دارلا كامرون، ريچارد جانسون و زاخير گولدفارب/ روز يكشنبه، رايدهندگان يوناني به پاي صندوقهاي راي خواهند رفت تا تصميم بگيرند كه آيا حاضر به تاييد رياضت اقتصادي در ازاي ادامه كمكهاي مالي اروپا هستند يا نه. اگر رايدهندگان يوناني بله بگويند، كمك مالي ادامه خواهد يافت و حزب حاكم يونان يعني سيريزا كه بهشدت مخالف اين برنامه است، به احتمال زياد از قدرت كنار ميرود. اگر رايدهندگان نه بگويند، برنامه نجات به پايان خواهد رسيد و يونان منطقه يورو را ترك خواهد كرد كه اين موضوع يك نقطه عطف تلخ در تاريخ اين واحد پولي خواهد بود.
همهپرسي نقطه اوج تنشها بين يونان و اروپا است، هر چند هنگامي كه اروپا ميگويد ما، اين «ما» واقعا به معناي آلمان، كرگدن اقتصادي منطقه يورو است. با وجود اينكه اين بحران، اقتصاد جهاني را تهديد ميكند اما هنوز يونان و آلمان حاضر به همراهي هم نيستند. قطعا هر دو پيامدهاي اين بحران را درك ميكنند: براي يونان، سالهاي زيادي ركود بزرگ رخ خواهد داد و براي آلمان، در شهرت آن به عنوان ركن اصلي اروپا تاثير خواهد داشت.
آلمانيها براي ادامه كمك به يونان بر يك برنامه رياضت سخت اصرار دارند. سيريزا به دليل نيازهاي مالي يونان خواستار انعطاف بيشتر است. به همين دليل احتمال آنكه رايدهندگان روز يكشنبه بپذيرند به دستور العمل آلماني عمل كنند، ضعيف است. در اينجا دادههايي درباره آلمان و يونان وجود دارد كه نشان ميدهد آنها چه اندازه متفاوت هستند و به همين دليل برايشان دشوار است كه در مسائل بسيار مهم اروپا چشم در چشم شوند.
دو اقتصاد بسيار متفاوت
براي شروع، مهم است كه بدانيد آلمان بسيار بزرگتر است. آلمان كشوري در اروپا است كه داراي بزرگترين جمعيت در ميان كشورهاي عضو است؛ يعني حدود هشت برابر يونان جمعيت دارد.
با وجود اين تفاوت، هر دو كشوراز يك روند نگران هستند و آن هم كوچك شدن جمعيت است. اروپا در حال تجربه يك بمب ساعتي جمعيتي است و با وجود نرخ تولد منفي اين سوال مطرح است كه آيا اقتصاد قاره در دهههاي آينده به اندازه كافي نيروي كار خواهد داشت.
آلمان نهتنها به لحاظ جمعيت بزرگ است، بلكه اقتصاد ثروتمندي نيز دارد. اين كشور بزرگترين اقتصاد و توليدكننده در اروپا است. توليد در يونان به مراتب كمتر است و سرانه توليد ناخالص داخلي آن به نظر ميرسد بيشتر شبيه كشورهاي در حال توسعه در شرق اروپا باشد. در سالهاي اخير، هر چه آلمان ثروتمندتر شده يونان فقيرتر شده است. فرصتهاي شغلي در آلمان به مراتب بيشتر از يونان است. يونان در بازار كار دچار مشكلات زيادي است. در حالي كه بازار كار آلمان پس از بحران مالي سال 2008 بهبود يافته، يونان بالاترين نرخ بيكاري در اين قاره را به دست آورده است. به نظر ميرسد اين شكاف در آينده حتي بدتر هم شود، زيرا نرخ بيكاري جوانان در يونان رو به افزايش است. در حالي كه شمار زيادي از جوانان بيكار هستند، كارگران نيز از دستمزد خود راضي نيستند. در نتيجه به نظر ميرسد آينده اشتغال در يونان بسيار تاريك باشد.
ميانپردههاي فلسفي
يونان و آلمان مدعي داشتن بزرگترين فلاسفه تاريخ هستند. البته يك بررسي نشاندهنده اهميت افلاطون در برابر نيچه است كه در اين مورد يونان را داراي مزيت ميكند. درباره افلاطون 000/997 استناد در گوگل پژوهشگر و 503 كتاب در كتابخانه كنگره يافته ميشود. اما درباره نيچه مجموعا 000/702 استناد در گوگل پژوهشگر و 127 كتاب در كتابخانه كنگره وجود دارد.
چرا آلمان مرفه است و يونان نيست
از آنجا كه آلمان اساسا نسبت به يونان داراي يك اقتصاد قويتر است، اين اقتصاد رقابتيتر و مولدتر است و اجازه ميدهد صادرات كالا و خدمات رشد قابل ملاحظهاي داشته باشد اما در مقابل يونان، نه اقتصاد رقابتي دارد و نه قادر به پرداخت دستمزد كارگران است؛ در نتيجه سهم نسبتا كمي از صادرات در مقايسه با آلمان دارد.
بزرگترين صادرات آتن در زمينه توريسم است كه اكنون آسيبپذير است. اگر يونان در يورو بماند با ديگر مقصدهاي توريستي اروپايي بايد رقابت سختي داشته باشد. اين يكي از دلايلي است كه برخي استدلال ميكنند اگر يونان يورو را ترك كند و به فناوري اطلاعات و ارتباطات و ارز قديمي خود دراخما بازگردد، اين برايش خوب خواهد بود: دراخما براي اتباع خارجي كه به آتن و جزاير يوناني سفر ميكنند، بسيار ارزانتر ميشود و اين به رونق صنعت توريسم يونان كمك ميكند. اين مقايسه ممكن است بيشتر تفاوت آلمان و يونان را نشان دهد. آلمان نسبت به ساير كشورهاي اروپايي بدهي مالياتي كمتر دارد، در حالي كه يونان بيشتر از همه بدهي مالياتي دارد. آلمان تقريبا هيچ مشكلي با مالياتدهندگان ندارد چراكه آنها براي پرداخت صورتحساب بدهكاري به دولت ميآيند، در حالي كه اين موضوع براي يونان يك چالش بزرگ است. اين تفاوت نهتنها كمك ميكند تا آلمان داراي يك موقعيت به مراتب بهتر از لحاظ مالي باشد، بلكه تفاوت كامل بين يك دولت منضبط و يك كشور تاريخي را نشان ميدهد. از نشانههاي جالب ديگر درباره مزاياي اقتصادي، تفاوت آلمان و يونان در زمينه فناوري اطلاعات و ارتباطات است. در آلمان تكنولوژي ارتباطات به مراتب توسعهيافتهتر از يونان است.
آلمان، مطمئن و امن
مقايسه قابل توجهي نيز درباره بازپرداخت بدهيها از سوي آلمان و يونان وجود دارد. يونان بدهي بسيار زيادي دارد اما هر دو كشور عضو اتحاديه پولي يورو هستند و در نتيجه براي سرمايهگذاران اعتماد در مورد بازپرداخت بدهيها به هر دو كشور برابر است. با اين حال در سالهاي اخيربدهي يونان بادكنكي رشد كرده و اكنون اين كشور را با بحران مواجه كرده است و يونان قادر به بازپرداخت بدهي خود نيست. در همين حال، سرمايهگذاران تقريبا بدون ريسك حاضر به كمك به آلمان هستند.
ميانپرده ورزشي
در حالي كه يونان داراي يك مزيت فلسفي است، به مدت طولاني در زمينه فوتبال تحت سلطه آلمان قرار دارد.
سايههاي خاكستري در دو اقتصاد
در حالي كه يونانيها بايد براي اصلاح اقتصادي تلاش كنند، اين به هيچوجه به معناي آن نيست كه كارگران يوناني تلاش نميكنند. در واقع، يونانيها از آلمانيها ساعت كار بيشتري دارند اما خروجي آنها كمتر است و كمتر به آنها به عنوان نيروي مولد نگاه ميشود.
در حالي كه آلمان اقتصاد قويتري دارد، اما اين به معناي آن نيست كه داراي مزيت يك جمعيت تحصيل كرده است. ممكن است در آلمان سيستم آموزش و پرورش بيشتر در مورد آموزش افراد شاغل باشد و از ارسال افرادي كه چشمانداز شغلي ندارند به دانشگاه خودداري ميشود.
دو كشور، دو تجربه متفاوت
آلمان و يونان هر دو داراي آلودگي نسبتا كمي هستند. در يونان زيبا حتي گاز خطرناك دي اكسيد كربن كمتر از آلمان توليد ميشود. شايد دليل آن عوامل اقتصادي و توليد اتومبيل است. در آلمان با سرعت بيشتري رانندگي ميشود اما در يونان نرخ مرگ و مير جادهاي به مراتب بالاتر است. در هر صورت، خبر خوب اين است كه هر دو كشور در كاهش مرگ و مير در طول دهه گذشته پيشرفتهايي داشتهاند.
منبع: واشنگتنپست