• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3657 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۵ آبان

به سلامتي رفيق و ...

جواد طوسي منتقد سينمايي و حقوقدان

يكي از همكاران محجوب و قديمي‌مان اين روزها روي تخت بيمارستان است. حتما شنيديد كه مي‌گويند خدا كسي را روانه بيمارستان نكند، آن هم بيمارستان‌هايي كه يا بايد چپت پر باشد تا تحويلت بگيرند يا برخلاف اسامي مقدس و زيبا و پرطمطراق‌شان اصلا سرويس‌دهي درستي ندارند و در آن محيط بلبشو و خالي از هر موج عاطفي، بيشتر مريض  و افسرده حال مي‌شوي.سابقه مطبوعاتي دوست و همكارم محسن سيف بيش از چهل و پنج سال است.  او با اسم خودش و اسامي مستعار در نشريات سينمايي قبل از انقلاب فعاليت و حضور حرفه‌اي داشته و شعر (نه دَري وَري و هذيان) سروده و قصه نوشته و داستان‌هاي شاهنامه را به زبان ساده درآورده و آثار متعددي در حوزه كودك و نوجوان نگاشته و نثري منحصربه‌فرد و شيرين و خواندني دارد كه يك نمونه‌اش، قسمتي از رمان در شرف انتشارش بود كه در شماره عيد سال گذشته مجله فيلم چاپ شد و بازتاب گسترده‌اي داشت.خب نويسنده و منتقدي با اين سابقه و ذوق و قريحه، واقعا حقش اين نيست كه چنين عاقبتي داشته باشد. حتي اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم و بگوييم در چنين حضور تك‌افتاده و مهجورمانده‌اي خود او هم به لحاظ برخي اشتباهاتش در دوره‌اي مقصر بوده، باز از يك جا به بعد كه به خود آمده و مسير زندگي‌اش را در عرصه فرهنگ و هنر متمركز كرده نبايد اينقدر غريب و بي‌اجر و مزد بماند. شايد خود محسن به خاطر غرور مردانه‌اش نخواهد اين چيزها را بگويم، ولي حق او در اين سن و سال و با اين پشتوانه فرهنگي يك آپارتمان كوچك 40، 50 متري اجاره‌اي در ده متري ارامنه خيابان اجاره‌دار (خواجه نظام‌الملك سابق) نيست. به لحاظ رابطه صميمانه‌اي كه با محسن سيف دارم، جسته وگريخته در جريان بيماري كبد و روده‌اش طي يك سال اخير بودم (چون او آدم توداري است و خوش ندارد ننه من غريبم راه بيندازد و حتي رفقا و نزديكانش را در جريان ريز مشكلات زندگي‌اش قرار دهد و آنها را درگير اين مسايل كند.) با آنكه او با هماهنگي پزشكش در حال انجام مراحل درماني بيماري‌اش بود، مي‌ديدم كه همين هزينه‌هاي عكس و آزمايش و دارو را با چه سختي متحمل مي‌شود و همواره سعي مي‌كرد آبروداري كند و در قبال انجام كاري پژوهشي و تاريخ‌نگارانه در حوزه سينما بتواند دستمزد اوليه‌اي دريافت كند و اموراتش را بگذراند. محسن سيف با وجود كم‌كار بودنش در زمينه نقد و مباحث سينمايي داراي ديدگاه و سبك نگارشي مستقل و تشخص‌يافته‌اي است. او اين تسلط و آگاهي را دارد كه با اثر براساس لحن و دنيا و جهان‌بيني سازنده‌اش روبه‌رو شود و شيوه نثرش را در همان حوزه (وجوه شاعرانه، مايه‌هاي ملودرام، نگرش اجتماعي و...) متمركز كند. اما مهم‌ترين ويژگي محسن سيف، گستره نگاه اجتماعي است كه اجراي بياني‌اش را با نثري بي‌تكلف و دلنشين برگزار مي‌كند. اين دستاورد كمي براي يك نويسنده و منتقد نيست كه قدر مسلم ريشه‌هاي اصلي‌اش را بايد در پرسه‌زني‌هاي اجتماعي عجيب و غريب او در دوران جواني‌اش جست‌وجو كرد.خوش ندارم اين بچه قديمي و اصيل و غد تهران و سرچشمه و خيابان پيروزي را در گذر از آن جواني پر شر و شور كه بخشي از آن در تكاوري بوده، اين طور ضعيف و بي‌رمق و بي‌حال و حوصله روي تخت بيمارستاني ببينم كه پرسنلش با بيمار برخوردي خشك و مكانيكي دارند، تا انساني. محسن با غرور مردانه‌اش دوست ندارد رفقا و دوروبري‌هايش او را در اين حال و روز ببينند و به همين خاطر از ملاقاتي‌هايش با حالتي محجوب و در عين حال معذب مي‌خواهد كه زياد بالاي سرش نمانند. به اميد بهبودي و دوباره سرپا شدن هرچه زودترش.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون