• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3695 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۵ آذر

فضيلت‌هاي به يادگار مانده

دكتر فرهاد درويشي

دوست، برادر و همكارم، دكتر هادي نخعي، پس از عمري مبارزه و جهاد فكري، روز جمعه 19 آذر ماه با جسمي رنجور و ناتوان، اما روحي سرافراز به ديدار معبود شتافت.
آقاهادي نخعي، از فضيلت‌هاي پرشمار اخلاقي و معرفتي بهره مي‌برد؛ بنده در طول آشنايي و دوستي 35 ساله خود با ايشان، بهره فراواني از اين دوستي بردم كه از اين نظر خداي منان را سپاسگزارم اما سه ويژگي مرحوم نخعي بيش از ساير ويژگي‌هاي متعددش در نظرگاه من برجسته بود به گونه‌اي كه همواره آنها را به مثابه مدل‌ها و الگوهاي فكري و رفتاري‌اي مي‌دانستم كه از سوي همفكران و همراهان، قابل پيروي است.
خط امامي ناب
آقاهادي چه در دوران حيات امام در دفتر سياسي سپاه و خارج سپاه، همواره خود را مبلغ انديشه امام مي‌دانست. نوك پيكان نوشته‌هاي ايشان از يك‌سو اسلام متحجرين كه در آن زمان در انجمن حجتيه تجلي پيدا مي‌كرد و از سوي ديگر جريان‌هاي ليبرال‌ها و ماركسيست‌ را نشانه مي‌رفت. بسياري از نوشته‌هاي ايشان كه در نشريه «رويدادها و تحليل» دفتر سياسي سپاه به عنوان ميراثي ماندگار براي ما به جا مانده است، بيانگر تلاش او براي نهادينه كردن انديشه امام در ذهن و ضمير پاسداران و جوانان آن روز است.
بعد از رحلت امام نيز كه شاهد افول انديشه و تفكر خط امام در جامعه بوديم، ايشان با انتقال از سپاه به دانشگاه اين دغدغه را فراموش نكرد. در كلاس‌هاي درس و مجامع علمي و سياسي، با تاكيد بر تفكر امام خميني، مرزبندي اين قرائت از اسلام و حكمراني را با جريان‌هاي راستگراي محافظه‌كار كه درصدد مصادره انديشه امام بودند، هويدا مي‌كرد. همچنين آقاهادي با تحليل‌ها و نگرش‌هاي خاص خود در مقابل بخشي از جريان‌هاي تندرو كه ايده عبور از امام‌خميني را مطرح مي‌كردند، مي‌ايستاد.
به خاطر دارم در سال 1377 كه دوم خرداد را پشت سر گذاشته بوديم و فضايي نو در جامعه خلق شده بود، در محفلي آقاهادي را ملاقات كردم و فكر انتشار روزنامه بيان را به عنوان منادي جريان اصلاح‌طلب خط امامي، با ما در ميان گذاشتند و ياران قديمي و موافق را براي تشكيل شوراي سردبيري بيان، دعوت كردند. نكته اصلي اين بود كه او انديشه امام را در آن دوران مظلوم مي‌ديد و قصد بازسازي انديشه اصلاح‌طلبي بر بناي تفكر امام را داشت.
هادي، انديشه امام‌خميني را با دو بال عدالت اجتماعي و تعميق معنويت در جامعه مي‌شناخت اما بر اين باور نيز بود كه براي تحقق اين دو، بايد بستري از آزادي و جامعه مدني پويا داشته باشيم. او تا آخرين روزهايي كه سلامت جسمي داشت در مقابل مصادره امام توسط جريانات متحجر و همچنين به موزه سپردن تفكر امام توسط جريانات تندرو، ايستادگي كرد.
پاسدار حريم قلم
آقاهادي، به واسطه نيازي كه انقلاب داشت، از ابتدا و همواره با قلم و نگارش سر و كار داشت. اگر نوشته‌اي از جانب او به رشته تحرير در مي‌آمد، بايد اين ويژگي‌ها را مي‌داشت: مبتني بر واقعيات، بر مبناي تحليل علمي و داراي قابليت استدلال و خردورزي. هادي اعتقاد داشت، اگر نوشته‌اي را بخواهيم در عرصه افكار عمومي قرار بدهيم و در پس آن نوشته هدف و القاي نكته‌اي را براي خواننده مدنظر داشته باشيم، بايد از واژگان شعاري، احساسي و تبليغي پرهيز كنيم. او معتقد بود كه اگر مردم، از درون يك فرآيند استدلالي، عقلاني و خردورزانه به رهيافت و تحليل ما برسند، ارزشمند است. او ساحت قلم را آلوده به مدعيات كذب و پوشالي براي تهييج و تحريك مردم (ولو در راستاي باورهاي انقلابي و ارزشي) نمي‌كرد. دكتر نخعي با اين روش‌مندي در نوشتن، از انقلاب و آرمان‌هاي آن دفاع مي‌كرد. كميابي اين منش در دفاع از انقلاب و امام‌خميني، حسرتِ فقدان از دست دادن هادي را براي ما عميق‌تر و عظيم‌تر مي‌كند.
در بسياري از گزارش‌هاي دوستان در مركز تحقيقات جنگ در قامت راويان دفاع مقدس، بعدها پروژه بزرگ روزشمار جنگ ايران و عراق يا نشريات رويدادها و تحليل، مجله بيان و بعدها روزنامه بيان... بدون تعارف ردپاي حضور و نظارت آقاهادي بي‌آنكه نام و عنواني از او برده شود، وجود دارد. او نوشته‌ها را زير و رو مي‌كرد، به لحاظ ماهوي تغييرات و كيفيتي دوچندان را به آنها تزريق مي‌كرد اما هيچ حقي براي خود قايل نبود. در حالي كه رويه غالب دانشگاهي امروز از اين تواضع و تعهد فرسنگ‌ها فاصله دارد. امروز بسياري از اساتيد دانشگاهي، بي‌آنكه زحمتي براي مقالات دانشجويان بكشند، حق خود مي‌دانند كه اسم‌شان بالاتر از اسم نگارنده درج شود.
واقعيت‌نويسي در جنگ
دكتر هادي نخعي، پس از جنگ، يكي از رسالت‌ها و ماموريت‌هاي خطيري كه براي خود تعريف كرد، بازنمايي واقعيات جنگ تحميلي بود. او خود از زمره آموزگاران روايتگري و تاريخ‌نگاري از درون صحنه جنگ به ما راويان بود و حتي عنوان راوي نيز از ابداعاتش بود؛ چرا كه جنگ را با زمينه پررنگ حماسي، اعتقادي و مذهبي مي‌فهميد و تبيين مي‌كرد. به همين دليل با عقبه حوزوي و ديني كه داشت، كار تاريخ‌نگاري جنگ را «روايت» معرفي كرد.
در دوران پس از جنگ، بسياري از نهادها درصدد نوشتن تاريخ جنگ بودند. واهمه هادي از تحريف جنگ بود و اعتقاد راسخ به اين داشت كه: بايد هر آنچه رخ داده است را بنويسيم. او در نگارش تاريخ جنگ به دور از بزرگنمايي و اغراق و البته با درك مقتضيات زماني همان دوره، همت عالي گماشت. دكتر هادي نخعي بر اين باور بود كه ما در تاريخ‌نويسي جنگ موقعيتي خاص داريم و آن روايت از درون صحنه نبرد است، پس مهم‌ترين كار، بيان وقايع و حوادث به شيوه‌اي علمي، صحيح و عقلاني است، تا نسل‌هاي بعد بتوانند از دل اين منابع دسته‌اول خود به واقعيات و عظمت دفاع مقدس رهنمون شوند.
...
 آقا هادي خصيصه‌هاي قابل بيان فراواني داشت. خصايصي كه گاهي به ظاهر متعارض نيز به نظر مي‌رسيدند. به‌طور مثال در عين اينكه در كارها خيلي جدي بود ولي اين جديت چون با صميميت همراه بود هرگز باعث فاصله افتادن بين وي و همكارانش نمي‌شد. به ظاهر عبوس و اخمو به نظر مي‌رسيد اما قلبي مهربان و رئوف داشت و با شنيدن وقوع كوچك‌ترين ظلمي به ديگران، به‌شدت آزرده و دلشكسته مي‌شد. به دليل سابقه سياسي و مطالعات علمي، در برخورد با وقايع و پديده‌هاي سياسي و اجتماعي، از قدرت ذهني و تحليلي بالايي برخوردار بود، ولي همواره دوست داشت تا از نقطه نظرات ديگران ولو افرادي در سطح سياسي و تحليلي پايين‌تر، براي تصحيح و تكميل ديدگاه‌هاي خويش بهره گيرد. اينك دوستان نزديك مرحوم دكتر هادي نخعي كه به دليل رفاقت با ايشان و ناخشنودي‌اش از به‌كارگيري عناوين و القاب، او را با وجود سطح آگاهي بالاي سياسي و مراتب علمي و تحصيلي، «آقا هادي» صدا مي‌زدند در غم از دست دادن او، ماتمي بزرگ دارند.
از خداوند منان، براي آن آموزگار فروتن و متعهد طلب آرامش و بخشايش داريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون