• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۵ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5873 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۵ مهر

معناي شكست پزشكيان

عباس عبدي

يك ماه پس از انتخاب پزشكيان در ۱۳ مرداد و حتي پيش از راي اعتماد به كابينه او يادداشتي نوشتم با عنوان: «صندوق با درب باز». آخرين پاراگراف آن اين، بود كه «انتخابات هر روز ادامه دارد، زيرا هر لحظه صندوق‌هاي راي با درهاي باز در ميدان‌هاي همه شهرها و روستاهاي كشور وجود دارد، هر كسي كه راي داده مي‌تواند بيايد و راي خود را بردارد و كساني هم كه راي نداده‌اند، مي‌توانند بيايند و راي خود را در صندوق بريزند. راي معادل يك برگه كاغذي نيست، بلكه اراده تك‌تك مردم است. اين سياست‌هاي رسمي است كه مردم را به يكي از اين دو كار تشويق مي‌كند.» تقريبا از همان زمان روشن بود كه برخي راي‌دهندگان به پزشكيان كه با سختي به پاي صندوق آمده بودند، درباره فهم از پزشكيان يا سرعت برآورده شدن انتظارات متفاوت از ديگران فكر مي‌كنند. كساني هم كه راي ندادند، شايد بدشان نمي‌آمد يا نمي‌آيد كه بگويند يا تصور كنند كه پزشكيان شكست خورده است و چه بهتر كه ما راي نداديم! و پيش‌بيني ما محقق شد! آن يادداشت مي‌خواست بگويد كه خيلي نگران راي دادن و راي ندادن نباشيد. راي فقط يك برگه كاغذ است. مثل يك برگه چك است كه ارزش آن به حساب پُري برمي‌گردد كه صاحب چك صادر كرده است. اعتبار برگه كاغذ هم حمايت و همراهي يا مخالفت صاحب راي است. پس مي‌توان تصور كرد كه صندوق‌هاي راي در هر كوي و برزني و در هر لحظه وجود دارد و ما مي‌توانيم رايي جديد در آن بيندازيم يا راي داده شده خود را‌ برداريم. ولي اين همه عجله و عدم توجه به شعار و رويكرد دولت قدري عجيب است. هدف و شعار اصلي آقاي پزشكيان چه بود؟ رويكرد كلي او در مواجهه با مسائل روشن بود ولي اين رويكرد كلي يك شعار محوري داشت و آن هم وفاق بود. روشن است كه وفاق براي مردم شعاري مقدماتي است و مطلوبيت نهايي ندارد. آن هم در جامعه‌اي چون ايران كه متاسفانه، تنش و نقار بيش از وفاق مطلوبيت دارد. خواست مردم در درجه اول بهبودهاي اقتصادي، كاهش تورم، دسترسي به كالاها و خدمات مورد نياز، رفع فيلترينگ، حل مسائل زنان، رفع تحريم و... است. پس چرا شعار وفاق سرلوحه شعار پزشكيان قرار گرفته بود؟ علت اين است كه شعارهاي غير وفاق هر كدام در مقاطعي محقق شده است. كافي است سال‌هاي ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ را به ياد بياوريم. 

تورم تك رقمي، رشد اقتصادي دو رقمي و... بوده است. ولي اين دستاوردها پايدار نماند و به وضعيت بدتر از پيش بازگشت. چرا؟ به اين علت كه پيشبرد آن اهداف و شعارها، مبتني بر توافق نسبي داخلي نبود و خيلي زود از درون خودشان كارشكني كردند. يك نمونه آن را در يكي از مهم‌ترين مشكلات كشور ديديم. پيوستن به FATF كه نياز ضروري كشور بود به دليل مسائل داخلي و رقابت‌هاي درون قدرت در عمل تصويب نشد تا اينكه ايران را جزو ليست سياه قرار دادند. اين مساله در ماجراي قيمت بنزين هم مشهود است. در مساله برجام هم شاهد اين كشمكش دروني هستيم. قانون مصوب مجلس در شرط و شروط گذاشتن براي احياي برجام و حتي خط و نشان كشيدن براي افرادي كه آن را رعايت نكنند، نشانه بارزي از فقدان وفاق در ساختار قدرت است. شايد دستاوردهاي دولت اول روحاني در ميان همه دولت‌ها بي‌نظير بود ولي نابودي و ميرايي آن هم باور نكردني بود. علت نيز بي‌توجهي محض او به مساله اهميت يگانگي سياست داخلي بود. اهميت وجه ديگر وفاق كه با مردم و جامعه است نيز بر كسي پوشيده نيست. اين وجه وفاق نيز بسيار ضربه خورده است. به همين علت رويكردي در جامعه وجود دارد كه گمان مي‌كند اگر فقط اين وفاق محقق شود و دولت همسويي كامل با مردم پيدا كند همه مسائل حل خواهد شد، ولي اين رويكرد با شعارهاي پزشكيان سازگاري ندارد. من هم شانسي براي موفقيت آن قائل نيستم. در واقع وفاق با مردم بدون وفاق داخل ساختار قدرت، موجب زمين‌گير شدن دولت مي‌شود و حتي مردم هم به علت ناتواني دولت در اجراي شعارهايش از آن رويگردان شده و ايده وفاق با مردم زايل مي‌شود. عكس اين هم كاملا درست است، وفاق درون ساختار قدرت، بدون وجود وفاق با مردم نيز موجب ناكارآمدي خواهد شد، مثل دو سال اول دولت رييسي كه وفاق داخلي داشتند، ولي نتوانستند با مردم وفاق مورد انتظار را ايجاد كنند، در نتيجه هم وفاق داخلي خودشان ضربه ديد و هم اينكه دچار ناكارآمدي و مردم نيز از آنان دورتر شدند. بنابراين بايد موازنه‌اي جدي در ميان اين دو گزينه ايجاد كرد.

از سوي ديگر پزشكيان قول داد كه بكوشد نظرات كساني را هم كه راي ندادند، جلب كند و البته حفظ راي‌دهندگان هم مفروض است. ولي پايداري چنين روندي مستلزم تامين وفاق درون سيستمي نيز است. برخي افراد وفاق درون سيستمي را چنان تعريف و تحديد مي‌كنند كه گويي بايد طرف مقابل تابع محض شود تا وفاق حاصل شود. اين تصور باطل است. اين ماجرا قدري زمان مي‌برد.

حل مسائل مهم كشور زدن يك كليد و دكمه نيست كه مثل چراغ برق روشن يا خاموش شود. براي نمونه من هم معتقدم كه اگر مساله فيلترينگ، زنان، روابط خارجي، گزينش‌ها، صدا و سيما و... بهبود نيابد، هيچ اتفاق مثبتي نه تنها رخ نمي‌دهد، بلكه وفاق با جامعه شكست قطعي مي‌خورد و هنگامي كه چنين شد، وفاق درون ساختاري نيز با سرعت به قهقرا خواهد رفت و اصولا فرصتي براي حل مسائل اقتصادي و ناترازي‌هاي آن نخواهد رسيد. همچنين معتقدم تحقق برخي دستاوردها بدون وفاق درون ساختاري هم ممكن است ولي پايدار نخواهد بود. با اين ملاحظات معتقدم كه رويكرد پزشكيان نسبت به مسائل اصلي كشور تا حدود زيادي روشن است. همچنين تاييد صلاحيت و آمدن او با آمادگي كامل ساختار سياسي و حتي با استقبال بوده و به‌طور طبيعي برداشت من اين است كه آخرين شانس سياسي نيز هست. در حقيقت شخصا به اين علت از پزشكيان حمايت كردم و مي‌كنم كه معتقدم رييس‌جمهور مورد حمايت و مطلوب نظام براي عبور از وضعيت كنوني ايران است.

بنابراين شكست و پيروزي او در درجه اول و بيش از هر چيز ديگري شكست و پيروزي ساختار سياسي است. اين ساختار به خوبي با رويكردهاي كلي پزشكيان آشناست و به همين علت نيز در سطوح مياني او را ردصلاحيت مي‌كردند والا او كه هيچ مشكل ديگري جز اين رويكردها نداشته و اين رويكردهاي او است كه مغاير با برداشت‌هاي رسمي بوده، پس تاييد صلاحيت او به منزله پذيرش اجرايي شدن اين رويكردهاست. از اين رو اصلا نيازي نيست كه حمايت از پزشكيان در تقابل با ساختار رسمي تعريف شود. همان اندازه كه شكست دولت پيش به پاي راهبرد رسمي يكدست‌سازي نوشته شد، از شكست احتمالي اين دولت نيز چنين برداشت خواهد شد كه اين ساختار قادر به اصلاحات درونزا نيز نيست، در نتيجه اگر براي راي دادن به پزشكيان چنان وضعي پيش آمد كه در دور اول فقط ۴۰ درصد پاي صندوق آمدند، به طريق اولي اگر او موفقيتي نداشته باشد نيمي از اين رقم هم به حمايت از گزينه بعدي نخواهند آمد. موفقيت پزشكيان نيز منوط به اجراي اجزاي رويكردهاي كلي او است. البته اين اهداف را فقط با تامين وفاق درون ساختاري بايد پيش ببرد و بدون آن نقض غرض است. همچنان معتقدم كه در ماه‌هاي پيش‌رو گام‌هاي بيشتري در اين راه برداشته خواهد شد، هر چند انتظارات فراوان است، جالب‌تر اينكه برآورده شدن هر انتظاري لزوما به رضايت نهايي ختم نمي‌شود و ممكن است انتظارات بعدي را در دستور كار قرار دهد. اين انتظارات حق طبيعي مردم است و بايد هم منتظر بروز اين‌گونه از رفتارها بود ولي شايد يكي از عللي كه موجب احتياط در تحقق اين اهداف مي‌شود، نگراني از افزايش انتظارات و پايان‌ناپذيري آنها باشد. در اين مورد كنشگران مي‌توانند كمك كنند كه به صورت متعادلي حركت شود تا همين جا دستاوردهاي بسيار خوبي وجود داشته است. بيش از سرمايه سياسي هزينه شده دستاورد بوده است. حتي اگر دستاوردها در مقياس انتظارات بحق مردم اندك باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون