در ستايش يك انديشه
هوشنگ كامكار
كاري است سخت كه درباره حسين عليزاده مطلبي جديد بنويسيم چون هر وقت از موسيقي ايران و تحولات آن صحبت ميشود نام حسين عليزاده در صدر قرار دارد زيرا كه اكثر ايرانيان و مردم ديگر كشورها با نام و آثارش آشنايي دارند و از محبوبيت ويژهيي برخوردار است. او از زمان نوجواني تا به حال بدون وقفه در كار موسيقي است و هنوز فعالانه در تكاپو، تدريس، انتشار آثار و كنسرتها در ايران و خارج از كشور فعاليت ميكند. او در معرفي ايران و فرهنگ موسيقيايي ما تاثيرگذار واقعي بوده است. او شهرت خود را بدون تبليغات بيمحتوا، فقط با كوشش و فعاليت در پيشبرد فرهنگ و دانش موسيقايي ايران به دست آورده و هنوز فعالانه در انديشه ايجاد آثار جديد و برگزاري كنسرتها در ايران و خارج است.
حسين عليزاده را از دوراني كه در هنرستان عالي موسيقي ملي درس ميخواندم ميشناسم كه جواني بسيار جدي در كار و سختكوش در يادگيري ساز تار و علم موسيقي بود. در دانشكده موسيقي هنرهاي زيبا هم چند سالي را با هم گذرانديم ولي بيشترين ارتباط من با او با ايجاد گروههاي شيدا و عارف رقم خورد كه اولين كارهاي جدي او را كه همان «سواران دشت اميد» و «حصار» بود شنيدم. در اين آثار روح جستوجوگر و پوياي او در اركستراسيون، شيوه رنگآميزي سازها و نحوه اجرايي، گردش ملوديها وفرم جديدي نسبت به موسيقي سنتي نمايانگر شد. در همين اوان بود كه چهار مضراب زيباي ماهور او را براي اركستر به صورت كنسرتينو تنظيم كردم و خود او نوازندگي تار را به عهده داشت. پس از آن «راز نو» را شنيدم كه حاوي نكاتي تازه و متفاوت نه تنها نسبت به آثار قبلي خود بلكه با آثار ديگر موسيقيدانان سنتي نيز تفاوت عميقي داشت. تركيب اصوات آوازي به صورت كنترپوانتيك آزاد و بداههخواني، جملات متفاوت از نظر ريتم و مدها به صورت نوعي بداهه در اركستر كه تدابيري جديد در موسيقي سنتي ايران به شمار ميروند در اين اثر احاطه دارد و به نوعي از پولي فوني دست يافته است.دراين اثر و برخي ديگر از آثار او بيشتر حركت افقي و كنترپوانتيك (تركيب همزمان چند ملودي مختلف) ملوديها اهميت دارند تا تسلسل عمودي آكوردكه به نظر من بهترين شيوه چند صدايي كردن موسيقي ايران همين تركيب همزمان ملوديهاست كه در خود نوعي پلي فوني ايجاد ميكند. همچنين حالت و ويژگي ملوديها ومدهاي موسيقي را حفظ ميكند و ميتوان فواصل و ربع پردههاي موجود را نيز به راحتي به كار گرفت. به عبارتي هارموني حاصل تركيب ملوديهاي مختلف همزمان است نه تسلسل عمودي آكوردهاي اين تدبير ميتواند براي اكثر موسيقيهاي مشرق زمين به كار رود. يادم ميآيد كه در كانون چاووش بوديم او پارتيتور «نينوا» را به من نشان داد كه به آن نگاهي بيندازم، با ورق زدن آن متوجه شدم كه چقدر انديشههاي نو از نظر ريتمهاي پيچيده و متنوع هارموني و به كارگيري تناليته ونيز توجه به زيباييهاي ملودي در آن به كار رفته است. به اوتبريك گفتم و مدتي بعد كه ضبط آن به پايان رسيد مورد توجه همگان نيز قرار گرفت وامروز يكي از آثار ارزشمند و زيباي موسيقي ملي ايران به شمار ميآيد. «تركمن» اثري نو در زمينه تكنيك نوازندگي سه تار و نيز استفاده از حالات ملوديك، مد و ريتمهاي پيچيده موسيقي تركمن است و اثر «به تماشاي آبهاي سفيد» او را نيز ميتوان نوعي موسيقي تلفيقي در تركيب فرهنگهاي مختلف موسيقيايي به شمار آورد كه از نظر تركيبات ملوديك و سازبندي با ديگر آثار او متفاوت است و تجربه نو ديگري است. اثري كه كمتر شنيده شده
«آواي مهر» است كه زماني كه در آلمان اقامت داشت تا حدي تحت تاثير نوع هارموني و شيوه موسيقي مدرن اروپايي نوشته شده است و از نظر محتوا بازنگرشي به فاجعه زلزله شمال ايران دارد. او آثار زيبا و به ياد ماندني فراوان ديگري تصنيف كرده است كه موسيقيهاي فيلم جزو اينها هستند.
عليزاده در دورههاي مشخصي آثار بسيار متفاوت خلق كرده كه هر كدام مختص همان شرايط و تاثيرات آن دوره است و هر يك در دورههاي بعد تداوم نيافتهاند. گاهي از خود سوال ميكنم و افسوس ميخورم كه چرا سبك كار
«ني نوا» ادامه نيافت. در جواب به اين نتيجه ميرسم كه شايد به خاطر تنوعطلبي و نوجويي در سبك كار او باشد.
گذشته از خلق آثار زيبا و به يادماندني، او تكنيك تار و سهتار را پيشرفت داد و متدها و كتابهاي آموزشي براي يادگيري آنها نوشت كه همگي بر اساس درك صحيح از فرهنگ موسيقي ايران نوشته شدهاند و رديفهاي موسيقي سنتي را نيز انتشار داد كه به نظر من علاوه بر اين آثار مهمترين و بزرگترين خدمت ديگر او به موسيقي ايران تعليم شاگردان زيادي است كه همگي راه و روش او را به صورت جدي دنبال كردند و امروز از جمله هنرمندان مطرح كشور به شمار ميآيند.
او تسلط كامل به رديفهاي موسيقي سنتي ايران دارد و براساس آنهاست كه تكنيكهاي جديد و قوي نهتنها در نوازندگي تار بلكه در آثارش به وجود آورد و شيوه كار او كاملا با اكثر نوازندگان سنتي متفاوت است. عليزاده با ارايه انديشههاي نو در آثارش به تدريج به شهرت رسيد و جزو آهنگسازاني است كه آثارش را به اسم خود او ميشناسند نه خوانندههاي مشهور و كوتاه سخن اينكه او نوازندهيي چيرهدست، آهنگساز نوانديش، مولفي ارزشمند، مدرسي حرفهيي و دلسوز است كه در پيشرفت فرهنگ موسيقي ايران و تربيت هنرمندان جوان موثر بوده است.