را به سمت روايتي تلخ كشانده است، ميگويد: «ميدانم اگر تلخ بود، چرا در سالن نمايش همه ميخنديدند؛ البته فكر ميكنم يكي از دلايل آن به خاطر محسن كيايي باشد كه هركاري كنيم در كارش نوعي طنز وجود دارد. من به ساخت فيلم كمدي علاقه دارم، ولي اين فيلمنامه خودش مرا به سمت اين لحن ميبرد.»
فيلم «عصر يخبندان» حالا در سينماهاي كشور و در ايام ماه رمضان به نمايش درآمده و بايد ديد مصطفي كيايي با اين تغيير رويكرد در فيلمسازي آيا ميتواند موفقيت «خط ويژه» را در فروش و استقبال، با فيلم آخرش «عصر يخبندان» دوباره تكرار كند يا خير؟