ادامه از صفحه اول
عبور از حاشيه به متن انتخابات
يكي از دلايل مهمي كه موجب ميشود برآيند و نتيجه انتخابات در ايران منجر به شكلگيري مجلسي قوي و كارآمد نشود، همين نكته است كه عموم مجادلات و مباحث پيرامون مسائل حاشيهاي آن است. در واقع حاشيه انتخابات هميشه بر متن آنكه برنامهها باشد غلبه داشته است و به ميزاني كه درگير حاشيه ميشويم، از متن غافل ميگرديم. بهترين كاري كه ميتوان انجام داد اين است كه مسائل حاشيه را هرچه زودتر حل كرد و فيصله داد؛ حاشيهاي كه در ذهن جامعه ايران باقي مانده است. از اينرو و برحسب ضرورت بخش مهمي از سخنان مقام معظم رهبري نيز در ارتباط با انتخابات و همين وجه ماجرا بود كه اميدواريم از سوي همه مورد توجه قرار گرفته و به كاهش مباحث پيرامون حاشيههاي انتخابات منجر شود. در اين سخنان به نكات گوناگوني از انتخابات اشاره شده بود كه در اين يادداشت فقط به چند نكته آن اشاره ميشود، آنجا كه گفته شد: «اين بركت حقيقي، ناشي از نگاه عميق و روش امام خميني(ره) است كه بر خلاف برخي نظرها، انتخابات را در حكومت اسلامي لازم و مردم را صاحب مملكت ميدانست و معتقد بود تصميم و انتخاب مردم بايد منشأ اثر باشد... انتخابات در بُعد داخلي، موجب احساس استقلال و هويت و تاثيرگذاري ملت و در بُعد منطقهاي و جهاني، مايه آبرو و اعتبار كشور و نظام است... هرچه حضور مردم بيشتر باشد استحكام و اعتبار نظام و كشور بيشتر ميشود و به همين دليل هميشه بر حضور هرچه بيشتر مردم تاكيد كردهايم و اينبار نيز بر اين مساله اصرار ميورزيم چرا كه نظام متكي بر عواطف، خواستها و انتخاب مردم است... از جمله عرصههاي رعايت حق مردم در انتخابات اين است كه اگر كسي صلاحيت داشت او را رد نكنيم و به او ميدان بدهيم و برعكس اگر كسي چه در انتخابات خبرگان و چه مجلس شوراي اسلامي، صلاحيت قانوني نداشت با اغماض و بيدقتي او را وارد عرصه نكنيم كه بيتوجهي به اين دو نكته، ضد حقالناس است...: حفظ اين امانت (آراي مردم) از ديگر ابعاد حقالناس است... همه كساني كه در اجرا، مراقبت، شمارش، جمعبندي آرا و اعلام نتايج دخيلند بايد در حفظ آراي ملت كمال امانت را رعايت كنند و اندك تخلفي در اين مساله، خيانت در امانت است.»
به نظر ميرسد كه تاكيد چندباره ايشان بر اصل انتخابات و ضرورت حضور مردم در تصميمگيري نسبت به امور كشور، پاسخ روشني است به كساني كه هنوز «جمهوري» اسلامي را باور نكردهاند و در سخنان و اظهارات خود، حضور و نقش مردم را فرعي و حتي نمايشي ميدانند. ولي اين تاكيد چندباره به ويژه با استناد به نگاه امام(ره)، شايد فصلالخطابي شود براي آناني كه به نام اسلام در پي به حاشيه راندن جمهوريت و مردم هستند، غافل از اينكه با به حاشيه رفتن اين وجه مهم حكومت، چيز ديگري از آن باقي نخواهد ماند كه ارزش گفتن داشته باشد. اسلاميت در مردم است كه عينيت پيدا ميكند و اگر مردم با نظامي نباشند چگونه چنان محتوايي ميتواند تحقق يابد؟
نكته مهم ديگر درباره تاثيرات داخلي و خارجي انتخابات بود. واقعيت اين است كه در كشورهاي زيادي يا در واقع در همه كشورها انتخابات برگزار ميشود. ولي لزوما در همه اين كشورها به اثرات مثبت منجر نميشود. زيرا اسم انتخابات هست ولي رسم آنها نيست. نمونهاش را حتي در جمهوري خلق چين كه يك قدرت جهاني است ميبينيم كه به علت محدوديتهاي شديد در تعيين صلاحيت نامزدها و مسائل ديگر، افكار عمومي جهان براي انتخابات آنجا اعتبار چنداني قايل نيست هر چند پيشرفتهاي چين را محترم ميشمارند ولي براي انتخاباتش نه. بنابراين انتخاباتي اثرگذار است كه انعكاسدهنده تاثيرگذاري خواست مردم بر سياست كشور باشد. ولي اگر انتخاباتي برگزار شود كه واجد اين اثرگذاري نباشد، نه در سطح داخلي منشأ هويت و استقلال و اثرگذاري ميشود و نه در سطح منطقه و جهان، موجب آبرو و اعتبار خواهد شد. چنين هم نيست كه انتخابات خوب و بيمشكلي برگزار كرد و تعدادي از افراد شكست خورده بتوانند آن را بيهيچ زمينهاي مخدوش كنند. چنين رفتاري فقط در شرايطي رخ ميدهد كه برخي نابسامانيها و نابخرديها زمينه را براي سوءاستفاده مخالفان فراهم كند.
نكته بسيار مهم ديگري كه در اظهارات مقام معظم رهبري بود، خواست دايمي ايشان بر مشاركت حداكثري است. مشاركت حداكثري محصول چند عامل است. اول از همه اطمينان يافتن از رعايت و حفظ حقالناس است. همان مواردي كه در سخنراني نيز به آنها اشاره شده است. عامل بعدي، وجود نامزدهايي متناسب با سليقه و علايق و طرز تفكرات و ارزشهايي است كه بتوانند حداكثر مردم و جامعه را پوشش دهند. واقعيت اين است كه مجلس فعلي به عنوان يك نمونه روشن، هيچ انطباقي با رنگينكمان نوع نگرشها و رفتارهاي مردم در ايران ندارد. بنابراين وقتي كه مردم يا بخشي از آنان حس كنند كه اثرگذاري مطلوب و محتمل را از طريق راي دادن به نامزد نمايندگي نزديك به خود را ندارند، خود را از ميدان حضور انتخاباتي كنار ميكشند. عامل ديگر كارآمدي يا كارآيي نهاد برآمده از انتخابات است. انتخابات به خودي خود نيست كه براي مردم اهميت داشته باشد، بلكه نتيجهبخشي و كارآمدي نهاد برآمده از آن است كه اهميت دارد. بنابراين هرگونه محدوديت در اثرگذاري نهاد برآمده از انتخابات، منجر به كاهش حس استقلال و هويت مردم و در نتيجه كاهش مشاركت آنان در انتخابات خواهد شد. نكته بسيار مهم ديگر در سخنان مقام رهبري بحث صلاحيتها بود، كه در يادداشت جداگانهاي به آن پرداخته خواهد شد، ولي اجمالا آنچه قابل استنتاج است اينكه تاييد و رد براساس قانون بايد باشد و نه سليقه و اظهارات غيرمستند و حقالناس واقعي، اجراي قانون برآمده از خواست مردم است.
كار را به كاردانان بسپريم
ما بايد ببينيم كه از بر افروختن شعله جنگ (چه سرد و چه گرم) چه كسي سود ميبرد. فراموش نكنيد كه سعودي ها در بازي ديپلماسي باخته بودند و ميخواستند با به هم زدن مناسبات باخت خود را به تعويق بيندازند. حالا بعضي از دوستان احساسي و جوان ما اين بهانه را به دست آنها دادند تا مظلومنمايي كنند و بقيه عربها را عليه ايران بشورانند.عربستان البته زياديروي پول نفت خود حساب كرده است. او فكر ميكند با اين پول ميتواند همه را بخرد و با خود همراه سازد. تاكنون هم البته خيليها را به واسطه پول و زور مطيع و منقاد خود كرده. همين پول زياد حجاب ضخيمي شده كه نتواند واقعيتهاي دور و برخود را ببيند. حرفهاي درشت ميزند و كارهاي ظالمانه انجام ميدهد. قطعا دستگاه هوشيار ديپلماسي ايران از پسش برميآيد. درست است كه بعضيها بدشان نميآيد كه دولت را تضعيف كنند و وزارت خارجهاش را ناكارآمد نشان دهند.به نظرم پشت حمله به سفارت هم بعيد نيست كه تضعيف دولت دنبال شده باشد. اين حرف درشت را نميخواهم بزنم كه سعوديها و حملهكنندگان به سفارت يك هدف واحد را دنبال ميكنند اما واقعيت اين است كه در عمل هر دو دنبال به هم زدن مناسبات جديدند و دنبال راهي ميگردند تا صلح را به جنگ بدل كنند. تبديل صلح به جنگ كه هنر نيست. همه ميتوانند آتش جنگ را روشن كنند، مگر جنگ جهاني اول را ديوانهاي با ترور وليعهد اتريش شروع نكرد؟ هنر اين است كه جنگ را به صلح بدل كنيم و جلوي هرز رفتن تاب و توان دنياي اسلام را بگيريم. يك داعش بس است براي قبيلهاي بلكه جهاني... حال بهتر آن است كه به جاي خرج كردن بيمورد احساسات و عواطف عقب بايستيم و كار را به عقلا بسپريم تا عزتمندانه و حكيمانه مشكل را حل كنند. اين وسط هيچ كس به اندازه اسراييل دنبال شلوغكاري و جنگ و جدال نيست.
وظيفه رهبران اقتصادي در تقويت امنيت سياسي
بدون ترديد در شرايط آسان و كمتنش با غرب باسرعت ميتواند اقتصاد عربستان را پشت سر گذاشت و قدرت سياسي آن كشور را نيز تحتتاثير قرار دهد. ايران اگرچه در شرايط دهههاي پيشين از اقتصاد تركيه عقب مانده است اما داراي تواناييهاي پيدا و پنهان پرشمار و ژرفتري نسبت به تركيه است كه داشتن منابع نفت و گاز و پتروشيمي در صدر آنها قرار دارد كه تركيه به طور كلي فاقد آنهاست. عربستان سعودي به ويژه پس از آنكه بازار نفت را به زيان ايران از تعادل خارج كرد و ديد كه دولت يازدهم در همين شرايط توانسته است اقتصاد را تا مرز لغو تحريمها و به دست آوردن فرصت طلايي سرمايهگذاري خارجي بكشاند بازيهاي ديگر را شروع كرده است. شوربختانه بايد گفت فراموشي و غفلت از سوي نيروها و سازمانهايي كه بايد مانع هجوم به سفارت عربستان شوند و نفوذ عناصري كه احتمالا آگاهانه به قصد برهم زدن مناسبات اقتصادي آينده وارد كارزار تخريب سفارت شدند اكنون به نفع عربستان تمام شده است. احتمال اينكه ورود سرمايههاي خارجي با نشانههاي امنيت سياسي نسبت مستقيم دارد، رفتار عربستان و رفتاري كه در تلافي آن شد، كار را دستكم براي مدت كوتاهي براي اقتصاد ايران سختتر و شرايط را به روزهاي دوران تحريم نزديك ميكند. دولت يازدهم و نهادهاي مدني خصوصي كه مظهر آنها را ميتوان اتاق بازرگاني دانست كار سختي دارند تا سرمايهگذاران خارجي را متقاعد كنند كه آنچه رخ داد سياست عمومي كليت قدرت سياسي ايران نيست. پيشنهاد ميشود رهبران بخش خصوصي به مثابه سفيران ايران در مواجهه با همتايان خود با سرعت و دقت وارد عمل شده و تا دير نشده است آثار منفي اين رويداد را از ذهن سرمايهگذاران خارجي پاك كنند.