اهداف انقلاب از نگاه بنيانگذار (۲)
احمد مازني
در يادداشت قبلي اشاره شد كه مهمترين هدف انقلاب اسلامي از ديدگاه بنيانگذار اعتلاي معنويت و اخلاق بوده و ساير هدفهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي بايد به اين هدف منتهي شود و به عبارتي ديگر هدف معنوي هدف غايي و اهداف ديگر ذيل آن تعريف ميشوند. در اين زمينه پژوهشهايي انجام شده كه قابل توجه است از جمله در يكي از گزارشهاي پژوهشي تحت عنوان «اهداف نظام اقتصادي اسلام از ديدگاه حضرت امام خميني(س)» گفته شد كه: «اهداف نظام، اموري است كه نظام و اجزايش براي رسيدن به آن سازماندهي و طراحي ميشوند. معمولا اين اهداف در سه طبقه دستهبندي ميشوند؛ 1) اهداف غايي، 2) اهداف متوسط و كلي و 3) اهداف عملياتي و جزئي» در اين تحقيق تصريح شده است كه: «در ديدگاه ايشان هدف غايي نظام عام اسلامي، تهذيب انسان است. هدف غايي تهذيب نفس، معنويات و اخلاق است» همچنين «اقتصاد هدف نيست، بلكه وسيلهاي است براي نيل به هدفي والاتر و بالاتر، يعني فرهنگ اسلامي» و در قسمت ديگر آمده است كه: «از ديدگاه حضرت امام (ره) تهذيب نفس و اعتلاي معنوي انسانها نه فقط هدف غايي نظام عام اسلامي است، بلكه هدف مستقيم نظام اقتصادي نيز محسوب ميشود. ايشان تصريح ميفرمايند: «اسلام ديني است كه با تنظيم فعاليتهاي مادي راه را براي اعتلاي معنوي انسان ميگشايد. ترقي واقعي همين است كه رشد خود انسان هدف فعاليتهاي مادي گردد.» مدتي است كه جملههاي تقطيع شده امام با هدف تخريب در سطح گسترده منتشر ميشود، يكي از اين جملهها، كه همراه با طعنه، به رخ كشيده ميشود جمله معروف «دلخوش به اين مقدار نباشيد» است. خوشبختانه مجموعه سخنان، نامهها و ديگر آثار امام در دسترس اهل تحقيق است و براي همگان درك اهداف امام كار مشكلي نيست. امام از موضع پيشواي مذهبي به عنوان رهبر سياسي مورد قبول اكثريت قريب به اتفاق مردم ايران خواهان تبديل نظام مروج فحشا و معارض ارزشهاي اسلامي به نظام اخلاقي و انساني بود و اين به معناي عدم توجه به تأمين رفاه و رشد اقتصادي و آزاديهاي سياسي نبود بلكه اين همه را در يك نظام مردمسالار سازگار با دين جستوجو ميكرد و تأمين نيازهاي اساسي انسان را مقدمه رشد اخلاقي و آبادي دنيا را مقدمه آخرت ميخواست.
سخنان امام خمينی در تاريخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ در روز ورود به قم ايراد شده است كه در اين سخنراني ضمن تأكيد بر استفاده از ثروتهاي به جاي مانده از املاك فراريان رژيم سلطنتي براي حل مشكلات مستضعفان و اعلام حساب ويژه مسكن براي محرومان به اين مساله اشاره كرد كه با برداشته شدن موانع و با مراقبت نسبت به تهديدهاي ضد انقلاب به امر اقتصاد و نيازهاي معيشتي توجه ويژه خواهد شد اما در عين حال از موضع يك رهبر ديني و با سابقه سالها تدريس اخلاق و عرفان و تمسك به عرفان عملي - كه در سير و سلوك و تهجد در قله بندگي قرار دارد - از اهميت و اولويت تهذيب نفس و معنويت ميگويد:
«من در اين آخر كه از تهران ميخواستم بيرون بيايم، دستور دادم كه تمام املاك و دارايي سلسله منحوس پهلوي و تمام دارايي آن اشخاصي كه وابسته به او بودند... مصادره بشود. براي طبقه ضعيف مسكن ساخته بشود... همين دارايي شاه سابق و خواهر و برادرش براي يك مملكت، براي آباد كردن يك مملكت كافي است. ما عمل ميكنيم، حرف نميزنيم. تمام كميتههايي كه در تمام اطراف ايران هست موظفند كه آنچه به دست آمد از مخازن ايران، هر چه كه اينها بردند و مخفي كردند و اتباع آنها بردند و مخفي كردند، آنها را كه به دست آمده است به بانكي كه شمارهاش را بعد تعيين ميكنند تحويل بدهند كه براي كارگرها، براي مستضعفان، براي بينوايان، هم خانه بسازند هم زندگي آنها را مرفه كنند. ما علاوه بر اينكه زندگي مادي شما را ميخواهيم مرفه بشود، زندگي معنوي شما را هم ميخواهيم مرفه باشد. شما به معنويات احتياج داريد. معنويات ما را بردند اينها. دلخوش نباشيد كه مسكن فقط ميسازيم، آب و برق را مجاني ميكنيم براي طبقه مستمند، اتوبوس را مجاني ميكنيم براي طبقه مستمند، دلخوش به اين مقدار نباشيد. معنويات شما را، روحيات شما را عظمت ميدهيم؛ شما را به مقام انسانيت ميرسانيم. اينها شما را منحط كردند؛ اينقدر دنيا را پيش شما جلوه دادند كه خيال كرديد همهچيز اين است. ما، هم دنيا را آباد ميكنيم و هم آخرت را... اين دارايي از غنايم اسلام است و مال ملت است و مستضعفين. و من امر كردهام به مستضعفين بدهندو خواهند داد. و پس از اين هم تخفيفهاي ديگر در امور خواهد حاصل شد؛ لكن يك قدري بايد تحمل كنيد. به اين نغمههاي باطل گوش نكنيد؛ آنها حرف ميزنند ما عمل ميكنيم. آنها شما را ميخواهند دلسرد كنند از اسلام؛ اسلام پشتيبان شماست.» (صحيفه امام خميني، ج 6 - 273)
ادامه دارد