• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3128 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۸ آذر

عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز در گفت‌وگو با «اعتماد»:

حزب لاريجاني هم بايد زير چتر جامعتين باشد

   مريم وحيديان/ پس ازجلسات همگرايي اصولگرايان كه بنا بود كشتي وحدت اصولگرايان را به ساحل برساند به نظر مي‌رسد كه اقدامات عملي در راه دستيابي به هدف در حال پيگيري است. اصولگرايان كه در جريان انتخابات سال 92 از نبود وحدت آسيب‌هاي فراواني را متحمل شده بودند شروع به برگزاري جلسات همگرايي كردند. پس از گذشت يك سال از اين اتفاق كم كم شاهد برخي اقدامات از سوي اصولگرايان بوديم. علي لاريجاني اقدام به تشكيل حزب كرده است و از سوي برخي اصولگرايان، پروژه وحدت اصولگرايان زير چتر جامعتين مطرح مي‌شود. در اين ميان شايد سوال اصلي اين باشد كه آيا تشكيل حزب از سوي علي لاريجاني مي‌تواند طيف‌هاي مختلف اصولگرايي را در كنار يكديگر بنشاند؟ و آيا جامعه روحانيت مبارز تهران كه با انتخاب دبيركل جديد صحبت از تحولات و روزآمد كردن خود مي‌كند حرف آخر را مي‌زند؟ برخي معتقدند كه گسترانيدن چتر جامعتين اگر مي‌توانست عامل وحدت بخش اصولگرايان باشد در چند سال گذشته بايد مي‌توانست راهبردي عملي براي وحدت اصولگرايان ارايه دهد و به نظر مي‌رسد كه اين راه بايد در گذشته به نتيجه مي‌رسيد. سوال اصلي اينجاست كه جامعتين چه سازوكار متفاوت‌تري را نسبت به انتخابات رياست‌جمهوري 92 اتخاذ خواهد كرد تا اين‌بار ديگر تكروي‌ها و اختلاف‌ها موجبات شكست دوباره را براي اصولگرايان فراهم نكند؟ حسين ابراهيمي، عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت معتقد است كه ديگر طيف‌هاي اصولگرايي بايد خود را باحركت جامعتين هماهنگ كنند و از آن تبعيت داشته باشند، چرا كه هر موفقيتي كه تا به حال در اردوگاه اصولگرايي به وجود آمده است در همگامي ديگر طيف‌هاي اصولگرايي با جامعتين بوده است. بايد ديد كه آيا علي لاريجاني و ديگر طيف‌هاي معتدل اصولگرايي مي‌توانند خود را با جامعتين همگام كنند؟ و آيا اين تدابير كه با نام وحدت‌سازي در ميان اصولگرايان مطرح مي‌شود واقعا زمينه وحدت اصولگرايان را فراهم خواهد كرد؟ طيف‌هاي معتدل اصولگرايي با طيف‌هاي سنتي اشتراك‌نظر دارند؟ اين اشتراك نظر اگر در مدت اين يك سال باقي مانده تا انتخابات مجلس محقق نشود به نظر مي‌رسد كه باز هم خاطره تلخ انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم براي اصولگرايان تكرار مي‌شود. به هر حال حسين ابراهيمي معتقد است كه بايد علي لاريجاني با وجود تشكيل حزب خود بتواند زير لواي جامعتين بيايد و به سركردگي طيف‌هاي سنتـــي آري گويد.

 ‌ با توجه به اينكه از انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم بر ضرورت وحدت اصولگرايان تاكيد مي‌شود، آيا جريان اصولگرايي به عقيده شما نياز به بازسازي تشكيلاتي و گفتماني خود دارد يا خير؟

جريان اصولگرايي قطعا نيازمند تغيير و تحولات درون خود هست. ما معتقديم كه با تحولاتي كه در سياست كشور به وجود آمده است، طبيعي است كه جامعه اصولگرا بايد در حركت خود بازنگري انجام دهد و از سوي ديگر نيز حركت مثبتي در راستاي وحدت و انسجام و يكپارچگي خود انجام دهد. آنچه مهم است اين است كه ما در اين مقطع به بررسي اتفاقات گذشته بپردازيم و راهكاري تدوين يافته براي آينده ارايه دهيم. ما بايد اولا به آسيب‌شناسي ماوقع و گذشته اصولگرايي بپردازيم و دوما بتوانيم برنامه‌ريزي براي حركت آينده خود داشته باشيم و اين حركت را ساماندهي كنيم. بنابراين ما بايد در هر دو جهت تلاش‌هايي را انجام دهيم. به عقيده من اين دو رويكرد لازمه هر نوع حركت سياسي، اقتصادي و فرهنگي است تا بتواند در سطح گسترده موفقيتي را كسب كند.

  با توجه به اينكه شما به آسيب‌شناسي در گذشته اصولگرايي اشاره كرديد، چه خطاها و اشتباهاتي در گذشته جريان اصولگرايي وجود دارد؟

به عقيده من يكي از آسيب‌هاي مهمي كه در جريان اصولگرايي وجود دارد اختلافات است. من فكر مي‌كنم كه مابقي آسيب‌هايي كه به جريان اصولگرايي وارد شد، زيرمجموعه و رشد يافته توسط همان اختلافات بود. بنابراين وحدت و انسجام راهكار موثر و جبران آسيب‌هاي گذشته درون اين جناح خواهد بود.

 ‌ وضعيت كنوني جريان اصولگرايي را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا با روند كنوني مي‌تواند در آينده نزديك چنين وحدتي محقق شود يا خير؟

آنچه تاكنون به ما آسيب زده است، اختلافات بود. آنچه كه من اكنون مي‌بينم اين است كه احزاب و تشكل‌هاي گوناگون نيز تلاش مي‌كنيد كه اين اختلافات رفع شود و بتوانند در آينده وحدت مورد نظر خود را محقق كنند. به عقيده من اين تلاش‌ها تا حدودي موفق بوده‌اند. ما بايد براي اين وحدت تلاش كنيم و اگر هم نتوانستيم به اين وحدت به‌طور كامل دست يابيم، تلاش خود را براي ائتلاف در جريان انتخابات پيش رو خواهيم كرد. اگر بتوانيم ائتلاف كنيم، آرمان‌هاي اصولگرايي هم در پي آن ممكن خواهد شد.

 ‌ با توجه به اينكه برخي معتقدند كه وحدت اصولگرايان زير چتر جامعتين بايد رخ دهد، آيا چنين چيزي در مجموعه جريان اصولگرايي ممكن است يا خير؟ و اصولا چنين چيزي نيازمند چه سازوكاري است؟

به عقيده من اين امر يعني وحدت و اجماع زير چتر جامعتين از آرمان‌هاي اصولگرايان است. اينكه بتوانند زير چتر جامعتين انجام وظيفه كنند يكي از اتفاقات مثبت است. هر كجا هم كه جريان اصولگرايي همسو و هماهنگ با جامعتين قرار گرفته است و نيروها از آن تبعيت كرده‌اند به موفقيت‌هاي خوبي دست يافته‌اند. بنده هم اميدوار هستم. در مورد خبرگان هم اين وحدت به وجود آمده است و در واقع مي‌توان گفت تمامي مجموعه اصولگرايي قبول دارند كه زيرنظر جامعتين فعاليت كنند. به عقيده من كار مهمي كه پيش رو داريم انتخابات مجلس سال آينده خواهد بود. البته بايد بيشتر كار كنيم تا به انسجام دست يابيم.
عده‌يي معتقدند كه گذشته اصولگرايي و عدم وحدت‌هاي پيشين درون جريان اصولگرايي نشان مي‌دهد كه جامعتين با سازوكار پيشين خود نمي‌تواند محور وحدت باشد و اصولگرايي در گذشته زير چتر جامعتين وحدت نداشته است. آيا جامعتين سازوكار جديدي براي ايجاد وحدت در آينده به كار خواهد برد؟
اگر اين‌طور بود، موفقيت‌هاي گذشته جريان اصولگرايي زيرنظر چه تشكلي و با محوريت كدام تشكل رخ داده است؟ چنين چيزي نبوده است. ما درون جريان اصولگرايي محور ديگري به جز جامعتين نداريم. ما اصلا محوريتي براي ساير جريانات درون اصولگرايي قايل نيستيم. هيچ جرياني درون اصولگرايي وجود ندارد كه بتواند حركت جامعي را محوريت كند. كدام جريان مي‌تواند اين محوريت را انجام دهد؟

  دليل عدم موفقيت اصولگرايان در انتخابات 92 چه بوده است؟ آيا جامعتين توانست اين وحدت را به وجود آورد؟

علت آن اختلاف درون اصولگرايي بود و مشكل ديگري نداشتيم. اكنون هم تلاش مي‌كنيم كه اين اختلافات را رفع كنيم و سازوكار لازم را پيش‌بيني كنيم. به هر حال اين كار مشكل است، اما شدني است. همواره براي آينده تلاش مي‌كنيم تا نواقص موجود را رفع كنيم. جامعتين در طول تاريخ اصولگرايي محوريت بوده است و طيف‌هاي اصولگرا نيز با حركت جامعتين هماهنگ بوده‌اند. هر كجا كه توانسته خود را با جامعتين هماهنگ كند موفق بوده است و هر كجا هم كه هماهنگ نبوده است، توفيق چنداني نداشته است. اكنون هم هيچ راهي جز اين محوريت بر اساس منشوري كه دو سال پيش براي خود تعيين كرد و به امضاي جامعتين رسيد و به عناصر اصولگرا ابلاغ شد، وجود ندارد. البته با توجه به شرايط فعلي اين منشور بايد عملي شود. به عقيده من در انتخابات 92 اين اصولگرايي نبود كه شكست خورد. البته افرادي كانديدا شدند كه با يكديگر اختلاف داشتند. بنده معتقدم كه اصولگرايان راي خود را داشتند. آقاي روحاني نيز به عنوان فردي كه اصولگرايي را مدنظر دارد براي اصولگرايان كاملا قابل احترام بود. آقاي روحاني عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت بودند و در واقع من معتقدم كه بخشي از اصولگرايان به او راي دادند. بنابراين آنچه پيش آمد دليل بر شكست اصولگرايان نيست. در بين اصولگرايان افرادي كانديدا شدند كه اين افراد كانديداي اصولگرايي نبودند و در واقع اصولگرايان اتفاق نظر بر اين كانديداها نداشتند و حتي جامعتين نيز هيچ يك از كانديداهاي انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم را تاييد نكرد. در نتيجه اين افراد خودشان ابتدا ائتلاف كردند و بعد هم اختلاف پيش آمد و مي‌توان آن شكست را مربوط به افراد دانست، نه جريان اصولگرايي. جريان اصولگرايي در كار خود موفق بود.

  آيا در آينده اين اختلاف و تك روي افراد كه موجب اختلافات بوده است رفع خواهد شد؟

تلاش مي‌شود كه اين اتفاق بيفتد.

 با توجه به اينكه تا انتخابات مجلس يك سال باقي مانده است، آقاي لاريجاني اقدام به تشكيل حزب كرده‌اند و احتمالا اين حزب براي وحدت اصولگرايان و انتخابات مجلس برنامه‌هايي را دارد؛ آيا ما درانتخابات مجلس شاهد ائتلاف حزب آقاي لاريجاني و جامعتين خواهيم بود يا اينكه هر يك ليست جداگانه‌يي را خواهند داد؟

بنده معتقدم كه آقاي لاريجاني و ساير اصولگرايان محوريتي جز جامعتين ندارند و آنها نيز در نهايت به جامعتين منتج خواهند شد. زيرنظر جامعتين اگر هم وحدت نتوانست رخ دهد تلاش مي‌كنيم به ائتلاف دست يابيم.

 ‌ با توجه به اينكه دبيركل جامعه روحانيت انتخاب شده است، قائم مقام با چه سازوكاري انتخاب مي‌شود؟

فعلا قائم مقام مساله مهمي نيست. باوجود دبيركل ضرورتي به وجود قائم مقام فعلا احساس نمي‌كنيم به وقت خود آن را هم انتخاب مي‌كنيم. قائم مقام نيز با راي‌گيري شورا انتخاب خواهد شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون