محمدعلي مهتدي در گفتوگو با «اعتماد»:
لبنان استقلال در سياست خارجي را به دلارهاي عربستان نميفروشد
عدم همراهي لبنان در همراهي با عربستان به چه ميزان در قطع كمكهاي رياض به بيروت موثر بوده است؟
موضع منفي عربستان عليه دولت و ملت لبنان، چيز جديدي نيست بلكه ناشي از مقاومت ملت اين كشور در برابر رژيم صهيونيستي است. اين موضع پس از پيروزي حزبالله عليه اسراييل در سال 2006 شدت هم يافته است. در واقع آن جنگ، يك جنگ جهاني عليه حزبالله بود چراكه امريكا، چند كشور اروپايي، عربستان و برخي از كشورهاي مرتجع در منطقه از رژيم صهيونيستي حمايت كردند. ما شاهد بوديم كه عربستان در اوايل آن بحران، حزبالله را محكوم و آنها را متهم به ماجراجويي كرد. در واقع، اقدام عربستان بخشي از سناريوي حمله به لبنان بود كه آنان بر اساس آن سناريو، فكر ميكردند جريان مقاومت در لبنان نابود خواهد شد اما آنها به خواستشان دست نيافتند و حزبالله به كمك ايران و سوريه پيروز شد. نتيجه اين پيروزي، قدرتمندتر شدن حزبالله و محبوبيت سيدحسن نصرالله بود و همين موجبات نگراني بيشتر سعودي شد. از آن زمان به بعد، توطئههاي عربستان عليه لبنان بالا گرفت و بيشتر شد و ما شاهد نقشآفريني و حضور گروههاي تروريستي تفكيري بوديم. در واقع، عربستان به همراهي امارات، مصر، قطر و امريكا گروههاي تروريستي تكفيري را براي به راه انداختن جنگ شيعه و سني و از بين بردن عمق استراتژيك حزبالله در سوريه و لبنان طراحي كردند و هم در اين مدت ديديم كه فشار عربستان عليه لبنان شدت گرفته است. در دو سال گذشته هم عربستان از طريق جريان المستقبل به رهبري سعد حريري عملا مانع از به نتيجه رسيدن وضعيت رياستجمهوري در اين كشور شده است. در اين فاصله هم اقدامات تروريستي بسياري در لبنان براي تضعيف جريان مقاومت و از بردن طاقت ملت لبنان صورت گرفته است. به سفارت ايران هم در بيروت حمله شد اما خوشبختانه حزبالله و ارتش لبنان اندك اندك توانستهاند امنيت را در اين كشور حاكم كرده و مرزهاي لبنان را در اختيار خود قرار بدهند و هستههاي تروريستي و تكفيري را كشف و خنثي كنند.
آيا با ادامه تنشها ميان ايران و عربستان، بحران رياستجمهوري لبنان تداوم پيدا ميكند؟
در لبنان دو جريان عمده در اين باره رو در روي يكديگر قرار دارد. جريان نخست، ائتلاف هشت مارس است كه حامي و طرفدار حزبالله و جريان مقاومت است. ما در اين جريان شاهد حضور ژنرال ميشلعون رييسجمهوري اسبق لبنان هستيم كه جريان تحت رهبري او در ميان مسيحيان قدرتمند است. طرف مقابل، جريان المستقبل به رهبري سعد حريري است كه در دو سال گذشته، از سمير جعجع براي رياستجمهوري لبنان حمايت كرده است. آقاي جعجع رهبر فالانژهاي لبناني است و پرونده خوبي ندارد. او در دادگاه اين كشور محكوم شده و سالها در زندان بوده است. در واقع او در ميان جامعه لبنان از محبوبيت و مقبوليت برخوردار نيست. جعجع چندين بار به رياض رفته است و مورد حمايت سعودي است. با اين حال، به نظر ميرسد سرعت تحولات در لبنان بالا است و در روزهاي اخير شاهد تغييراتي در صحنه سياسي اين كشور بودهايم؛ به گونهاي كه ناگهان سعد حريري از رياستجمهوري سليمان فرنجيه رهبر مسيحيان شمال و رهبر جريان المرده حمايت كرد و مشخص شد آنها از جعجع صرفنظر كردهاند و جعجع هم در پاسخي متقابل به ديدار ميشل عون رفت و از رياستجمهوري او حمايت كرد. اين به آن معنا است كه عربستان ميخواهد در جريان هشت مارس اختلاف نظر ايجاد كند و ميان ميشل عون و سليمان فرنجيه فاصله بيندازد. من فكر ميكنم با ادامه تنش تهران و رياض، بحران در لبنان هم ادامه خواهد داشت و عربستان به سياست چوب لاي چرخ گذاشتن در لبنان ادامه خواهد داد.
چرا لبنانيها عربستان را در نشست فوقالعاده سازمان همكاريهاي اسلامي و اتحاديه عرب همراهي نكردند؟
جبران باسيل، وزير امور خارجه لبنان حاضر نشده است تا به بيانيه عربستان عليه ايران راي مثبت بدهد و همين موجب شد تا عربستان و همپيمانان او عصباني شوند. شخص جبران باسيل وابسته به جريان آزاد لبنان است و به تازگي رهبري اين جريان سياسي را برعهده گرفته است. جريان آزاد لبنان از مقبوليت بسياري در لبنان برخوردار است و جزو همپيمانان حزبالله محسوب ميشود و اين مسائل موجب ميشود تا آنها عليه ايران راي ندهند. از سوي ديگر، سياست كلي لبنان آن است كه اين كشور در گروهبنديهاي سياسي وارد نشود و امضاي اين بيانيه ميتوانست به معناي عبور از اين خط قرمز و وارد شدن به كشمكشها و نزاعهاي بيحاصل باشد.
آيا فشارهاي عربستان به تغيير رفتار دولت لبنان درباره ايران منجر خواهد شد؟
من فكر نميكنم لبنان سياستهايش را در خصوص ايران تغيير دهد. بايد يادآور شوم كه ايران از نفوذ بسياري در لبنان برخوردار است و بسياري از جريانهاي مسيحي، شيعي و اهل سنت از ايران حمايت ميكنند و آنها حاضر نيستند تا گوش به فرمان رياض دهند. قبل از آنكه عربستان بخواهد كمك سه ميليارد دلاري به ارتش لبنان بكند، ايران اعلام كرده بود كه حاضر است ارتش اين كشور را مسلح كند تا از اين طريق آنها بتوانند در برابر حملات تروريستي مقاومت داشته باشند ولي وزير دفاع و فرمانده ارتش اين كشور تحت فشار عربستان، امريكا و فرانسه اين كمك را قبول نكردند و پس از آن شاهد بوديم كه عربستان اعلام كرد سه ميليارد دلار براي ارتش لبنان از فرانسه سلاح خريداري كرد. با اين حال، كمك ايران با كمك عربستان بسيار متفاوت است. كمك ايران بيقيد و شرط بود ولي كمك عربستان همراه با شروطي است. نخست آنكه عربستان خود سلاحها را انتخاب ميكند و سلاحهاي انتخاب شده هم جنبه دفاعي دارند تا تهاجمي و نظامي. اين تسليحات، ارتش لبنان را قدرتمند نخواهد ساخت. از سوي ديگر، عربستان در برابر اين كمك انتظار دارد تا سياست خارجي لبنان تابعي از سياستهاي اين كشور باشد ولي هيچ كشوري نميپذيرد كه استقلال خود را در برابر چند مشت دلار بفروشد. متاسفانه مسوولان سعودي فكر ميكنند همهچيز را ميتوان با پول خريد ولي مفاهيمي مانند عزت نفس، كرامت و استقلال مسائل مهمي هستند. از طرفي، عربستان كمكهايش را قطرهچكاني انجام ميدهد تا از اين طريق بهرهبرداري سياسي كند. من فكر ميكنم انتشار اخباري مبني بر توقف كمكها به ارتش لبنان و اعمال تحريمهايي عليه اين كشور نشان از اين داشته باشد كه عربستان از تاثيرگذاري بر حاكميت لبنان نااميد شده و سياستهايش شكست خورده است.
آيا فشارهاي عربستان ميتواند موجب نزديكي بيشتر بيروت به تهران و فاصلهگيري از رياض شود؟
تنها گروهي كه هماكنون از عربستان در درون لبنان حمايت ميكند، جريان المستقبل است و حتي خبرهايي هم مبني بر از دست رفتن نفوذ اين گروه در عربستان منتشر شده است يعني درباره اين گروه در ميان شاهزادگان سعودي اختلاف نظر وجود دارد. همين مساله را كه سمير جعجع كه از حمايت عربستان برخودار بوده است، از ادامه رقابتهاي رياستجمهوري انصراف ميدهد و از ميشلعون حمايت ميكند، ميتوان نشانهاي از اختلاف نظر درباره جريان المستقبل در رياض دانست. اين مسائل موجب ميشود تا قدرت جريان هشت مارس كه طرفدار ايران است، افزايش يابد. با اين حال بايد دانست كه لبنان به دليل تنوع فرقهاي و سياسي تمام تلاش خود را ميكند تا سياست بيطرفي خود را دنبال كند.
عربستان به چه ميزان در ايجاد يك اجماع ضد ايراني در ميان كشورهاي عربي موفق بوده است؟
عربستان نميتواند در ميان كشورهاي عربي يك ائتلاف عليه ايران را تشكيل دهد. تمام تلاش عربستان فقط در چند كشور و با دادن رشوههاي سنگين ناشي از دلارهاي نفتي مثمر ثمر بوده و كشورهاي مهم جهان عرب هم نميتوانند منافع خود را فداي تندروهاي عربستان و دلارهاي آنها بكنند. لبنان هم وارد ائتلاف با عربستان نخواهد شد. اكنون تمامي تلاشهاي عربستان فقط به چند نشست و چند بيانيه تكراري منتهي شده و اين كشور مجبور است در نهايت سياستهاي خود عليه ايران را تغيير دهد.