علت توقيف نامعلوم
حسن لطفي
نديد ميگويم فيلم علت مرگ نامعلوم فيلم ارزشمندي است كه بايد ديد. تهيهكنندهاش (مجيد برزگر) حاضر نيست هر فيلمي را تهيه كند. شايد اين به گزينش، سابقه و تجربهاش به ساخت فيلم كوتاه برگردد. البته فقط اين نيست، چون فيلمسازان بسياري در سينما هستند كه با فيلمهاي كوتاه متفاوت شروع خوبي داشتند، اما وقتي وارد سينماي حرفهاي شدند در مقابل سليقه سخيف بعضي از تهيهكنندگان زانو زدند و فراموش كردند در روياهایشان به دنبال چه نوع فيلمي بودند. مجيد برزگر اين طور نبود از همان فيلم بلند اولش (فصل بارانهاي موسمي كه نويسنده و كارگردانش بود) نشان داد پي راضي كردن مخاطب به هر قيمتي نيست. با فيلمهاي پرويز و يك شهروند كاملا معمولي (هر دو به عنوان نويسنده و كارگردان) اين باور را تقويت كرد و بعد كه در كسوت تهيهكننده به فعاليت سينمايیاش ادامه داد همچنان در رديف سينماگراني قرار گرفت كه انگار تمايل چنداني به فروش بالا به قيمتي و ساخت فيلم عاري از قابليتهاي بصري و هنري چشمگير ندارند. ناگفته پيداست كه اين علاقه نشان از عدم نياز و علاقه او به سرمايه و پول ندارد. اصلا كدام فيلمسازي است كه به پول علاقه نداشته باشد؟ بيشك علاقه فيلمسازان مستقل كه به گمانم مجيد برزگر در ليست آنهاست بيش از ديگران به پول و سرمايه شخصي است، چرا كه در صورت داشتن سرمايه راحتتر ميتوانند فيلمهاي مورد نظر خود را كارگرداني و تهيه كنند و از آن مهمتر در مقابل توقيف فيلمهایشان - كه انگار در سينماي مستقل اجتماعي اجتنابناپذير است - تاب بياورند. ادعاي چنين مطلبي (اجتنابناپذير بودن توقيف فيلمهاي مستقل اجتماعي) هر چند دردناك است به گواه تاريخ سينماي ايران ثابتكردني است. فيلمهاي بسياري را ميتوان در ليست فيلمهاي توقيفي سينماي ايران پيدا كرد كه به دليل مضمون سالها اجازه اكران نداشتهاند و در همان سالها فيلمهاي شبهمنتقدي از فيلمسازان وابستهاي را ميتوان نام برد كه با مضامين تندتري اجازه اكران گرفتهاند. انگار براي مميزان بيشتر مهم بوده كه چه كسي ميگويد تا چه ميگويد! البته تاريخ سينما و سرنوشت فيلمهاي توقيفي چند نكته ديگر را هم نشان ميدهد. هيچ فيلمي تا ابد در توقيف نميماند؛ پس از رفع توقيف مشخص ميشود نگراني مميزان چندان درست نبوده و كاملا سليقهاي بوده و از همه مهمتر كسي پاسخگوي خسارت مادي و معنوي دست اندركاران آن فيلم نيست. ببخشيد و ما اشتباه كرديم در دايره مصرفي واژگان مميزان و ناظران ايشان و بزرگترهایشان جايي ندارند و... .