• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3274 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱ تير

چرخي در سينماهاي طرح افطار تا سحر در شب‌هاي اول ماه رمضان

نيمه شب در تهران

شراره داودي

 

 با اينكه تا مدت‌ها اكران فيلم‌ در ماه رمضان جزو اكران‌هاي بد موقع به حساب مي‌آمد اما چند سالي است كه تهيه‌كننده‌ها از اكران در اين ماه استقبال مي‌كنند و حتي برنامه‌ريزي. ارزان كردن بليت‌ها، اكران برخي فيلم‌هاي قديمي و باز بودن سينماها تا سحر از ترفندهايي است كه سينمادارها به همراه پخش‌كننده‌هاي فيلم براي جذب مخاطب استفاده مي‌كنند. در اين ميان هر سال شاهد اجراي طرح‌هاي مختلفي هستيم، گويي مسوولان با آزمون و خطا به دنبال بهترين راه براي فروش فيلم‌هاي‌شان هستند.
در سال‌هاي گذشته سينماها اجازه داشتند در صورت استقبال از فيلمي سانس فوق‌العاده‌اي براي آن داشته باشند، حتي اگر تا سحر طول بكشدو طرح بليت‌هاي نيم‌بها بعد از اذان مغرب نيز به همين دليل به وجود آمد. هرچند پرديس سينمايي آزادي به دليل موقعيت و امكاناتي كه به گفته مديرش در اختيار مخاطبان قرار مي‌داد، طرح بليت نيم‌بها را براي سانس‌هاي بعد از نيمه‌شب اجرا مي‌كرد. با اين حال امسال تغييراتي در تخفيف بليت‌ها انجام شده و سينماهاي مدرن و ممتاز با تخفيف 2000تومان و سينماهاي درجه يك با تخفيف 1000 تومان بليت‌هاي‌شان ارايه مي‌شود.
اكران فيلم‌هاي پرفروش سال‌هاي قبل هم از روش‌هاي ديگري است كه سينمادارها زماني كه تهيه‌كننده‌ها فيلم‌هاي‌شان را در اختيار آنها قرار نمي‌دادند، استفاده مي‌كردند و فيلم‌هايي چون «دلشدگان»، «ناخدا خورشيد»، «آژانس شيشه‌اي»، «مسافران»، «كمال‌الملك»، «كاغذ بي‌خط»، «هامون»، «ليلي با من است»، «رنگ خدا»، «زير پوست شهر»، «گل‌هاي داوودي»، «بچه‌هاي آسمان» و... در سال‌هاي گذشته دوباره به نمايش درآمدند. البته به نظر مي‌رسد امسال نيازي به اين كار نباشد چون فيلم‌هاي مختلفي متقاضي اكران در اين ماه هستند و حتي دو فيلم
پر سر و صدا در اكران عيد فطر روي پرده مي‌رود.
با نگاهي به آمار فروش فيلم‌ها در ماه رمضان و در سال‌هاي گذشته مي‌توان گفت مردم از اين ايده بهره برده‌اند و براي ديدن فيلم‌ها بعد از افطار به سينما مي‌آيند، البته اين در حالي است كه سال قبل خبرهايي مبني بر نارضايتي نيروي انتظامي از شلوغي‌هاي سينما به گوش رسيد و حتي در مواردي با مردمي كه روبه‌روي سينما بودند، برخوردهايي صورت گرفته بود اما امسال صنف‌هاي مختلف دست‌اندركار براي هرچه بهتر و باشكوه‌تر برگزار شدن و بدون حواشي اين طرح اعلام آمادگي كرده‌اند.
وارد پرديس سينمايي آزادي مي‌شوم، سه روز از ماه رمضان گذشته است و هنوز فيلم‌هايي كه براي اكران ويژه ماه رمضان در نظر گرفته شده‌اند، روي پرده سينماها نيامده‌اند و شايد همين دليلي باشد كه هنوز نمي‌توان انتظاري از طرح «افطار تا سحر» داشت. بليت فروشي كه در پرديس سينماي آزادي كار مي‌كند و به گفته خودش دو سالي مي‌شود كه در اين سينماست، مي‌گويد: «طرح افطار تا سحر معمولا شلوغ مي‌شود و افراد زيادي به سينما مي‌آيند، اما حالا روزهاي اول است، در ضمن فيلم‌هاي خوبي هم روي پرده نيست و سالن‌ها قبل از اين طرح و روزهاي گذشته هم خيلي پر نمي‌شدند، كساني كه مي‌آيند فقط براي پر كردن وقت‌شان يكي از فيلم‌ها را انتخاب مي‌كنند. فيلم‌هاي خوب بيايد، مردم هم مي‌آيند.»
 نگاهم را به تابلوي فيلم‌ها برمي‌گردانم، از خودم مي‌پرسم: تو دوست داري كدام يكي از اين فيلم‌ها را ببيني؟ توي همين فكرها هستم كه حواسم به دخترهايي كه كنارم ايستاده‌اند جلب مي‌شود. سه تايي‌شان درباره اينكه كدام فيلم را ببينند با هم حرف مي‌زنند، نزديك‌تر مي‌شوم و وارد مكالمه‌شان مي‌شوم و مي‌پرسم از طرح افطار تا سحر خبر دارند و مي‌دانند بليت‌ها هم ارزان‌تر از قبل شده؟ مهرناز توضيح مي‌دهد: «من زياد سينما مي‌روم و معمولا هم فيلم‌ها را دنبال مي‌كنم ولي امشب بدون برنامه‌ريزي تصميم گرفتيم بياييم سينما كه از شانس‌مان فيلم‌هاي خوبي نيست و خوب‌هاي‌شان را هم قبلا ديده‌ايم ولي چاره‌اي نداريم و يكي از همين‌هايي كه سانس خوبي دارند را مي‌بينيم. ‌كمي توي محوطه سينما مي‌چرخم ولي پرديس آزادي خبري نيست، انتظار براي فيلم‌هاي تازه و البته اكران فيلم‌ها در تعداد سانس‌هاي بيشتر حتما شب‌هاي شلوغي را براي اين سينما به ارمغان مي‌آورد.
راهم را به سمت سينما فرهنگ كج مي‌كنم، مسير زياد است و كمي شلوغ. بالاخره مي‌رسم. ساعت از ۱۰ شب گذشته يعني زمان پخش سريال «پايتخت4» و حواسم به سريال‌هاي تلويزيوني است كه براي شب‌هاي رمضان از تلويزيون پخش مي‌شوند سينما «فرهنگ» هم خبري نيست. نه اينكه خبري نباشد، فيلم‌ها اكران مي‌شوند و اتفاقا فيلم پرفروش اين روزها هم مورد توجه است، اما بليت فروش مي‌گويد: «امشب شلوغ نيست، ما شب‌هايي داشتيم كه جاي سوزن انداختن نبوده است، امشب كه خبري نيست».
دم در سينما قدم مي‌زنم، روبه‌روي سينما خانواده‌اي شلوغ ايستاده‌اند و براي اينكه ساعت ۱۱ بليت بگيرند يا نه بحث مي‌كنند. نزديك مي‌شوم و از خانمي كه به نظرم برنامه‌ريز خانواده مي‌آيد، درباره حضورشان در آنجا و بعد از افطار مي‌پرسم. تعريف مي‌كند: «ما خيلي اهل سينما نيستيم ولي تبليغ‌هاي اين فيلم (نهنگ عنبر) براي‌مان جالب بود و دسته‌جمعي آمديم بيرون. از پارسال مي‌دانستم كه سينماها تا سحر باز هستند، اما دلم مي‌خواست برويم پرديس كوروش. همه‌چيز دارد. آدم چهارتا مغازه را هم مي‌بيند بعد فيلمش را مي‌بيند، بهتر است. اين موقع شب توي خيابان‌ها كه مغازه‌اي باز نيست ولي نرفتيم، مسيرمان دور مي‌شد.» مي‌خندم و در افكارم ياد حرف‌هاي كريستف زانوسي، كارگردان صاحب سبك لهستاني مي‌افتم. او معتقد بود كه بايد به خاطر سينما و فيلمش به سينما رفت، نه اينكه براي خوردن پاپ كورن و گشتي در مغازه‌ها سري هم به سينما زد و فيلمي ديد.
در همين فكرها هستم كه همان خانم صدايم مي‌كند: «شماها كه خبر مي‌نويسيد، از مسوول‌ها بخواهيد مجتمع‌هاي سينمايي بيشتر بسازند تا همه جاي تهران باشد، كوروش براي بعضي‌ها خيلي دور است». بعد از اين حرف‌ها بود كه با خودم فكر كردم شايد بيراه نبوده كه چندين سالي است كه جداي فيلم و جذابيت‌هاي فيلم، روش تازه‌اي براي آشتي مخاطبان با سينما انديشيده شده كه يكي از راه‌هاي آن استفاده از پرديس‌ها و مجتمع‌هاي سينمايي است به طور مثال بازار چهارسو كه به تازگي در جمهوري افتتاح شده، بعد از چند طبقه فروشگاه و يك طبقه فودكورت، چند سالن سينمايي كاملا مجهز و به‌روز دارد. مطمئنا مخاطب اين سينما را ترجيح مي‌دهد، به سينما بهمني كه دور ميدان انقلاب است، نه جاي پارك دارد، شلوغ است و حتي خود سالن‌ها هم به دست فراموشي سپرده شده‌اند.
آخر‌هاي شب بود و در سر راهم سري هم به ميدان انقلاب زدم و سينما سپيده و سينما فردوسي را كه در تمام سال بليت‌هاي‌شان از نيم‌بها هم كمتر است نگاه كردم.خبري نبود، كركره‌هاي‌شان را پايين كشيده بودند و حتي انتظار حضور مخاطب را هم نداشتند.
هنوز شب سوم ماه مبارك رمضان است و بيست و هفت شب ديگر باقي مانده. طرح افطار تا سحر تازه شروع شده و هنوز فيلم‌هاي ويژه ماه رمضان اكران نشده‌اند. اين سكوت و خلوتي با گذر زمان و شب‌هاي كوتاه تابستاني رمضان امسال به شب زنده‌‌داري خواهد رسيد.
كمي كه از رمضان گذشت، بايد مجددا به سينماها سري بزنم و حال و هواي‌شان را دوباره بررسي كنم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون