جنگ شناختي در بحرانهاي اجتماعي و سياسي
محمدرضا طوراني
در جنگ شناختي روشهاي كنترل بازتابي - مانند بمباران اطلاعاتي يا تحريك واكنشهاي احساسي جهت وادار كردن افراد يا گروهها به تصميمگيريهايي كه به نفع مهاجم است، استفاده ميشوند. جنگ شناختي روشهاي كنترل بازتابي - مانند بمباران اطلاعاتي يا تحريك واكنشهاي احساسي - براي وادار كردن افراد يا گروهها به تصميمگيريهايي كه به نفع مهاجم است، استفاده ميشوند. يكي از تاكتيكهاي كليدي در جنگ شناختي مديريت ادراك است كه هدف آن شكلدهي به نحوه درك دشمنان از خود و تهديدهاي خارجي است تكنيكهاي كنترل انعكاسي مانند بمباران اطلاعاتي يا تحريك واكنشهاي عاطفي براي هدايت افراد يا گروهها به تصميمگيريهاي مطلوب مهاجم به كار ميروند اين استراتژيها ميتوانند شامل تاكتيكهايي همچون ارعاب، مماشات يا ايجاد احساس امنيت كاذب براي تغيير رفتار و تضعيف توان تصميمگيري حريف باشند هنگامي كه تاكتيكهاي دستكاري شناختي با قابليتهاي سايبري و فناوري هوش مصنوعي تركيب ميشوند جنگ شناختي به ابزاري قدرتمند براي بيثباتسازي جوامع، تضعيف مقاومت و دستيابي به اهداف استراتژيك تبديل ميشود؛ آن هم بدون شليك حتي يك گلوله. دو هدف اصلي اين شكل از جنگ، بيثباتي و نفوذ است. بيثباتي از طريق تقسيم جامعه، تضعيف رهبري و منزوي كردن گروهها ايجاد ميشود. جنگ شناختي با هدف ايجاد انباشتگي غيرعقلاني و تبديل آن به واقعيتي جديد تلاش ميكند. ادراك و قضاوت افراد، گروهها جوامع را دستخوش تغيير كند. اين جنگ با شناسايي و بهرهبرداري ازخطاهاي شناختي مغز انسان را فريب داده و درك او از حقيقت را دگرگون ميسازد ابزار اصلي اين فريب طراحي دقيق فضاهاي ارتباطي و تعاملات بين فردي در بسترهاي فني است. جنگ شناختي با هدف ايجاد انباشتگي غيرعقلاني و تبديل آن به واقعيتي جديد، تلاش ميكند ادراك و قضاوت افراد، گروهها جوامع را دستخوش تغيير كند.
اين جنگ با شناسايي و بهرهبرداري از خطاهاي شناختي مغز انسان را فريب داده و جنگ شناختي با هدف ايجاد انباشتگي غيرعقلاني و تبديل آن به واقعيتي جديد تلاش ميكند. ادراك و قضاوت افراد، گروهها و جوامع را دستخوش تغيير كند اين جنگ با شناسايي و بهرهبرداري از خطاهاي شناختي مغز انسان را فريب داده و درك او از حقيقت را دگرگون ميسازد. ابزار اصلي اين فريب طراحي دقيق فضاهاي ارتباطي و تعاملات بين فردي در بسترهاي فني است. درك او از حقيقت را دگرگون ميسازد ابزار اصلي اين فريب طراحي دقيق فضاهاي ارتباطي و تعاملات بين فردي در بسترهاي فني است.
فوق دكتراي رسانههاي اجتماعي