مشاور رسانهاي رييس دولت سابق:
روحاني بهترين گزينه براي مذاكرات بود
گروه سياسي| دولت احمدينژاد را شايد بتوان يكي از پرحاشيهترين دولتهاي تاريخ ايران خواند، حاشيههايي كه تا امروز هم تمامي ندارد و هنوز هم براي برخي دانستن درمورد آنها جذاب است. حالا مشاور رسانهاي او بعد از مدتها سكوت خود را شكسته است و از روزهايي ميگويد كه دوشادوش محمود احمدينژاد حضور داشته است مهدي شهيدي كلهري كه همه او را به نام مهدي كلهر ميشناسند، برادر مرتضي و مجتبي آقاتهراني. مشاور رسانهاي كه محمود احمدينژاد او را چندين بار قال گذاشته است. مشاور رسانهاي محمود احمدينژاد از پولهايي ميگويد كه او در سفرهاي استاني بين مردم پخش ميكرد و ميگويد منتقد اين اقدامات احمدينژاد بود. اما شايد يكي از جالبترين بخشهاي صحبتهايش مربوط به يار مرموز احمدينژاد باشد. كلهر معتقد است اسفنديار رحيم مشايي معموليتر از آني است كه فكرش را بكنيد. او در مورد روحاني هم نظر متفاوتي نسبت به ساير اطرافيان محمود احمدينژاد دارد و معتقد است بهترين فرد براي مذاكره در ميان كانديداهاي رياستجمهوري سال 92 حسن روحاني بود. مردي كه روزي خود در قامت مشاور رييسجمهور مشغول به كار بوده كار تيم رسانهاي دولت حسن روحاني را موفقيتآميز توصيف ميكند و ميگويد: من به حسامالدين آشنا تبريك ميگويم، مشاور رسانهاي الان يعني حسام الدين آشنا. كلهر ميگويد در دولت احمدينژاد او تنها مانده بود. با همه اينها حرفهاي شگفتانگيز ديگري هم از اين يار منتقد احمدينژاد شنيده ميشود، زماني كه ميگويد: اوباما كاپشن احمدينژادي به تن ميكند! به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، كلهر در پاسخ به اين سوال كه شما ساليان طولاني مشاور احمدينژاد بوديد، اما نقدهايي كه وارد كرديد در ميانههاي دولت دهم عنوان شده است، چه شد كه بعد از مدتي طولاني شروع به مخالفت كرديد، گفت: اينطور نيست! اگر ديده باشيد سال 84 درحالي كه نماينده احمدينژاد بودم، در مصاحبهاي از اختلافي كه در رسانهها بين وي و هاشمي مطرح ميشد، انتقاد كردم و گفتم اين كارها به نفع كشور نيست كه بلافاصله مورد انتقاد آقاي الهام قرار گرفتم و كمتر از يك هفته بعد از دريافت حكم نمايندگي در شوراي نظارت بر صدا و سيما استعفا دادم، در اين استعفا كه هنوز متن هشت صفحهاي آن موجود است، گفته بودم آقاي احمدينژاد من واقعا با فشار شما آمدم و اين مسووليت را پذيرفتم، حتي پاي قرآن هم وسط آمد كه آقاي الهام هم در جريان هست. گفتم بگذاريد من همان كلهر بمانم اينجوري براي كشور بهتر است كه گفتند شما آزادي كه انتقاد كني؛ بنابراين همواره انتقادهايي داشتم؛ اما رسانهاي كردنش را به صلاح نميديدم. وي در ادامه با اشاره به سفرهاي استاني محمود احمدينژاد ميگويد: برخي اشتباهات دولت احمدينژاد هم قابل انكار نيست، مثلا يكي از موارد اختلاف من با وي رفتارهايش در سفرهاي استاني بود. رفتار او در سفرهاي استاني طوري بود كه مطالبات مردم را افزايش ميداد و من اين مساله را بارها به او متذكر شدم. گفتم شما با پول دادن به مردم كرامت آنها را متزلزل ميكنيد و اگر اين رفتار شما براي مردم عادت شود، ديگر آنها بازوي شما نخواهند بود. شما بايد طرحهاي مردم را بگيريد و پروژههاي زيرساختي آنان را به ثمر برسانيد نه اينكه دست آنها را به سمت خود دراز كنيد. شعار احمدينژاد دولت عدالت گستر بود، ولي آن كاري كه در سفرهاي استاني صورت ميگرفت، جود بود. جود هرگز براي حاكم صفت پسنديدهاي نيست. مگر اينكه از جيب خودش باشد نه بيتالمال! احمدينژاد فردي بسيار باهوش است و متوجه شد كه با اينكار پارادوكس در شعار عدالت محور دولت به وجود آورده و رفتارش نقطه مقابل عدالت شده است. لذا هرگز نبايد بين شعار و عمل پارادوكس به وجود آيد. چرا كه نتيجهاش بحران ميشود. بههمينجهت در دور دوم سفرها از مردم تقاضاي طرح و پيشنهاد كرد كه دير شده بود. او در پاسخ به اين سوال كه آيا فكر ميكنيد كشور توانسته مدل احمدينژاد دومي را ارايه دهد، گفت: حتما، مدل احمدينژاد مدل موفقي است. زيرا با اهداف انقلاب اسلامي همخواني بيشتري دارد. معتقدم اين بيداري اسلامي كه انقلاب ما به وجود آورده، فراتر از كشورهاي اسلامي است و حتي كشوري مانند روسيه هم تحت تاثير اين انقلاب است. مدل احمدينژاد هم مدلي است كه آنها پذيرفتهاند. مشاوران ساركوزي بيدليل نميگويند كه مدل لباس تو بايد مانند مدل لباس احمدينژاد باشد. اوباما هم وقتي در مناطق توفان زده حاضر ميشود، كت احمدينژادي به تن دارد. اينها نشان ميدهند كه مدل احمدينژاد آنقدر موفق بوده است .وي در ادامه ارزيابي خود از دولت روحاني را اينگونه بيان ميكند: به نظر من تيم رسانهاي و تبليغاتي دولت فوقالعاده است. من به دكتر آشنا تبريك ميگويم زيرا كارهايشان شاهكار و قابل ستايش است. اين دولت در زمينه روانشناسي اجتماعي ثابت كرد كه نان و اميد بسيار لذيذتر از نان و پنير است. اين كار فوقالعاده است. او در مورد مذاكرات هستهاي گفت: در دوره اصلاحات ما يك گام به عقب داشتيم كه فرصت دو گام به جلوي دوره احمدينژاد را فراهم كرد. همان يك گام به عقب دوران اصلاحات باعث شد تا غربيها بيآبرو شده و پلمبها شكسته شود. در هر صورت بعد از شكسته شدن پلمپها مذاكره لازم بود و بهترين گزينه كه مورد وثوق مقام معظم رهبري بود همين تيم مذاكرهكننده بود. شما اگر به خود مذاكره نسبت به تمام مذاكراتي كه در طول تاريخ داشتيم، نگاه كنيد واقعا دشوارترين بود گرچه آن توفيق خلع يد از شركت نفت انگليس را ندارد، ولي اين كار آنقدر بزرگ است، من به عنوان يك ايراني تشكر ميكنم. در ادامه از او سوال شد يك جايي گفته بوديد احمدينژاد از مشايي فاصله گرفته، دليل اين فاصله چيست؟ وي پاسخ داد: ميدانم؛ ولي مشايي گفته ديگر در كار سياست دخالت نميكند. كلهر همچنين در مورد سخنراني احمدينژاد در روز 24 خرداد در ميدان وليعصر گفت: من از جريان آن سخنراني كاملا بياطلاع بودم چون من را قال گذاشتند اگر اطلاع داشتم و گفته بودند كه چنين راهپيمايي و سخنراني وجود دارد قطعا با آن مخالفت ميكردم زيرا هرگز موافق التهاب آفريني در جامعه نيستم و معتقدم وقتي شما وارد عصر دموكراسي و جمهوري ميشويد و چارچوبي را ميپذيريد نبايد خارج از آن حركت كنيد. در سفر مشهد هم كه احمدينژاد «مشايي» را به عنوان معاون اول انتخاب كرد من حضور نداشتم و باز هم من را جا گذاشته بودند.