• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3727 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۴ بهمن

گفت‌وگو با اميرعلي ابوالفتح، تحليلگر ارشد مسائل امريكا

در برابر نتانياهو و ترامپ هوشيار باشيم

گروه ديپلماسي

سه روز از حضور دونالد ترامپ در جامه رييس‌جمهور جديد ايالات متحده مي‌گذرد. حضوري كه براي اقليتي در جهان فرصت است و براي اكثريتي تهديد. مرام و مسلك نامزد جمهوريخواهان در انتخابات رياست‌جمهوري امريكا با راهيابي وي به كاخ سفيد نيز تغييري نكرده است. همان حرف‌هاي تند و تيز سياسي و همان خراش كشيدن‌هاي عميق بر صورت شركاي اروپايي و متحدان سنتي. بي‌شك بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي را مي‌توان شادترين فرد از حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد دانست. مردي كه خبر تماس تلفني خود با رييس‌جمهور منتخب امريكا را با شادي اعلام مي‌كند و براي ديدار با وي نيز لحظه‌شماري مي‌كند. روياي نتانياهو براي نفس كشيدن دوباره پروژه ايران ستيزي‌اش مجال تازه‌اي يافته است. وي در تازه‌ترين اظهارنظرها تاكيد مي‌كند كه ايران و نحوه مبارزه با آن اصلي‌ترين سوژه گفت‌وگويش با ترامپ در نخستين تماس تلفني خواهد بود. 24 ساعت پس از مراسم تحليف ترامپ كه در آن رييس‌جمهور منتخب تاكيد كرد مي‌خواهد تروريسم راديكال اسلامي (عنواني كه اوباما هرگز از آن استفاده نكرد) را از ميان بردارد، بنيامين نتانياهو در اقدامي بي‌سابقه نوار ويديويي ضبط كرد و در آن با مخاطبان ايراني سخن گفت. مخاطباني كه به گفته وي اين‌بار مردم ايران هستند و نه دولت آن. وي در اين نوار ويديويي كه دو دقيقه و نيم طول كشيد، گفت: به زودي با ترامپ درباره مقابله با تهديدهاي رژيم ايران صحبت خواهم كرد.
وي در اين نوار ويديويي اتهام‌هايي را متوجه حاكميت در ايران كرد و به مردم ايران گفت: «ما دوست شما هستيم.» اظهارنظرهاي بي‌بي در اين نوار ويديويي با واكنش منفي ايراني‌ها به خصوص در شبكه‌هاي مجازي همراه شد. نتانياهو پيش از اين در بهار و تابستان گذشته ويديوهايي شبيه به اين مورد آخر ضبط كرده بود اما در آنها درباره شهرك‌سازي‌ها و مساله صلح فلسطين سخن گفته بود. علاوه بر اين نخستين‌بار بود كه وي با ايراني‌ها به شكل مستقيم صحبت كرد و اين در حالي بود كه پيش از اين معمولا در چندجمله كوتاه و غيرمستقيم مردم ايران را مخاطب قرار داده بود. انتشار اين ويديو درست 24 ساعت پس از حضور ترامپ در كاخ سفيد نشان از اميدواري تازه و عزم نوي ترامپ براي پيشبرد اهداف ايران ستيزي‌اش پس از پايان دوره باراك اوباما دارد. ترامپ بار ديگر فرصت پيدا كرده است تا توجه جهانيان را به بهانه‌هاي خود درباره ايران جلب كند. ترامپ و نتانياهو در حال حاضر يك حلقه مشترك قوي دارند كه ايران ستيزي است. توافق هسته‌اي ايران هم از منظر ترامپ بدترين توافق ممكن است و هم از نگاه اسراييلي‌ها توافقي است كه بر قدرت منطقه‌اي ايران افزوده است. شانس تازه ترامپ اين است كه در چهار سال آتي فردي در كاخ سفيد نشسته است كه گوش‌هاي شنوايي در قبال مساله ايران دارد. اراده سياسي كه در اوباما براي حفظ برجام وجود دارد در ترامپ جاي خود را به تعامل براي تشديد فشارها بر ايران داده است. تفاوت كار در تعهدي است كه امريكا به عنوان يكي از اعضاي 1+5 براي حفظ برجام داده است. تعهدي كه تمام اعضاي كابينه ترامپ مي‌گويند قابل زيرپاگذاشتن نيست اما مي‌توان با اجراي سختگيرانه آن، مسير پيش روي تهران را سد كرد. در حالي كه به نظر مي‌رسد اصلي‌ترين سوژه نتانياهو براي رايزني با ترامپ، ايران باشد، هنوز مشخص نيست كه مقام‌هاي تل آويو و واشنگتن چه زماني با هم ديدار حضوري خواهند داشت. برخي از منابع از اواسط فوريه به عنوان زمان ممكن ياد مي‌كنند. نخست وزير رژيم صهيونيستي تا كجا مي‌تواند رييس‌جمهور ايالات متحده را عليه ايران بشوراند؟ آيا اجماع‌سازي مجددي عليه ايران اين‌بار با دستاويز فعاليت‌هاي منطقه‌اي آن ممكن است‌؟ ترامپ تا كجا پاي شعارهاي تند و تيز دوره رقابت‌هاي انتخاباتي‌اش مي‌ايستد؟ پرسش‌هايي از اين جنس را با اميرعلي ابوالفتح، تحليلگر ارشد مسائل امريكا در ميان گذاشتيم:
 
دونالد ترامپ، رييس‌جمهور جديد امريكا در سخنراني مراسم تحليف خود اسمي از ايران و توافق هسته‌اي نبرد اما به جاي استفاده از عبارت داعش يا قيد دقيق نام گروه‌هاي تروريستي اعلام كرد كه با تروريسم ناشي از اسلام راديكال خواهد جنگيد. اين عبارتي بود كه باراك اوباما هيچگاه استفاده نكرد و با انتقاد ترامپ و بسياري از جمهوريخواهان نيز همراه بود. برخي مقام‌هاي كابينه ترامپ هم پيش از اين اعلام كرده بودند كه با گروه‌هاي شبه‌نظامي مدافع ايران مانند حزب‌الله لبنان و حماس و برخي گروه‌هاي نظامي شيعه در عراق كه با تهران پيوندهايي دارند، بايد جنگيد. تا چه اندازه اين سياست اعلامي ترامپ و وزراي كابينه‌اش خطري براي ايران است؟
طرح بحث مبارزه با تروريسم ناشي از اسلام راديكال توسط دونالد ترامپ، اقدامي بي‌سابقه بوده است. البته نگاه خارج از عرف ترامپ به مسائل سياست خارجي، صرفا محدود به مسائل تروريستي يا موضوعات مربوط به اسلام نيست. وقتي ترامپ سنت‌شكني مي‌كند و موضوع چين واحد را ناديده مي‌گيرد و تلاش‌هايي را براي برقراري رابطه با تايوان انجام مي‌دهد، طبيعي است كه او همين نگاه غيرطبيعي را در مورد كشورهاي اسلامي و مبارزه با تروريسم هم مطرح كند. با اين وجود، آنچه ترامپ درخصوص مبارزه با گروه‌هاي تروريستي مطرح مي‌كند، مي‌تواند براي كشورهايي مانند ايران هم فرصت باشد و هم تهديد. از يك سو، ايران و امريكا با تهديد مشتركي به نام گروه‌هاي افراطي تكفيري روبه‌رو هستند. آن گروه‌هاي تكفيري هم با اقدامات‌شان در عراق و سوريه امنيت ملي ايران را مستقيما مورد هدف قرار داده‌اند و هم با تبليغات شيعه‌ستيزانه، به تخريب وجهه اسلام مي‌پردازند. از سويي، اين گروه در ظاهر با امريكا هم خصومت دارند و حملاتي تروريستي را در امريكا انجام داده‌اند. همچنين ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتي، اين جسارت را داشت كه در مقابل ميليون‌ها نفر گفت كه روسيه، ايران و سوريه در مقابل تروريسم هستند و با آن مبارزه مي‌كنند ولي امريكا هيچ اقدامي در اين باره نكرده است. اين مسائل موجب مي‌شود تا اگر ترامپ اراده مقابله با تروريسم را داشته باشد، فرصت خوبي ميان تهران و واشنگتن براي همكاري وجود داشته باشد اما اگر ترامپ بخواهد تروريسم را