• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3695 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۵ آذر

روياي امريكايي، واقعيت روسي

اسدالله امرايي

روياي امريكايي نوشته نورمن ميلر با ترجمه سهيل سمي در نشر ققنوس منتشر شده است. اين رمان داستان جواني امريكايي به نام روجاك است كه قهرمان جنگ بوده و زندگي موفقي دارد. ناخواسته وارد ماجرايي مي‌شود كه همسر خود را مي‌كشد و پس از اين جنايت وارد ماجراهايي مخوف مي‌شود. مِيلِر همواره نويسنده‌اي منتقد سياست‌هاي دولت امريكا ماند. در روياي امريكايي به توهم زندگي با شكوه امريكايي در قرن بيستم مي‌پردازد. ميلر را دنباله‌رو همينگوي و فاكنر مي‌دانند. نگاه ضد زن در اين رمان انتقاد فمينيست‌ها را در پي داشت. ميلر از فعالين ضد جنگ ويتنام نيز بود، برخي از آثارش را متاثر از تاثيرات وقايع جنگ بر شخصيت‌هاي خود نوشته است. پيش از اين كتاب تنها دو اثر ديگر از ميلر به فارسي ترجمه و در ايران منتشر شده‌ بود. زنده‌ياد جاهد جهانشاهي «چرا مي‌جنگيم» را ترجمه كرده بود و سعيد باستاني «برهنه‌ها و مرده‌ها» را. ميلر سال ۱۹۴۳ از دانشگاه هاروارد در رشته مهندسي فارغ‌التحصيل شد و پس از مدتي به ارتش فراخوانده شد و به عنوان سرباز پياده‌نظام به فيليپين رفت. زندگي نظامي و جنگ مبناي رمان بسيار تلخ برهنه‌ها و مرده‌ها شد. در دهه پنجاه به پيشوايان نسل بيت مانند جك كرواك و آلن گينزبرگ پيوست. روياي امريكايي براي او در مقام نويسنده و روزنامه‌نگار توفيق بزرگي بود. ميلر به تكنولوژي بسيار بد گمان بود و با دست مي‌نوشت.  نمايشنامه «ريچارد سوم اجرا نمي‌شود» نوشته ماتئي وينسي‌يك با ترجمه اصغر نوري كارگردان، نويسنده و مترجم تئاتر كه در نشر ني منتشر شده، به سال‌هاي آخر زندگي ميرهولد، كارگردان معروف روس مي‌پردازد. ميرهولد يكي از بزرگ‌ترين و مهم‌ترين كارگردان‌هاي تئاتر اتحاد شوروي به حساب مي‌آيد. او را پدر تئاتر بيومكانيك مي‌دانند، تئاتري كه سعي مي‌كرد از جنبه‌هاي روان‌شناسانه شخصيت‌ها دور شود و به بدن بازيگر اهميت بدهد. بيومكانيك در تئاتر يك انقلاب بود و در قرن بيست و يكم همچنان در مشهورترين مدارس تئاتري كارگردانان آن را تدريس مي‌كنند. در اين اثر تقابل ميرهولد با سيستم كمونيستي به‌ويژه سيستم كمونيستي استاليني نشان داده شده است. ماتئي وينسي‌يك در اين نمايشنامه به دوره‌اي از زندگي ميرهولد مي‌پردازد كه او قصد دارد نمايشنامه ريچارد سوم اثر ويليام شكسپير را اجرا كند. آن هم در كشوري كه وطن دوم شكسپير به حساب مي‌آيد. اما اجراي اين نمايش در شوروي زمان استالين به سادگي نيست. بايد كميسيون هنرهاي نمايشي پيش از صور اجازه اجراي عمومي آن را ببيند و مجوز صادر كند. كميسيون به شرط حذف برخي از صحنه‌ها و ديالوگ‌ها و تغيير و تعديل بخش‌هايي از نمايش اجازه اكران صادر مي‌كند. در اين نمايش، شخصيت ريچارد سوم با ميرهولد درگير مي‌شود و مدام با او كشمكش دارد. ميرهولد تلاش مي‌كند با سيستم كنار بيايد اما نمي‌تواند و سرانجام در مقابل اين سيستم بسته استبدادي عصيان مي‌كند و به اعدام محكوم مي‌شود. «ولي من دارم بهت مي‌گم الان وقت خوبي براي اجراي ريچارد سوم نيست. تو خطرناك شدي، ولودآ. تو كشور ما هر كي بتونه جمعيت رو به وجد بياره يا بخندونه، خطرناك مي‌شه. بهت گفتم اتللو رو بردار... غم‌انگيزه، قشنگه... از عشق مي‌گه...»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون