ضرورت همراهي براي رسيدن به اهداف مشترك
بهزاد صابري٭
پيادهروي 15 دقيقهيي مشترك وزراي خارجه ايران و امريكا در حاشيه مذاكراتي كه در ژنو داشتند، توجه رسانههاي مختلف داخلي و خارجي را برانگيخت و تحليلگران هريك از زاويهيي، به موضوع پرداختند تا پيامهاي آشكار و پنهان اين اقدام را ارزيابي كرده باشند. يك هواخوري ساده براي تمدد اعصاب، فرار از شنودهايي كه سرويسهاي اطلاعاتي كشورهاي مختلف اروپايي و غيراروپايي در هتلهاي محل اقامت و محل مذاكرات نصب كردهاند، اقدام نمادين بزرگ براي شكستن يخ روابط در فضاي جديد و غيره از جمله توجيهاتي هستند كه براي اين اقدام دو وزير ذكر شده است. نويسنده اين مطلب، قصد ندارد بر اين تحليلها اضافه كند. بلكه دليل اين اقدام هرچه بوده، اين همپيمايي دوستانه دو وزير بهانهيي شد كه گريزي به نگاه اصولي جمهوري اسلامي ايران به كل فرآيند مذاكرات هستهيي بزنيم. دكتر ظريف حتي پيش از ورود به مذاكراتي كه منجر به برنامه اقدام مشترك شد، اعلام كرده بود كه از نظر جمهوري اسلامي ايران، وضعيت پرونده هستهيي ايران يك «بحران كاملا غيرضروري» است. وي بسته پيشنهادي ايران به 1+5 در آغاز مذاكرات منتهي به توافق ژنو را «پاياني بر يك بحران غيرضروري، آغازي براي افقهاي جديد» نام نهاده بود و در مناسبتهاي متعدد، خواستار «همراهي» هر دو سوي ميز مذاكره براي عبور از اين بحران غيرضروري شده است. در نتيجه مذاكرات، برنامه اقدام مشترك ژنو به توافق طرفين رسيد كه به گفته دكتر ظريف، در آن برنامه هر دو طرف «يك هدف مشترك» را براي اين مذاكرات در نظر گرفتند كه عبارت بود از «نيل به يك راهحل جامع درازمدت و مورد توافق كه تضمين كند برنامه هستهيي ايران منحصرا صلحآميز خواهد بود» و «منجر به رفع كامل تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و نيز تحريمهاي چندجانبه و ملي مرتبط با برنامه هستهيي ايران بشود.» به عبارت ديگر، تضمين ماهيت صلحآميز برنامه هستهيي، نه فقط هدف 1+5 و مابهازايي براي لغو تعليقها، بلكه هدف خود جمهوري اسلامي ايران در راستاي فتواي رهبر انقلاب نيز هست. از سوي ديگر، طرف مقابل هم با پذيرش برنامه اقدام مشترك ژنو تصريح كرده كه رفع كامل تحريمها در نتيجه حصول اطمينان از ماهيت صلحآميز برنامه ايران را جزو اهداف خود ميداند. بدينترتيب، با روشن شدن اينكه هر دو سوي ميز مذاكره داراي اهداف مشترك و همسان هستند و با فرض وجود حسن نيت، معلوم ميشود كه تاكنون با يك «بحران غيرضروري» روبهرو بودهايم و براي دست يافتن به آن اهداف مشترك، «همراهي» و «حركت مشترك» از اهميت برخوردار ميشود. شايد دو وزير در پيادهروي مشترك خود هيچ قصدي براي ارسال يك پيام نمادين نداشتهاند، اما بايد اميدوار بود كه اين همپيمايي و حركت دوشادوش دو طرف براي رسيدن به اهداف مشترك، فقط به خيابانهاي ژنو محدود نمانده و طرف مقابل همين رويكرد را در مذاكرات جاري نيز در پيش بگيرد. ٭ كارشناس حقوق بينالملل