آقاي فرهادي ملاحظه نمايند!
آقاي دكتر نجفي در مدت محدودي كه سرپرستي اين وزارتخانه را بر عهده داشتند، موضوع بورسيهها را به سرانجامي رساندند. اگرچه آن تصميم ميتوانست بهتر هم باشد، ولي با توجه به جميع شرايط قابل قبول بود. آقاي رييسجمهور نيز بر اهميت آن تصميم صحه گذاشتند. آقاي دكتر فرهادي هم كه آمدند، با توجه به سلامت اخلاقي و رفتاري ايشان، انتظار ميرفت كه متعهد به آن تصميمات باشند، ولي به نظر ميرسد كه اقدامات اخيري كه اخبارش به گوش ميرسد، بورسيهها در حال بازگشت به وضعيت بسيار نابهنجار سابق هستند.
شايد پرسيده شود كه اين همه توجه به بورسيهها از چه اهميتي برخوردار است؟ به ويژه آنكه هزاران ميليارد تومان در مقاطع گذشته فساد و اختلاس جابهجا شده و نوعي اتلاف سازماندهي شده منابع رخ داده بود. پس چرا بايد درباره بورسيهها اين همه حساسيت نشان داد؟ خوب اينها را هم در كنار آن مفاسد اقتصادي بخورند و ببرند! پاسخ اين است كه فساد و سوءاستفاده از موقعيت دانشگاهي و علمي، بسيار متفاوت از فساد در زمينههاي پولي و مالي است. اثرات تخريبي آن بسيار وحشتناك و ويرانگر است. اساس و آينده كشور را در خطر قرار ميدهد. اگر دانشگاه جولانگاه افراد رانتي و بيصلاحيت شود در اين صورت چه اميدي به آينده كشور ميتوان داشت؟ بنابراين چارهيي نيست جز اينكه آقاي دكتر فرهادي را مخاطب قرار داد كه؛ شما يك عمر خوشنام زيستهايد؛ اجازه ندهيد كه اينبار بر تمام آن گذشته قلم قرمز كشيده شود. تمام كساني كه از اين طريق بورسيه شوند، پروندههايشان باقي خواهد ماند و در آينده به بورسيههاي فرهادي شهره خواهند گشت. كلمه بورسيه را نابود و آن را به معادل بيصلاحيتي و سوءاستفاده تبديل نكنيد. مساله بورسيهها را در داخل اتاق ميان چند نفر حل و فصل نكنيد. اگر عالم را محضر خدا ميدانيد، چه باكي داريد از اينكه اين عالم محضر مردم هم باشد و كليه اطلاعات پروندههاي بورسيه را در دسترس مردم قرار دهيد. فراموش نشود كه اطلاعات كلي اين تخلفات پيشتر و از طريق اطلاعيه از سوي وزارتخانه منتشر شده است. بنابراين شما چارهيي نخواهيد داشت جز اينكه بازگرداندن بورسيههاي غيرقانوني را لاپوشاني يا به بدترين شكلي توجيه كنيد. شما نيازي به پست وزارتي نداشتيد. قبلاً هم وزير بودهايد. مديريت هلالاحمر هم كمتر از وزارتخانه نبوده و نيست. بنابر اين حداقل كاري نكنيد كه به تاييد پايههاي اين بناي كج در نظام دانشگاهي متهم و محكوم شويد. اگر بورسيه شدن به واسطه صلاحيت علمي دانشجو بوده، پس گرفتن بورسيه نوعي افتخار است، همانند قهرماني در مسابقات ورزشي. پس هيچ باكي از انتشار اطلاعات افراد در اين باره نبايد وجود داشته باشد. در نتيجه پيشنهاد ميشود كه تمامي كساني كه بورسيه ميشوند، با اسم و رسم و ويژگيهاي علمي آنان مطابق ضوابط قانوني، زماني پذيرش آنان در اختيار افكار عمومي قرار گيرد. از آقاي رييسجمهور و معاون اول ايشان نيز درخواست ميشود مطابق آنچه كه درباره بحث بورسيهها گفتند، اقدام كنند. اگر در اين مورد نتوانيد مطابق حقوق و عدالت و دانشمحوري عمل كنيد، ساير ادعاهاي شما را چگونه بايد باور كرد؟