برسر پيمانمان با مردم هستيم
ما اين تعداد واحدها را به تفكيك استانها و شهرهاي صنعتي انتخاب كرديم تا همه به طور شفاف بدانند كه ما 1200 ميليارد تومان را به چه واحدهايي دادهيم. از سوي ديگر آن واحدهايي هم كه از اين تسهيلات و سرمايه در گردش گرفتهاند، بايد گزارش دهند كه چقدر آمار اشتغالشان عملا بالا رفته و چقدر هم توانستند ميزان توليد را افزايش دهند. اين كار با سرعت در حال انجام است و فكر ميكنم اين همكاري دولت و مجلس، و شايد بهتر بگوييم نخستين همكاري موثر دولت و مجلس، در افزايش رشد اقتصادي است كه بدون ترديد در افزايش سطح اشتغال هم خود را نشان خواهد داد. البته بايد تاكيد كنم كه ما به دنبال واحدهاي بزرگ نرفتيم چون اين واحدها تسهيلات را يكجا ميبلعند و ممكن است كه اشتغالزايي هم نداشته باشند. بيشتر دنبال واحدهاي كوچك و متوسط هستيم.
مواردي كه از آنها ياد كرديد مربوط به حل مصايب و مشكلاتي بود كه از دولت گذشته به ارث رسيده است. اقدامات ديگر دولت براي باور پذير بودن رشد 4/4 درصدي اقتصاد از سوي مردم چيست؟
گزارشي را از وضعيت خريد گندم ميگويم. ميدانيد كه يكي از محصولات استراتژيكي كه ما قيمت خريد تضميني آن را بالا برديم تا انگيزه بيشتري براي كشاورزان ايجاد شود، گندم است. تا الان بيش از 10 ميليون و 923 هزار تن گندم خريداري شده است. اين رقم زيادي است. هيچوقت عدد ما به اين ميزان نرسيده بود. ارزش اين مقدار 13 هزار و 949 ميليارد تومان است. با همه اينها، تا الان شش هزار و 95 ميليارد تومان پرداخت شد و در همين شرايط 7854 ميليارد تومان باقيمانده است. درصد رشد وزني، نسبت به سال قبل بيش از 2/40 بود. اينها آثار خود را روي رشد اقتصادي گذاشت. يكي از بحثهاي رشد ما در بخش كشاورزي است. توقع ما براي خريد هم 35 درصد بيش از پارسال است. علت اينكه ما نتوانستيم پول گندمكاران را به طور كامل پرداخت كنيم، اين است كه خب ما علاقهمند بوديم همان لحظه اول، همه پول را پرداخت ميكرديم اما بحث اين است كه اين مقدار پول براي كل سال است. كشاورزان در چند ماه اول سال گندمها را تحويل دادند و ما مجبور شديم كه بخشي از اين پولها را از خزانه پرداخت كنيم، چون خزانه براي پرداخت حقوق و مسائل داخلي خود، درگير كار است مجبور شديم از نظام بانكي مبالغي را به طور تسهيلات دريافت كنيم، آن هم با سود. پارسال دولت به نظام بانكي 24 درصد و امسال هم 18 درصد سود پرداخت كرد تا بتواند پول گندمكاران را به وقت پرداخت كند. اما چون در نظام بانكي تسهيلات محدود است تصميم گرفتيم از بازار سرمايه، اين پول را تامين كنيم. يكي از مواردي كه به تبصره 36 اضافه شد، اين بود كه ما بتوانيم، به جاي اينكه از بازار پول تسهيلات گرفته و سريع به گندمكاران بدهيم، از بازار سرمايه اين مبالغ را تامين كنيم. الان هزار هزار ميليارد تومان، پول در بازار وجود دارد كه دارندگان آن حاضر به سرمايهگذاري نشدهاند. گرچه براي ما گران تمام ميشود كه پول را با سود از آنها بگيريم و خود آن را سرمايهگذاري كنيم، ولي سياست دولت اين است كه نقدينگي موجود در بازار را كه صاحبان آن بنا به دلايل مختلف حاضر به سرمايهگذاري نشدند، با پرداخت درصدي سود، جمعآوري كرده و خود سرمايهگذاري كند.
اين نقدينگي با چه درصدي از سود، از صاحبان آن دريافت ميشود؟
همان درصدي كه بازار بورس عمل ميكند. الان اين نرخ سود 15 درصد است كه البته به طور منطقي ميزان آن را تعيين ميكنيم. پس ما به جاي اينكه پول در حسابها به طور راكد بماند حاضر ميشويم اين پولها را براي بهكارگيري در صنعت بياوريم. اين البته براي دولت هم نفع دارد. چون طرحي را كه امسال نتوانيم به اتمام برسانيم در سال آينده 15 درصد گرانتر ميشود ضمن اينكه ما فرصت را هم از دست داده و مردم هم از مزاياي آن بهرهمند نميشوند.
خوشبختانه اسناد خزانه خيلي سريع و برخلاف اوراق مشاركت به صورت ساعتي در بازار بورس به ميزان چند هزار ميليارد تومان فروخته ميشود. اين نقدينگيها آمادگي دارند كه اين كار را انجام دهند. اقدام ديگري را از پارسال در خصوص بهبود وضعيت ناوگان حمل و نقل شهري در تاكسيراني شروع كرديم تا به همين منظور 90 هزار واحد خودرو را با شرايط مناسبي از رده خارج كنيم. الان براساس آخرين گزارشي كه گرفتهام 58 هزار و سيصد و هفتاد نفر براي گرفتن تاكسي ثبت نام كردهاند.
اما دولت همچنان در پرداخت پول به طلبكاران خود عقب است...
سال 92 كل خريد گندم ما 4822 هزار تن بود كه الان به 10 ميليون و 923 رسيد. كل ارزشي كه بهاي گندم خريداري شده داشت چيزي حدود 3910 بود، كه الان اين رقم به بيش از 13 هزار رسيده است. علت اينكه ما در پرداخت پول گندمكاران عقب هستيم همين است. به اين سرعت كه به خزانه پول نميآيد كه بتوانيم بدهيهاي خود را بدهيم. حتي براي اينكه بتوانيم مشكل گندمكاران را سريعتر حل كنيم دولت حاضر به گرفتن تسهيلات شد. وقتي آمديم، قيمت هر كيلو گندمي كه از كشاورزان خريداري ميكرديم 800 تومان بود، اما الان اين رقم به 1270 تومان رسيده است كه البته با هزينههاي جانبي، هر كيلو گندم براي ما 1350 تومان تمام ميشود. در حالي كه اگر بخواهيم گندم مورد نياز را وارد كنيم، قيمت هر كيلوي وارداتي آن چيزي حدود 800 تومان ميشود. آنهايي كه اقتصادي فكر ميكنند ميگويند پس خوب است كه وارد كنيم، ولي ما استراتژيك فكر ميكنيم و براي مساله توليد داخلي و اقتصاد مقاومتي اينگونه هزينهها را كه البته آن را سرمايهگذاري ميدانيم، انجام ميدهيم.
در زمان دولت خاتمي كه بحث خودكفايي گندم مطرح شد، چون قيمت خريد تضميني خيلي بالاتر از قيمت جهاني بود، اين شايبه را ايجاد ميكرد كه مرزنشينان ميتوانند، گندم وارد كرده و به دولت بفروشند و به نوعي اين امر جزو آمارهاي خودكفايي گندم محسوب شده بود. اما تنها بالا رفتن سطح زيركشت ميتواند همه شايبهها را از بين ببرد. آيا اين اتفاق افتاده است؟
هم سطح زير كشت بالا رفته و هم اينكه تناژ گندم آنقدر وسيع است كه اگر مثلا بخواهيم از طريق كولهبري و سيستم مرزي گندم به صورت قاچاق وارد كنيم، اين بحث منتفي است. ممكن است در حد محدودي رخ بدهد آن هم به اندازه چند گوني اما ما داريم در مورد 10 ميليون تن صحبت ميكنيم.
اگر در كنار اين آمار، ميزان سطح زير كشت هم اعلام شود، تمام اين شايبهها را ميتوان از بين برد...
كاملا درست است. اجازه بدهيد كه به اين موارد مورد ديگري را هم اضافه كنم و آن چاي است. بيش از 40 درصد همين چند ماه اخير نسبت به پنج ماه مشابه در پارسال، توليد بالاتري در اين محصول داشتهايم. اين را ميشود اثبات كرد كه يك همبستگي مستقيمي بين قيمت خريد تضميني با توليد وجود دارد. يعني هرچه ميزان قيمت تضميني بالا برود افراد هر قطعه زمين كوچكي هم داشته باشند سعي ميكنند كه آن را براي امور كشاورزي استفاده كنند. ميدانند كه ميارزد. ما همين كاري را كه در مورد گندم انجام داديم و قيمت خريد را افزايش داديم، قيمت تضميني چاي را هم بالا برديم. غير از اينكه بهزراعي صورت گرفت، سطح زيركشت هم افزايش يافت. خيلي از باغات چاي كه متروكه شده بودند، در اين دولت احيا شدند. نميگذاريم كه كشاورزان بدون پول باشند.
با همه اين اقدامات، مردم ميخواهند تغييرات را در زندگي خود لمس كنند؛ تغييراتي كه به نظر ميرسيد با توافق هستهاي بيشتر از اين به چشم ميآيد تا جا را براي هرگونه بحثي تنگ كند. چرا هنوز نشانههايي از گشايش به خصوص در زمينه اقتصادي در زندگي مردم ديده نميشود؟
توجه داريد كه تمام كشورهايي كه درگير كاهش قيمت نفت شدند، با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم ميكنند. عربستان با بيش از 80 ميليارد دلار كسري مواجه شد. بعضي از كشورها مثل ونزوئلا كه به تورم سه رقمي رسيدند در حالي كه اين كشور تا سال 92 از نظر وضعيت اقتصادي در يك سطح با ما قرار داشت. واقعا يك عده كه الان خطر از سر ما گذشت، ميخواهند ببينند كه چه اتفاقي افتاده است. آيا تاثيرات برجام ديده نميشود؟ سالها چنگي بر گلوي اقتصاد ايران زده بودند و صادرات نفت را از دو و نيم ميليون بشكه در روز به كمتر از يك ميليون رسانده بودند و هرچه هم ميگفتند عمل ميكردند. متاسفانه دنيا، دنياي زور و ناجوانمردي است و گذشتگان هم آنچه آنها گفتند را انجام دادند. توليد نفت را پايين آوردند و باز هم ميخواستند پايينتر بياورند. اما ما نه تنها اجازه چنين كاهشي در توليد نفت را نداديم بلكه توليد را به ميزان اوليه رساندهايم. همين الان كه با شما گفتوگو ميكنم، مقدار فروش نفت ما بيشتر از پيشبينيهاست. ميدانيد كه هر سال تنها يك ميليون و 300 هزار بشكه كل توليد نفت و ميعانات ما بود. امسال و در شرايط پساتحريم اين ميزان به دو ميليون و 250 بشكه رسيد. عملا تا امروز روزانه دو ميليون و 350 بشكه نفت فروختهايم. ما براي قيمت هر بشكه نفت 40 دلار تعيين كرده بوديم كه از ما ايراد ميگرفتند و ميگفتند خيلي زياد است؛ اما الان بالاي 50 دلار به فروش ميرسد اما به طور متوسط طي ماههاي گذشته بيش از 40 دلار توانستيم نفت بفروشيم. پيشبيني اين است كه اين مقدار هم افزايش پيدا كند. وضع دريافت مالياتهاي ما نيز خوب است. فقط يك درصد كمتر از پيشبينيهايمان، تحقق پيدا كرد. اما يك فشاري طي چند ماه پاياني سال 94 داشتيم كه قيمت نفت بهشدت افت كرد و مجبور شديم كه نسبت به سال 95 پيشخور كنيم كه الان آن را تسويه ميكنيم وگرنه امسال وضع خزانه خوب است. به ياري پروردگار قبل از پايان امسال آثارتصميمات دولت را ميتوانيم هم در رشد اقتصاد و هم در اشتغالزايي مشاهده كنيم.