روايت سياسيون از قاسم سليماني
گروه سياسي| داستانش را حالا خيلي‌ها آن طرف دنيا هم مي‌دانند. حتي باراك اوباما چندي پيش به حيدرالعبادي، رييس‌جمهوري عراق گفته بود: «او دشمن من است ولي من براي او احترام ويژه‌يي قايل هستم. » مشخص است كه اين احترام در ايران براي «سردار» خيلي بيشتر باشد. همين چند روز پيش دفاع جانانه حسين موسويان از او در مقابل اظهارات وزير خارجه كانادا نقل محافل رسانه‌يي كشور شد. حالا بعد از آن چند روز محمدرضا باهنر و صادق خرازي از او روايت كرده‌اند؛ پاسداشتي واحد از چهره‌هاي دو جناح رقيب. حاج قاسم سليماني ديگر براي ايراني‌ها يك نظامي معمولي نيست. اين را مي‌شد زماني فهميد كه در مراسم روز 16 آذر در دانشگاه‌ها، تصوير او از معدود تصاويري بود كه وقتي پخش مي‌شد دانشجويان هوادار دو جناح سياسي همزمان به تشويقش مي‌پرداختند و برايش «هورا» مي‌كشيدند. او حتي براي مردم كشوري كه هشت سال از عمرش را در اوج جواني در جنگ با آن كشور گذراند هم محبوب است. حالا جوانان عراقي زيادي هم هستند كه زير سايه فرماندهي او با داعشي‌ها مي‌جنگند. او كه زماني در پاسخ به درخواست محمدرضا باهنر براي حضور در جبهه‌ها گفته بود: «اهل سياست محاسبه‌گرند، شما اگر به جبهه هم بياييد مراقبت مي‌كنيد كه چطور بيشتر بكشيد و كشته نشويد! مثل بسيجي‌ها نيستيد كه به آب و آتش مي‌زنند»، اكنون از نظر صادق خرازي، سفير سابق كشورمان در فرانسه و معاون سابق نمايندگي ايران در سازمان ملل فرمانده نيرويي است كه «تكامل‌دهنده حركت ديپلماسي كشور است. » حضور مستمر حاج قاسم سليماني در عراق طي چند ماه گذشته، ثمره‌اش را در مراسم اربعين حسيني نشان داد. ميليون‌ها زاير، اكثرا با پاي پياده راهي كربلايي شدند كه تمام روزهاي اربعين را در سال‌هاي گذشته با بوي دود و گوگرد و خون عمليات‌هاي تروريستي سپري كرده بود، همان سال‌هايي كه هنوز خبري از حضور داعش در عراق هم نبود. امسال اما در كمين تروريست‌هاي داعشي و تكفيري تروريست‌ها ناكام‌ترين روزهاي خود را سپري كردند.
محمدرضا باهنر در حاشيه سفرش به كربلا و در همين روزهايي كه در كشور عراق وقتي از قاسم سليماني نام مي‌بري، جوانان عراقي با هيجان از او ياد مي‌كنند، در گفت‌وگويي با خبرآنلاين از رفتارهاي سياسي حاج قاسم سليماني سخن گفته است. كسي كه به زعم محمدرضا باهنر در كنار سيد حسن نصرالله، بعد از مقام معظم رهبري از توان تحليل سياسي و نظامي بسيار بالايي برخوردار است. او درباره وجوه نظامي رفتارهاي فرمانده سپاه قدس گفته است كه «حاج قاسم علاوه بر فرماندهي، خودش به قول نظامي‌ها جزو نيروهاي لجمن (لبه جلويي منطقه نبرد) بود. امروز هم كه در اوج است به اين دليل است كه خودش در صحنه است. يادم هست وقتي در فاو قرار به تخليه منطقه بود، حاج قاسم جزو آخرين نفراتي بود كه از فاو خارج شد. » او كه سليماني را يك فرد «عملگرا» مي‌داند درباره او ادامه مي‌دهد: «بچه‌هاي عراقي كه گاهي به اجبار به جنگ رفتند و تا مي‌توانستند از جنگ فرار مي‌كردند، بزرگ‌ترين افتخارشان اين است كه سرباز حاج قاسمند. » همزمان با اين اظهارات، صادق خرازي، يكي از چهره‌هاي سياسي اصلاح‌طلب هم در گفت و با اقتصاد نيوز درباره كاري كه قاسم سليماني در عراق انجام مي‌دهد گفته است: «من به عنوان يك ديپلمات معتقدم نيروي قدس تكامل‌دهنده حركت ديپلماسي كشور است.
برخي با انتقاد از ايدئولوژيك شدن سياست خارجي معتقدند كه ما بايد ميان مرزهاي سياست خارجي و آنچه توسط نيروهاي نظامي‌مان انجام مي‌شود، تفكيكي قايل شويم و نمي‌دانند با اين اقدام ما تمام ابهت و قدرت خود را از دست مي‌دهيم. » او درباره شخصيت حاج قاسم سليماني هم ادامه داده است: «بنده با بسياري از سرداران سپاه دوستي نزديك و بسيار خوبي دارم، اما جنس دوستي‌اي كه با سردار سليماني دارم از چند جهت متفاوت است.
ابتدا به جهت استقامت در انجام امور و سپس اخلاص در عملكرد. افرادي چون قاسم سليماني نمادهاي اين سرزمين هستند و جوانان ما بايد با الگوبرداري از شخصيت ايشان به پيگيري اهداف و امورات خود بپردازند. ما در كشوري زندگي مي‌كنيم كه اسطوره‌ها و اسوه‌هاي آن مهم‌ترين الگو براي نسل امروز‌ش محسوب مي‌شوند و به اعتقاد بنده ملتي كه الگو و نماد نداشته باشد وامدار خارجي‌ها و توليداتي است كه آنها تحت عنوان جهاني شدن به خورد ملت‌ها مي‌دهند. » او ادامه داده است: «اقدامات سپاه قدس حركت عظيمي است كه مكمل سياست خارج كشور محسوب مي‌شود و تمامي قدرت‌هاي بزرگ جهان نيز از آن برخوردارند. مثلا در امريكا در كنار وزارت خارجه اين كشور نيروهاي CIA حضور دارد يا در انگليس MI5 يا MI6 ياريگر سياست‌هاي اين كشور در مناطق مختلف جهان هستند.»