• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3607 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۲ شهريور

يادي از جمشيد بسم‌ا...

نكته مهم ماجرا اينجا بود كه قيمت دلار در بازار به 4 تا 5 هزار تومان هم رسيد در حالي كه قيمت آن در بانك مركزي همان قيمت رسمي بود. از آنجا كه دولت براي كنترل نرخ ارز، آن را در اندازه‌هاي زياد به بازار تزريق كرد، مابه‌التفاوت اين قيمت نصيب عده‌اي شد كه حقوق‌هاي دريافتي مديران يك‌هزارم اين مبالغ هم نمي‌شود.
در واقع مي‌توان گفت كه آن وضعيت فاجعه‌بار محصول چند اقدام بود. در درجه اول سركوب قيمت ارز و جلوگيري از روند طبيعي افزايش قيمت آن. اين سركوب برخلاف قانون برنامه بود و رييس‌جمهور سابق بايد پاسخگوي اين اقدام غيرقانوني باشد.
اقدام ديگر كه اين وضع را ايجاد كرد، گام گذاشتن در مسيري بود كه از تحريم استقبال مي‌كرد و آن را بي‌اهميت مي‌دانست، لذا ايران را وارد چرخه تحريم و ممنوعيت از درآمدهاي ارزي خود كرد و بالاخره اقدام ديگري كه آخرين ميخ را به تابوت اقتصاد ايران كوبيد، رفتار نابخردانه و تزريق بيشتر ارز و هدر دادن آنها بود كه هم ارزها را از ميان برد و هم منافع كلاني نصيب عده‌اي اندك كرد و هم اينكه اخلاقيات و آرامش جامعه را دچار بحران كرد و به‌جاي پذيرش مسووليت نيز دنبال جمشيد بسم‌الله و امثال آن افتادند.
همه اينها به يك طرف، مساله اصلي اين است كه چرا برخي از مديران آن دوره كه مساله را مي‌فهميدند سكوت كردند؟ چرا اتهامات لازم عليه تصميم‌گيران وارد نشد؟ چرا فضاي رسانه‌اي مرده و بيمار بود و نتوانست اقدامي جدي عليه اين نابخردي‌ها به عمل آورد؟ چرا الان مساله فيش‌هاي حقوقي كه در برابر اثرات ويرانگر آن واقعه مثل كاهي در برابر كوه است، پيگيري مي‌شود و به نتيجه مي‌رسد ولي در آن زمان همه مسائل حتي موارد مهم نيز با شوخي و لودگي برگزار و در نهايت به جمشيد بسم‌الله ختم مي‌شد و والسلام؟ پاسخ اين است كه در آن زمان فضاي عمومي و رسانه‌اي بيمار، بلكه مرده بود و اكنون خوشبختانه زنده شده است. اينكه گفته مي‌شود احمدي‌نژاديسم نمي‌تواند بازگردد به دليل وجود چنين فضايي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون