يارانه راحتي
ابراهيم عمران
در باب انتقال يافتن نمايشگاه كتاب به «شهر آفتاب» و نگراني برخي از دوستداران فرهنگ و ادب اين ديار، نكاتي قابل ذكر است كه در پي ميآيد. در ساليان قبل و در مقام مقايسه با برپايي نمايشگاهها در ساير نقاط دنيا، صاحبنظراني كه به آن نمايشگاهها ميرفتند، يكصدا اذعان ميداشتند در اين موسم، همگان بنا بر دلايل گوناگون راهي براي ورود نميداشتند و اصولا در برخي از اين كشورها، وروديه اخذ ميشود و به اين صورت نيست كه عدهاي براي«گذراندن وقت يا گرفتن هديه» و شايد هم «پز دادن» سر از مكاني فرهنگي در آوردند! پوشيده نيست كه در ديار ما و در «گاه كتاب» يا هر نمايشگاهي، هستند كساني كه در تعريف بالا ميگنجند. امسال هر ايرادي كه رفتن به شهرآفتاب داشته باشد، شايد يك نكته را براي هميشه روشن كند و آن ميزان «مشتاقي و مهجوري» است كه به تعبير معروف، دوستداران حقيقي و اصيل كتاب سر از آنجا در خواهند آورد و اصولا قرار نيست براي هر رويداد فرهنگي در اين كشور، به نحوي «يارانه راحتي» در نظر گرفته شود تا با آماده شدن همه امور و ياري كردن همسايهها، عدهاي عروسداري كنند! شايد برخي مواقع به دلخواه نبودن امور بتواند گره از مشكلات باز كند. شرحش اينكه، نيازي نيست حتما اين نمايشگاه در دل شهر و با پشتيباني همه توان حمل و نقل، برگزار شود. مراد ياري نكردن و كمك و مساعدت براي مشتاقان كتاب نيست؛ بلكه بر عكس نوعي مشخص شدن اينكه «نيازداران» راستين كتاب، براي اهل تصميمگير، به چشم آيند تا بر اساس آن، نوعي شناخت واقعي رخ دهد... وقتي شمارگان كتاب در برخي عنوانها از چند پرس غذاي مجلسي عادي، كمتر است، چه بيم كه مكان آن در كجاي شهر باشد؟! آنكه خواهان كتاب است در هر جا باشد حضور دارد و براي هزينه آن نيز، باكي ندارد؛ چه كه ميداند به اندازهاي كه ميخورد و ميآشامد و ميپوشد همان ميزان بايد بخواند و بداند... و اين قياس براي هر فردي فرق دارد و متغير است. پس نيازي نيست براي كيلومتري اين ور و آن ورتر، بانگ سر دهيم كه اين جماعت نمايشگاه رو غير واقعي اگر در دل كوير هم برگزار شود، خود را ميرسانند و مشكل نه از اين رفتن و دور شدنهاست كه ايراد ساختاري در جاهاي ديگري است كه حاليه محل مطرح كردن آن نيست و خرده زياد گرفتن هم به بيكاران نمايشگاه رو، نميتوان گرفت كه آن نيز، ادلههاي فراواني دارد و فرجام كلام اينكه كتاب خواندن با بعد مسافت كم يا زياد نميشود! اگر باور شود.