نواي خوشنويس روزگار
محمدرضا شجريان در ايران نيست؛ دوران نقاهتش از بيماري سرطان را دور از وطن ميگذراند و در شرايطي كه مديران فرهنگي به او اصرار ميكنند كه به ايران بيايد و ادامه درمانش را در ايران انجام دهد، ترجيح ميدهد كه بماند تا حال و روزگارش بهتر شود. محمدرضا شجريان آلبوم تازهاي هم ندارد و برنامه كنسرت هم ندارد، چون حتي اگر در سلامت كامل بود به دليل ممنوعيت برگزاري، راهي براي اجرا در ايران نداشت. به اين ترتيب و براساس الگوي هميشگي چهرهها، شجريان از صحنه منظرعمومي دور است و چهرهاش خبري نيست. اما در همين دوري و بيخبري، همچنان آدمهايي هستند كه او را ياد كنند و الگوي تكراري هميشگي چهرهها را بشكنند و نشان دهند كسي كه در قلب مردم جا دارد با يك خبر از ياد نميرود و با يك خبر هم البته به ياد نميماند. اينچنين است كه در عصر روز شنبه، خبرگزاري ايرنا يادي از شجريان ميكند و در گفتوگويي با رييس انجمن خوشنويسان ايراني، روايت ميكند كه محمدرضا شجريان، خوشنويسي چيرهدست است. عارف براتي در اين گفتوگو درباره خوشنويسي شجريان ميگويد: «استاد شجريان يكي از اكابر ادبيات ايران است كه در دوران نوجواني گرايش مخصوصي به حوزه خوشنويسي پيدا كرد و در كنار مطالعه متون ادبي و پرداختن به آواز به نگارش اشعار در قالب هنر خوشنويسي روي آورد. كسي كه به عمق غناي فرهنگي ادبيات ايران پي ببرد، ارتباط خود را با خوشنويسي و آواز به خوبي درك ميكند. خوشنويس است كه با انتخاب درست مفاهيم ادبي به ارتقاي كيفيت فرهنگ ايراني دامن ميزند و بالطبع روح لطيف و احساس يك هنرمند است كه ميتواند ابيات و كلمات زيبا را در قالب آواز و موسيقي به زيبايي دريافت كند و بيشك اكثر هنرمنداني كه در حوزه آواز فعاليت ميكنند، كساني هستند اوج يافته حوزه ادبيات و هنر كه استاد شجريان نيز از آن نمونهها است» و به همين سادگي در عصر شنبه خبري، يادي از مردي ميشود كه صدايش، نواي زندگي معاصر ايرانيان است، دستي در خوشنويسي دارد و حتي در غيبت طولاني هم از ياد نميرود.