ادامه از صفحه اول
خطرناكتر از كشتار دانشآموزان
مبارزه طالبان عليه امريكاييها و غربيها و بمباران پياپي و كشتارهاي طرفين، چنان قوام و زيرساختهاي اجتماعي و حيات عادي مردم را دچار اختلال كرده كه از رحم و بطن چنين جامعهيي هر نوع موجودي زاييده ميشود. موجودي كه حاضر باشد، به صورت انتحاري به دانشآموزان بيگناه و بيدفاع مدرسهيي حمله كند و آنان را از دم رگبار گلوله بگذراند. اين جنايت، حكايت از شكلگيري سطح جديدي از خشونت است كه بايد به ريشههاي آن پرداخت و نميتوان به محكوم كردن آن بسنده كرد. ايران نميتواند از حيث اين اتفاقات جزيره آرامشي باشد كه در شرق آن پاكستان و افغانستان و در غرب آن عراق و سوريه هر روز بيش از پيش در اين بحران غرق شوند. بايد فرآيندهاي بينالمللي براي حل اين بحران شكل گيرد و ايران نيز نقشي محوري در آن ايفا كند. اين بحرانها خود به خود حل نميشوند، مثل آتشي نيستند كه به مرور زمان كمسو و خاموش شوند، سوخت اين آتش از دل دودهاي آن دوباره تامين ميشود. آنچه خطرناكتر از اين جنايت است، فقدان طرح و برنامهيي منطقهيي و ملي براي حل آن است. زخم فلسطين كم بود كه اكنون زخمهاي ديگري در منطقه سر باز كرده است؛ زخمهايي كه هر روز عميقتر شده و عفونت آن به مناطق اطراف زخم نيز در حال سرايت كردن است و هرچه اين زخم ناسورتر شود، امكان درمان آن نيز كمتر ميشود و اين براي منطقه خطرناكتر از كشتار دانشآموزان بيگناه پيشاوري است و مسووليت آن برعهده سياستمداران و دولتهاي منطقهيي و قدرتهاي جهاني است. ساده كردن مسائل منطقه زير عنوان و برچسب «جنگ با تروريسم» كه در زمان جرج بوش رواج يافت، اشتباهي بود كه موجب كورتر شدن گره بحرانهاي منطقه شد.
لايحه قانوني لايحه شنود
با فرض «در حكم قانون» بودنِ مصوبات اين شورا، پرسش ديگري كه مطرح است اينكه جايگاه قانوني، حدود اختيارات و شرح وظايف قانوني يك پست يا منصبي در اين مقوله كدام است؟
تكمله: راستي، اگر مجلس شوراي اسلامي هم مصوبات شوراي عالي امنيت ملي را در حكم قانون ميداند، ديگر چه نيازي به تنظيم طرح «نظارت بر شنود» در مجلس قانونگذاري (كه اخيرا تقديم شده) وجود داشته است؟ دولت چطور؟ آيا با مجلس در اين مورد هم عقيده است و با اين وجود، چنين لايحهيي را تنظيم و تقديم كرده است؟٭ وكيل دادگستري
غريبي در حلقه آشنايان در رثاي رضاي آل محمد(ص)
رسول خدا –صليالله عليه والله و سلم- فرمود: جبرئيل حديث كرد مرا و گفت: شنيدم پروردگار سبحانه و تعالي ميفرمايد: كلمه «لاالله الاالله» دژ من است، هر كه آن را بگويد به دژ من وارد گشته است و آنكه به دژ من وارد شده، از عذاب من ايمن و آسوده است.»او عطر شهادتي است كه از بوستان محمدي(ص) در سرزمين ايران پراكنده شد و طي اعصار و قرون، ميليونها شيعه را مشتاق خود كرد. اين ميهمان غريب كه اكنون جهاني به حلقه دوستيش درآمدهاند، صورت نمادين دوستي ملت ما با خاندان شريف نبوت است. خانه حميد بن قحطبه، در سناباد، بدل به مشهدي شد كه عطر شهادت را در سرزمين ايران پراكند و صورتي از مظلوميت شيعه شد. چرا كه او همسايه خليفه جابري شد كه در مشهد او دفن شده است.
يا ارض طوس سقاكالله رحمتهماذا حويت من الخيرات يا طوس
طابت بقاعك في الدنيا وطيبهاشخص ثوي بسناآباد مرموس
شخص عزيز علي الاسلام مصرعهفي رحمهالله مغمور و مغموس
يا قبره انت قبر قد تضمنهحلم و علم و تطهير و تقديس
فافخر فانك مغبوط بجثتهو بالملائكه الابرار محروس