با اسلام گره بزند و از آن به عنوان تروريسم اسلامي ياد كند و اين‌گونه، موجي از اسلام‌هراسي براي در محدوديت قرار دادن كشورهاي اسلامي را دنبال كند، آنگاه اين مساله مي‌تواند عواقبي را براي مسلمانان به همراه داشته باشد و حتما جمهوري اسلامي ايران هم در اين باره موضع‌گيري خواهد داشت. به‌طور قطع يقين، لابي‌ها و گروه‌هاي يهودي حامي اسراييل در امريكا، گروه‌هاي تندروي جنگ‌طلب و همچنين گروه‌هايي با عقايد ضدمذهبي تلاش‌هايي را در دوره ترامپ انجام خواهند داد تا حزب‌الله را در رديف گروه‌هاي تروريستي قرار دهند تا با اين كار، بهانه‌هاي لازم براي مقابله با آن هم فراهم شود ولي جا انداختن اين رهيافت كه حزب‌الله يك گروه تروريستي است، كار بسيار دشوار و تقريبا محالي است و تلاش‌هاي قبلي هم براي جا انداختن اين دريافت براي افكارعمومي غرب ناموفق بوده است. اساسا نوع رويكرد و اقدامات حزب‌الله با گروه‌هاي تروريستي نظير داعش متفاوت است. حزب‌الله يك گروه داراي حمايت وسيع مردمي است كه اقدامي در خارج از مرزهاي لبنان نداشته و اقداماتش هم براي دفاع از لبنان در برابر حملات رژيم اسراييل بوده است. حزب‌الله هيچگاه اقدامات تروريستي انجام نداده است. حزب‌الله هيچگاه عليه اتباع كشورهاي غربي را هدف قرار نداده است. اين مسائل، موجب مي‌شود تا امريكايي‌ها بهانه‌اي براي يكسان معرفي كردن حزب‌الله با داعش نداشته باشند و همرديف قرار دادن اين دو براي افكار عمومي غرب دور از واقعيت تلقي شود.
بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم صهيونيستي روز شنبه ساعاتي پس از واگذاري قدرت به دونالد ترامپ در كاخ سفيد در يك اقدام كم‌سابقه در ويديويي با مردم ايران سخن گفت و تاكيد كرد كه وي به دنبال كمك به آنها از طريق تغيير رژيم در ايران است. به نظر شما دليل اين رفتار نخست‌وزير رژيم صهيونيستي چيست؟ او به دنبال چه بهره‌برداري‌اي از اين رفتار است؟
اين اقدام نتانياهو، نخستين تلاش ضدايراني او محسوب نمي‌شود. اوج تلاش‌هاي ضدايراني نخست‌وزير اسراييل در سال‌هاي اخير، سخنراني‌اش در كنگره عليه توافق هسته‌اي بود كه به نتيجه‌اي هم نرسيد. به نظر مي‌رسد هم‌اكنون اسراييل از آن مواضع ضدبرجامي عدول كرده باشد؛ البته نتانياهو همچنان ضدتوافق هسته‌اي سخن مي‌گويد ولي گزارش‌هايي هم مبتني بر آنكه اسراييل معتقد است توافق هسته‌اي بايد حفظ شود، وجود دارد. در شرايط كنوني، نتانياهو اميدوار است كه با توجه به نزديكي ترامپ به جريان‌هاي راستگرا بتواند دور جديدي از اقدامات ضدايراني را آغاز كند. البته نزديكي ترامپ با جريان‌هاي راستگرا محدود به نزديكي به اسراييل نيست ولي هم‌اكنون ائتلافي در اسراييل در قدرت است و چهره‌هايي در دولت نتانياهو حضور دارند كه شخص نتانياهو در ميان آنها، فردي معتدل محسوب مي‌شود. با اين وجود، روي كار آمدن ترامپ اميدواري‌هاي بسياري براي نتانياهو ايجاد كرده است. اسراييلي‌ها دل بسته‌اند تا امريكا در دوره ترامپ سفارتخانه‌اش را از تل‌آويو به بيت‌المقدس منتقل كند و اين آرزوي ديرينه را اجرايي كند. آنها اميدوارند در دولت ترامپ، امريكا از شهرك‌سازي‌ها حمايت كند. با اين حال، شايد اقدام اخير نتانياهو در راستاي آن باشد كه او تلاش مي‌كند تا افكار عمومي و مردم عادي ايران را كه نتانياهو تصور مي‌كند دغدغه جدي‌اي نسبت به موضوع فلسطين ندارند يا همراهي كمتري با گفتمان رسمي حاكميت دارند، با خود همراه ساخته و با جلب حمايت واشنگتن، اقدامات ضدايراني‌اش را وسعت ببخشد. با اين وجود، من فكر نمي‌كنم اين اقدامات نتانياهو مثمرثمر باشد چراكه اسراييل در ميان افكار عمومي ايران به‌شدت منفور است. شاهد اين مساله هم آن است كه وقتي نخست‌وزير اسراييل درباره ممنوعيت شلوار جين در ايران سخن گفت، اين سخن با اعتراض و واكنش بسيار منفي از سوي ايرانيان در شبكه‌هاي مختلف اجتماعي همراه شد. اين اعتراضات نه از سوي حاكميت ايران يا افراد مذهبي و حزب‌اللهي كه عموما از سوي افراد غيرسياسي، عادي و تحصيلكرده انجام شد. در واقع، اين واكنش نشان داد كه چهره‌اي به‌شدت منفي از اسراييل در ميان افكار عمومي ايران وجود دارد. نتانياهو نيز هر كاري مي‌كند تا تصوير اسراييل را ميان ايرانيان بهبود ببخشد و در اين راه، به هر موضوعي تمسك مي‌جويد. البته موفقيت در اين كار، بعيد و دور از ذهن است. از سويي، بايد به اين نكته توجه داشت كه اسراييل هم‌اينك نه تنها از سوي افكار عمومي غربي بلكه حتي دولت‌هاي متحد خود هم به‌شدت تحت فشار است و آنها اسراييل را به نقض حقوق بشر و انجام اقدامات خلاف معاهدات جهاني متهم مي‌كنند و در اين چارچوب نيز قطعنامه‌اي در شوراي امنيت عليه اسراييل به تصويب رسيد. پس به نظر مي‌آيد اسراييلي‌ها با طرح نام ايران و متهم كردن تهران به نقض حقوق بشر مي‌خواهند بخشي از فشار را از خود كم كنند.
به اميدواري نتانياهو به ترامپ اشاره كرديد. اين پروژه جديد ايران‌هراسي كه نتانياهو در سايه دولت ترامپ دنبال مي‌كند تا چه اندازه مي‌تواند رنگ و بوي تهديد عملي و جدي عليه ايران را به خود بگيرد؟
سابقه تلاش‌ها براي ايران‌هراسي و تغيير رژيم به پيش از ترامپ و نتانياهو برمي‌گردد و سال‌هاي سال و در هر دولتي، اين كار انجام مي‌شده است. در دولت اوباما هم اين فعاليت‌ها صورت مي‌گرفت و از حمايت‌هاي دولت امريكا نيز برخوردار بود. ديدگاه ترامپ فرصت را به گونه‌اي ايجاد كرده است تا گروه‌هاي ضدايراني فعال‌تر از قبل بشوند. اين گروه‌ها مي‌تواند جريان‌‌هاي معاند و ضدانقلاب تا كشورهايي همچون اسراييل، عربستان و قطر و حتي تركيه و ديگراني كه نسبت به ايران قدرتمند احساس خطر مي‌كنند را شامل بشود. آنها در اين مدت حتما تلاش‌هاي‌شان را افزايش خواهند داد، لابي‌هايي را انجام مي‌دهند و سعي مي‌كنند بر ترامپ بدون سابقه كار سياسي، تاثير بگذارند. به هر حال ترامپ از نظر شخصيتي، فردي است كه تحت تاثير قرار مي‌گيرد، به راحتي عصبي مي‌شود و بدون در نظر گرفتن عواقب كارش، توييت مي‌كند. در چنين فردي، خيلي از افراد تلاش مي‌كنند اعمال نفوذ كنند. نتانياهو نيز به عنوان يك كهنه‌كار سياسي كه سال‌هاي سال نخست‌وزير بوده و با چندين دولت در امريكا كار كرده است، روانشناسي فردي ترامپ را مي‌شناسد و مي‌خواهد قبل از آنكه ترامپ عرق‌هايش در كاخ سفيد خشك بشود، او را وادار به موضع‌گيري عليه ايران بكند. با اين وجود، درباره اينكه نتانياهو چقدر بتواند به آن نتيجه برسد، شك و ترديدهاي بسياري وجود دارد و بايد منتظر ماند.
برخي اعتقاد دارند كه دليل اين رفتار نتانياهو درست 48 ساعت پس از جابه‌جايي قدرت در امريكا، مطرح كردن دوباره نام ايران در سطح جهاني به عنوان عامل نقض حقوق بشر و تهديد‌كننده امنيت و ثبات منطقه است. تا چه اندازه ديگر بازيگران مهم جهاني مانند اتحاديه اروپا، كشورهاي اروپايي و روسيه و چين به چنين تلاش‌هايي پاسخ مثبت يا منفي مي‌دهند؟
اسراييل هم‌اينك در مظان اتهام است و در منظر جامعه جهاني، به عنوان يك دولت قانون‌شكن نگريسته مي‌شود و نمي‌تواند با ايران‌هراسي مشكلات خود را پنهان كند. دولت ترامپ هم دولت معقولي نيست و هم با افكار عمومي خود و هم با افكار عمومي كشورهاي اروپايي به مشكل برخورده است. روابط اسراييل و اروپا هم در سال‌هاي اخير به نوعي با مشكلات و موانع بسياري روبه‌رو است و ما مي‌دانيم كه تنش‌ها ميان آنها بيش از هر زمان ديگري افزايش يافته است. نوع رفتارهاي ترامپ هم موجب شده تا از هم‌اكنون تحليل‌هاي بسياري بر جدايي ميان اروپا و امريكا در مسائل وجود داشته باشد. اين مسائل موجب مي‌شود تا نه نتانياهو و نه ترامپ به راحتي نتوانند اروپا و جامعه جهاني را به سمت ايران‌ستيزي و اسلام‌هراسي سوق دهند چراكه هر دو، در موضع ضعف قرار دارند. با اين حال، تمام اميد مخالفان توافق هسته‌اي آن است تا با اعمال فشارهاي غيرهسته‌اي، ايران را به سمت نقض برجام بكشانند تا هم توافق هسته‌اي از بين برود و هم تبعات و مسووليت‌هاي ناشي از نقض برجام بر گردن ايران بيفتد و پرونده خود را از هر گونه اشتباه مبرا سازند. در اين صورت، ايران را مي‌توان به راحتي تحريم كرد. هم اسراييل و هم تيم ترامپ در اين باره سرمايه‌گذاري بسياري كرده‌اند و اينكه آنها مدام بر طبل حقوق بشر، مسائل موشكي، فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران و ادعاي حمايت ايران از تروريسم مي‌كوبند، نيز به همين خاطر است. در واقع، آنها تلاش مي‌كنند تا با اعمال تحريم‌هاي غيرهسته‌اي، ايران برجام را نقض كند و تهران به عنوان نقض‌كننده برجام شناخته شود. بخشي از تلاش‌هاي نتانياهو در اين راستا است و البته، او مي‌خواهد بخشي از بحراني كه متمركز بر او و تل‌آويو است را به سمت تهران منتقل كند. از سوي ديگر، من فكر مي‌كنم موضوع اصلي اروپا در شرايط كنوني درباره ايران مساله حقوق بشر نيست چراكه اگر حقوق بشر براي اروپايي‌ها واقعا مهم بود، پرونده بسياري از متحدان خاورميانه‌اي اروپا، به مراتب بسيار بسيار بدتر از ايران است. البته هم در امريكا و هم در اروپا، گروه‌هاي حقوق بشري بسياري فعاليت مي‌كنند ولي حقوق بشر، دغدغه كلان كشورهاي اروپايي نيست مگرنه روابط‌شان با كشوري مانند عربستان بايد چيز ديگري غير از روابط كنوني‌شان بايد باشد. اگر مشكلي هم ميان ايران و اروپا وجود دارد، من فكر مي‌كنم مسائل ديگري وجود دارد كه اروپا دوست ندارد آنها مسائل را مطرح كند و به همين خاطر، پشت مساله عامه‌پسند حقوق بشر قايم مي‌شود و آنها را پنهان مي‌كند. من فكر مي‌كنم اگر مسائل اقتصادي و امنيتي ميان ايران و اتحاديه اروپا حل شود، ديگر آنها به دنبال مسائل حقوق بشري در ايران هم نيستند.
برخي تحليلگران مي‌گويند كه باراك اوباما گوش‌هايش را در برابر تحريكات ضد ايراني نتانياهو گرفت و توافق هسته‌اي با ايران را امضا كرد اما ترامپ به دليل نگاه‌هاي ضدايراني و نداشتن آن اراده سياسي براي حفظ دستاوردهاي ناشي از توافق هسته‌اي در مرحله اول و تنش‌زدايي از رابطه با ايران در مرحله دوم به ادعاها و تلاش‌هاي نتانياهو پاسخ مثبت مي‌دهد. با اين تعبير موافق هستيد؟
مخالفت جمهوريخواهان، چه ترامپ و چه غيرترامپ با برجام، مخالفت محتوايي نيست. به عبارت ديگر، جمهوريخواهان با برجام مخالفت ماهوي ندارند. مشكل از آنجا شروع مي‌شود كه دستيابي به توافق هسته‌اي را دولت دموكرات باراك اوباما دنبال مي‌كرد و برجام را يك ميراث و نقطه قوت براي خود معرفي مي‌كرد. همين مساله موجب دعوا ميان جمهوريخواهان و دموكرات‌ها شد. براي همين نيز مشاهده مي‌كنيد كه ترامپ و تيم او قبل از پيروزي در انتخابات رياست‌جمهوري از پاره كردن برجام سخن مي‌گفت ولي اكنون از بررسي آن و احتمالا مذاكره مجدد سخن مي‌گويد. به نظر من، ترامپ رييس‌جمهور، توافق هسته‌اي را پاره نمي‌كند. براي ترامپ و جمهوريخواهان اينكه ايران، 5000 سانتريفيوژ داشته باشد يا 2000 سانتريفيوژ يا اينكه ميزان ذخايرش 300 كيلوگرم اورانيوم باشد يا يك تن مهم نبود، بلكه دغدغه آنها اين بود كه اوباما و دموكرات‌ها، برجام را به عنوان كالايي با ارزش نفروشند. من نگراني چنداني از اينكه ترامپ برجام را پاره بكند يا نكند يا اينكه توافق هسته‌اي را نقض بكند يا نكند، ندارم بلكه اين نگراني آن است كه دولت ترامپ بخواهد با تشديد تحريم‌هاي غيرهسته‌اي فضاي ايران را به گونه‌اي جهت بدهد كه ايران را خشمگين كرده يا آنكه تهران را از دستيابي به منافع برجام نااميد كند، تا در آن شرايط، ايران اقدامي خلاف برجام انجام داده و به عبارتي، به زعم آنها توافق هسته‌اي را نقض كند تا نه تنها به خواسته قلبي‌شان برسند بلكه تهران را هم مقصر در اين كار نشان بدهند. نگراني واقعي كه از ترامپ وجود دارد، اين است كه مگرنه ترامپ در كليت برجام كار خاصي را نمي‌تواند انجام دهد؛ چه با فشار و چه بي‌فشار‌دار و دسته نتانياهو و كماآنكه اوباما خصومتي با اسراييل نداشت كه توافق هسته‌اي با ايران را امضا كرد اگرچه مشكلاتي ميان او و نتانياهو بود ولي همين اوباما، از زمره بزرگ‌ترين حاميان اسراييل محسوب مي‌شود. اين تناقض وقتي حل مي‌شود كه موافقت يا مخالفت با برجام را در امريكا در بافت انتخاباتي تحليل كرد و نه در موضوعاتي محتوايي.
جب بوش و دنيس راس 24 ساعت پس از مراسم تحليف رييس‌جمهور جديد امريكا حضور ايران در منطقه را بي‌ثبات‌كننده خواندند. آنچه متحدان امريكا را نگران ساخته اين است كه ايران هر روز بيش از گذشته جاي پاي خود را در منطقه تقويت مي‌كند و اين روند همچنان ادامه دارد. تا چه اندازه اين احتمال وجود دارد كه متحدي مانند عربستان سعودي در كنار اسراييل، ترامپ را به منزوي كردن ايران به واسطه تشديد تحريم‌هاي غيرهسته‌اي ترغيب كنند؟
تحركات ضدايراني از ماه‌ها قبل وجود داشته است. در جريان مذاكرات هسته‌اي هم به ياد داريم كه سعود به الفيصل، وزير امور خارجه سابق عربستان به وين رفت و جان كري، وزير امور خارجه سابق امريكا با او، در داخل هواپيمايش ديدار داشت. اين نشان مي‌دهد كه رياض خواهان برداشته شدن فشارها از تهران نيست. آنها ديدند دست‌شان در برجام خالي است و به همين خاطر به مسائل ديگر روي آورده‌اند. نامه جب بوش و دنيس راس هم در همين چارچوب است. من فكر مي‌كنم آنها مي‌خواهند كاري را انجام دهند و فضا را به گونه‌اي جهت بدهند تا در آن شرايط، ايران به‌شدت عصبي شده و اقدام فوري، تند و بدون محاسبه انجام دهد. اينكه قانون ايسا توسط جمهوريخواهان تمديد مي‌شود يا آنكه ايران را متهم به نقض حقوق بشر و حمايت از تروريسم مي‌كنند و طرح ادعايي درخصوص فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران و سردار قاسم سليماني مي‌كنند يا مقابله با كشتي‌هاي ايراني در خليج فارس و مورد هدف قرار دادن آنها از همان تحريكات غيرهسته‌اي است چون مي‌دانند در مسائل هسته‌اي، دست‌شان خالي است و تنها اميدشان تحريك كردن در مسائل غيرهسته‌اي است. البته ايران در سطح منطقه‌اي در موقعيت برتر قرار گرفته و در ائتلاف نانوشته‌اي كه با روسيه و تا حدودي تركيه دارد، توانسته است مسائل منطقه‌اي را به سمت خواست‌هاي خود جهت بدهد و اين در شرايطي است كه امريكا و متحدان او قدرت مانور چنداني ندارند.
آيا متحدان سنتي امريكا از جايگاه قابل قبولي در نزد ترامپ برخوردار هستند؟
هر كشوري در جايگاه خاص خود قرار دارد. ممكن است دو كشور با يكديگر روابط بسيار نزديكي داشته باشند ولي اين مساله به معناي هم‌جهت بودن صددرصدي نيست. تركيه و امريكا در ناتو هستند ولي آنكارا و واشنگتن به صورت كامل در همه مسائل اتفاق نظر ندارند. آنچه اكنون به نظر مي‌آيد، اين است كه كليت جهان در حال حركت به سمت درون‌گرايي و تمركز بر منافع ملي است. در واقع، يك نوع ناسيوناليسم‌گرايي در جهان ظهور كرده كه موجب تعارض در منافع شده است. آنكارا و واشنگتن با يكديگر متحد هستند ولي همين امريكا متهم به حمايت از كودتا در تركيه مي‌شود و اينكه گفته مي‌شود روس‌ها به ترك‌ها درباره كودتا هشدار داده بودند. اكنون ديگر عربستان مانند قبل گوش به فرمان امريكا نيست و در يمن دست به اقدامات يكجانبه‌گرايانه‌اي مي‌زند كه چندان خوشايند واشنگتن نيست. اين نشان مي‌دهد كه امريكا ديگر مانند قبل امكان اجماع‌سازي كامل را ندارد و اين‌گونه نيست كه امريكا تصميمي را بگيرد و مابقي كشورها گوش‌ به فرمانش بوده و پشت سرش باشند و هرچه واشنگتن بگويد، اجرا كنند. حتي روابط اسراييل و امريكا هم مانند قبل نخواهد بود و مشاهده كرديم اسراييل سفير امريكا را احضار مي‌كند و واشنگتن ابايي از وتو نكردن طرح ضد اسراييلي در شوراي امنيت ندارد.
پس از مراسم تحليف دونالد ترامپ، كاخ سفيد در بيانيه‌اي برنامه‌هاي نظامي دونالد ترامپ را منتشر كرد. در اين بيانيه ادعا شده است كه امريكا بناست سامانه دفاع موشكي را براي مقابله با موشك‌هاي كره‌شمالي و ايران ايجاد كند. انتشار چنين بيانيه‌اي و اشاره به نام ايران در آن تا چه اندازه نظريه‌اي را كه ايران، اولويت 100 روز نخست رياست‌جمهوري ترامپ نيست، رد مي‌كند؟
من فكر مي‌كنم اگر ايران هوشيار باشد و هوشيار عمل كند، امريكا هر طرحي هم داشته باشد، موفق نخواهد شد. تاكنون اين هوشياري به وضوح خود را نشان داده است. درخصوص آن بيانيه هم بايد گفت كه سوالاتي بسياري درباره آن وجود دارد و پاسخ آنها مشخص نيست. هنوز معلوم نيست كه امريكا چه سامانه‌اي را مي‌خواهد ايجاد كند؟ كجا مي‌خواهد ايجاد كند؟ با چه بودجه‌اي؟ از دولت بوش تا امروز هم بحث مقابله با توانمندي‌هاي موشكي ايران مطرح بوده است. در دوره بوش، اين سامانه‌ها براي مقابله با توانمندي ايران، سپرهاي موشكي در روماني و لهستان مستقر شدند و در دوره اوباما، در چك و بلغارستان اين سامانه ايجاد شدند. ترامپ هم اين مساله را مطرح كرده ولي معلوم نيست چه كار رسمي مي‌خواهد انجام دهد. با اين وجود، استقرار سامانه‌هاي موشكي مختص به ايران نيست و پشت پرده آن موشك‌ها، روسيه است.
 هرگونه سامانه موشكي در هر كجايي كه باشد، روس‌ها را هم مي‌تواند مورد هدف قرار دهد. به نظر مي‌رسد پس از پايان ماه عسل ترامپ و پوتين، روابط امريكا و روسيه مجددا به سمت تنش خواهد رفت. اينكه سامانه موشكي همان روز اول مطرح مي‌شود، نشان مي‌دهد قرار نيست پشت لبخندهاي ترامپ، رقابت‌هاي ميان مسكو و واشنگتن هم مورد ناديده قرار گرفتن واقع شود. واشنگتن هم مي‌داند كه ايران، موشكي براي حمله به امريكا ندارد چون برد موشك‌هايش مشخص است و هدفي هم براي حمله به امريكا ندارد، پس استقرار اين سامانه به اسم ايران، تنها يك بهانه است و قطعا عملياتي كردن آن، با واكنش تند مسكو روبه‌رو خواهد شد.

 

فرصت‌سازي ترامپ براي  گروه‌ ضدايراني

 ‌  اسراييل با ايران‌هراسي نمي‌تواند مشكلاتش را پنهان كند.
 ‌ ترامپ و نتانياهو اروپا را نمي‌توانند عليه ايران سوق بدهند.
 ‌ طرح بحث مبارزه با تروريسم ناشي از اسلام راديكال توسط ترامپ، اقدامي بي‌سابقه بود.
 ‌‌ ديدگاه ترامپ فرصت را به‌گونه‌اي ايجاد كرده است تا گروه‌هاي ضدايراني فعا‌ل‌تر از قبل بشوند. اين گروه‌ها مي‌تواند جريان‌‌هاي معاند و ضدانقلاب تا كشورهايي همچون اسراييل، عربستان و قطر و حتي تركيه و ديگراني كه نسبت به ايران قدرتمند احساس خطر مي‌كنند را شامل بشود.
 ‌  اسراييل هم‌اينك نه تنها از سوي افكارعمومي غربي بلكه حتي دولت‌هاي متحد خود هم به‌شدت تحت فشار است و آنها اسراييل را به نقض حقوق بشر و انجام اقدامات خلاف معاهدات جهاني متهم مي‌كنند و در اين چارچوب نيز قطعنامه‌اي در شوراي امنيت عليه اسراييل به تصويب رسيد.
 ‌ ‌ ترامپ موجب فعال‌تر شدن فعاليت‌هاي ضدايراني مي‌شود.
 ‌‌  جا انداختن اين رهيافت كه حزب‌الله يك گروه تروريستي است، كار بسيار دشوار و تقريبا محالي است و تلاش‌هاي قبلي هم براي جا انداختن اين دريافت براي افكارعمومي غرب ناموفق بوده است. اساسا نوع رويكرد و اقدامات حزب‌الله با گروه‌هاي تروريستي نظير داعش متفاوت است. حزب‌الله يك گروه داراي حمايت وسيع مردمي است كه اقدامي در خارج از مرزهاي لبنان نداشته و اقداماتش هم براي دفاع از لبنان در برابر حملات رژيم اسراييل بوده است. حزب‌الله هيچگاه اقدامات تروريستي انجام نداده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون