• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3403 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۵ آذر

سرنوشت روزنامه‌نگاري حرفه‌اي در روزهاي فراگيري شبكه‌هاي مجازي چه مي‌شود؟

روزنامه‌نگاري به مهارت نياز دارد

سه استاد روزنامه‌نگاري، صبح ديروز به بوستان گفت‌وگو رفتند تا از يك كتاب رونمايي كنند، كتاب «تيترنويسي در وب» كه تاليف مجيد رضاييان بود و هادي خانيكي و حسن نمك‌دوست سخنرانان مراسم رونمايي. اما در حاشيه اين مراسم اين سه استاد به سراغ روزنامه‌نگاري رفتند تا در روزگاري كه سرنوشت حرفه روزنامه‌نگاري، از منظر بيروني و با توجه به ظهور شبكه‌هاي اجتماعي و اوضاع كنوني رسانه‌ها در ايران، پر از اما و اگر است، پاسخ‌هايي آكادميك، واقعي و شفاف بدهند.  آنچه كه مي‌خوانيد مشروح اين سخنراني‌ها از گزارشي است كه ايسنا منتشر كرده است.

 

خلاقيت را از ياد نبريم

مجيد رضاييان

اگر بخواهيم روزنامه‌نگاري را از منظر فلسفي به‌طور كوتاه تعريف كنيم، در دو كلمه تعريف مي‌شود، «فهميدن – فهماندن». بنابراين روزنامه‌نگاري همچنان كه دستي در واقعيت، تجربه‌ها و مهارت‌ها دارد، دستي نيز در دنياي فهم و خرد و به تبع آن، مفاهيم خواهد داشت و اين دو از هم، تفكيك‌ناپذير است. ما نمي‌توانيم چالشي كه تكنولوژي و رسانه‌هاي نوين براي ژورناليسم حرفه‌اي ايجاد كرده را ناديده بگيريم، اما بر اين باورم كه در تعارض اين دو با هم، روزنامه‌نگاري حرفه‌اي، بر تكنولوژي غالب خواهد شد و خرد انساني و دنياي ارتباطات واقعي، اين جبر تكنولوژيك را پس خواهد زد. در مقايسه ژانرهاي مختلف روزنامه‌نگاري و روند تكاملي آنها، دانش‌محوري در كنار مهارت آموزي و تجربه، ضرورتي انكارناپذير است و روزنامه‌نگاري تحليلي كه با ظهور وب در دنيا شكل گرفت و در ايران با روزنامه انتخاب بنيان گذاشته شد، تلاشي بود براي پاسخ به «چگونگي‌ها» و «چرايي‌هاي» رويداد و مسائل نهفته در جامعه براي مخاطب. به باور من اين مساله از يك واقعيت ناشي مي‌شد كه در محيط و اطراف ما جريان داشت. به همين دليل ما بايد علاوه بر دو مساله تجربه و دانش، عنصر ديگري را به روزنامه‌نگاري اضافه كنيم كه آن خلاقيت است و اين سه گانه، خلاقيت، تجربه و دانش است كه روزنامه‌نگاري را كامل مي‌كند.

 

هيچ رسانه‌اي ،رسانه ديگر را نابود نمي‌كند

هادي خانيكي
بايد اين پرسش را مطرح كنيم كه آيا ما نيازمند مدلي جديد تحت عنوان «روزنامه‌نگاري دانش- فن‌محور» هستيم يا خير؟ در اين ميان پرسش بعدي اين است كه آيا توليد ادبيات و پژوهش روزنامه‌نگاري مطابق با كدام يك از اين سه نوع، بايد صورت گيرد؟ ما با دو شكاف در روزنامه‌نگاري مواجه هستيم؛ نخست شكاف بين روزنامه‌نگاري آكادميك با روزنامه‌نگاري حرفه‌اي و تجربي و دوم شكاف بين فضاي واقعي با فضاي مجازي. اين دو شكاف چهار سوال را در حوزه روزنامه‌نگاري به وجود مي‌آورد. سوال اول اينكه منازعه تاريخي بين روزنامه‌نگاري حرفه‌اي با روزنامه‌نگاري آكادميك چيست؟ دومين سوال، چه تلقي‌هايي از مفهوم كار آموزش و اثر آموزشي در محيط‌هاي حرفه‌اي و آكادميك وجود دارد؟ و آيا اين آثار ترجمه‌بردار هستند يا خير؟ به تعبير ادوارد سعيد، ما با كوچ نظريه‌ها مواجه هستيم و نظريه‌ها در شرايط متفاوت، كاركرد متفاوت دارند. سومين سوال اين است كه آيا محتواي آموزش با نيازهاي جديد، همخواني دارد؟ قوياً معتقدم، هيچ رسانه‌اي، رسانه ديگر را نابود نمي‌كند، بلكه تغيير مي‌دهد، گسترش فناوري‌هاي جديد، باعث شده است كه روزنامه‌نگاري دچار تحول شود و نه اينكه نابود شود. سوال آخر اينكه، آيا دانش‌آموختگان روزنامه‌نگاري در فضاي حرفه‌اي موفق‌ترند يا خير؟ كه در اين مورد من معتقدم موفق‌تر هستند، چرا كه پس زمينه نظري كمك مي‌كند به رشد فرد در فضاي حرفه‌اي. به‌طور مثال دكتر سيد حسين فاطمي به عنوان نخستين دانش‌آموخته آكادميك روزنامه‌نگاري كه خود نيز سردبير روزنامه باختر امروز بود، توانست در عرصه كار سياسي و روزنامه‌نگاري پيوند ايجاد كند، چون فاطمي دغدغه‌ها را به درستي مي‌شناخت و اين مساله نشان مي‌دهد كه نبايد ميان روزنامه‌نگاري حرفه‌اي و عرصه سياسي گسست وجود داشته باشد. به اين ترتيب و با ارايه مدل «روزنامه‌نگاري دانش- فن محور»، مي‌توان روزنامه‌نگاري را به سه نوع تقسيم كرد؛ «روزنامه‌نگاري دانش محور» كه بر اساس فعاليت‌هاي آكادميك شكل مي‌گيرد، «روزنامه‌نگاري فن محور» كه بر محيط‌هاي حرفه‌اي تاكيد مي‌كند و «روزنامه‌نگاري دانش- فن محور» كه تركيبي از دو روش قبلي است.

 

به مهارت و تكنيك نيازمنديم

حسن نمك‌دوست

علم روزنامه‌نگاري يك تفاوت مهم با ديگر علوم مثل فيزيك، شيمي، بيولوژي، جامعه‌شناسي و روانشناسي دارد. در ديگر علوم معمولا، در لابراتوارها توليد علم مي‌شود و محصول نهايي بعد از توليد در اين فضا، بيرون مي‌آيد؛ اما در روزنامه‌نگاري، موضوع برعكس است. روزنامه‌نگاري بيش و پيش از هر چيزي به مثابه مهارت راندن اتومبيلي است كه تئوريسين، مخترع و كارخانه‌اي يك خودرو را توليد مي‌كند، اما نه تئوريسين و نه كارخانه‌دار و نه سازنده خودرو، الزامي براي راننده خوبي بودن ندارند و حتي مشخص نيست كه مي‌توانند راننده خوبي باشند. در روزنامه‌نگاري جداي از مسووليت تكنيكي، مسووليت اجتماعي و مسووليت اخلاقي هم داريم. گسستي ميان روزنامه‌نگاري وب و روزنامه‌نگاري حرفه‌اي وجود ندارد، چرا ما فكر مي‌كنيم كه هنوز گسستي ميان جهان واقعي با جهان مجازي وجود دارد؟ ما امروزه كارهاي بانكي خود را از طريق فضاي مجازي انجام مي‌دهيم و در صف بانك‌ها نمي‌ايستيم و اين يعني واقعيتي كه ما در آن هستيم و مرزي بين فضاي مجازي و واقعي وجود ندارد. در حال حاضر در ايران پشتوانه قوي دانشگاهي و برگرفته از متون آموزشي كشورهاي توسعه‌ يافته براي نظريه‌هاي جديد درباره رسانه‌هاي نوين وجود ندارد، اما همچنان مي‌توان عنوان كرد نيروهاي حرفه‌اي كه مسووليت آموزش رسانه‌هاي بزرگ را بر عهده دارند، بر اين باورند كه روزنامه‌نگاري، همچنان مانند راندن يك خودرو به مهارت و تكنيك نياز دارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون