گزارش ملي پلاسكو
و مهمترين پرسشها
الياس حضرتي نماينده مردم تهران
در روزهاي تلخ حادثه پلاسكو، من در غم بيهمانند مادر خود به سوگ نشسته بودم و اين اندوه فراق آن پناه هميشگيام، توان و امكان حضور و ابراز نظر درباره فاجعه پلاسكو را از بنده به عنوان نماينده مردم شريف تهران گرفت. اميدواريم كه جانفشاني آن قهرمانان و مصيبت بزرگ ديگر جانباختگان حادثه، سبب درس عبرتي لازم و مهم براي همه ما شود و بجاست كه با تقدير از پيام پدرانه رهبر معظم انقلاب درتجليل از فداكاري آتشنشانان مومن ، شجاع، بااخلاص و كمادعا، پيشنهاد تقديم «نشان افتخار» به شهداي آتشنشان ساختمان پلاسكو را ارائه ميكنم. از امروز پس از تشييع اين قهرمانان، تمام ما بايد بكوشيم اين جانهاي به ناحق گرفته شده، پايمال نشده و سنگبناي تغييرهاي بزرگي شوند. در حقيقت كار مسوولان و نمايندگان مردم از امروز و پس از مراسم تشييع تازه آغاز ميشود. گام نخست، همراهي و همدردي كامل با خانواده آتشنشانان و ديگر قربانيان حادثه است. مسوولان بايد بر خود وظيفه بدانند كه اندوه و كاستيهاي عاطفي و رواني و مالي آنها را فراموش نكرده و از ارايه تسهيلات لازم در بازسازي رواني و اقتصادي خانوادههاي بلاديده دريغ نكنند. همين وظيفه را با توجه به اشتغال نابودهشده بيش از سه هزار نفر در حادثه پلاسكو داريم. بيترديد سرمايه بخشي از چرخه اقتصادي كشور اكنون از ميان رفته، چند هزار تن در آستانه عيد باستاني ايرانيان بر خاكستر نشستهاند و لازم است كه براي تخصيص بودجههاي كمكي و دستگيري از آنها اقدام جدي شود. در اين زمينه فراكسيون اميد و نمايندگان استان تهران از هيچ كمكي فروگذار نخواهند بود. به جز اين وظيفهها، البته بايد در جهت كارهاي مهم عمقي در زمينه شناخت دليلهاي اين حادثه و پيشگيري از حوادث مشابه گامهاي جدي برداشت. به همين دليل دستور رييسجمهور «تشكيل هيات ويژه گزارش ملي بررسي حادثه پلاسكو» و همچنين تلاش برادران اصلاحطلبانمان در شورا در جهت تشكيل يك كميته حقيقتياب در زمينه ريشهيابي حادثه را بسيار مغتنم دانسته و لازم است كه مجلس نيز هر چه زودتر با حمايت از تشكيل اين كميتهها، خواستار برداشتن هرگونه مانع در راه بررسي علمي و كارشناسي و فني حادثه پلاسكو شود. مهمترين مساله در زمينه شناخت دليلهاي واقعي اين حادثه و پيامدهاي آن، سدراههاي معمول سيستم بروكراتيك كشور و نهادهاي مرتبط، پنهانسازي مدارك و ايجاد شبهه با انگيزههاي سياسي در مسير كار كميتههاي اينچنيني است و به همين دليل تمامي اعضاي كميته تشكيلشده به دستور رييسجمهور و كميتههاي احتمالي ديگر بايد مجلس را حريم امن خود دانسته و هرگونه كارشكني در مسير رسيدن به حقيقت را با نمايندگان مردم در ميان بگذارند. هماكنون مهمترين پرسشهاي مطرح و لازم كه بايد در پاسخگويي دقيق و درست به آنها نهايت اهتمام بدون هرگونه رعايت مصلحتهاي سياسي را داشت، اين پرسشها را ميتوان در چند رديف گنجاند:
نخست؛ علت ناكامي آتشنشانان در زمينه مهار آتش در ساعتهاي اوليه حادثه چه بود؟ مشكل از فقر امكانات موجود آنها بوده است يا توان عملياتي و راهبري ميدان يا فقدان آموزشها و تجربههاي آموزشي و مانورهاي تطبيق شرايط؟
دوم؛ آتشنشاني پايتخت تا چه ميزان پوششدهنده واقعيتهاي عملي و ميداني كلانشهري چون تهران است؟ تا چه مقدار از كمبود امكانات و تجهيزات بهروز و پرسنل لازم رنج ميبرد و چه كساني در سالهاي اخير در زمينه بودجه و خريد تجهيزات و استخدام نيرو اهمال داشتهاند؟
سوم؛ نخستين اولويتهاي ايمنسازي شهر تهران چيست و چهمقدار بودجه نياز دارد و درآمدهاي شهر در كدام محلها تا به امروز خرج شده است؟ همچنين اينكه قوانين نظام مهندسي چه ميزان اجرايي شده است و بازرسي و مقابله با فعاليتهاي ساختمانهاي فرسوده چه ميزان انجام گرفته است؟
چهارم؛ واكنش مديريت شهري تهران، پيش و پس از حادثه پلاسكو چگونه ارزيابي ميشود؟
پنجم؛ آيا پيامدهاي آتشسوزي پلاسكو از جمله فروريختن ساختمان و زير آوار ماندن گروهي از آتشنشانان و شهروندان قابل پيشگيري بود؟ مقصران در افزايش هنگفت خسارتهاي آتشسوزي ساختمان پلاسكو چه كساني بودهاند؟
ششم؛ مديريت بحران و صداوسيما نقش موثري در كنترل هيجانات و التهابات داشتند يا به فضاي شايعه دامن زدند؟
هفتم؛ نقشه راه گام به گام ايمنسازي تهران براساس نيازهاي شهري، مقاومسازي و تجهيز ساختمانها، بازسازي آتشنشاني، آموزش شهروندي و... چگونه بايد تدوين شود؟
هشتم؛ براي آينده و پيشگيري از چنين حوادثي چه توصيههاي علمي و عملي و كاربردي ميتوان داشت؟
روشن است كه تدوين يك گزارش ملي جامع با در نظر گرفتن اين پرسشهاي اصلي و برخي ابهامها و پرسشهاي ديگر احتمالي، نخستين گام بلند عبرت گرفتن ما از حادثه پلاسكوست. در تدوين اين گزارش ملي و همهجانبه، بيترديد بايد از مصلحتانگاريهاي سياسي، باندي و جناحي پرهيز شود و زبان علمي و كاربردي جايگزين هرگونه آرايههاي ادبي غيرلازم شود. تعيين مقصران حادثه و ميزان مسووليت آنها در بروز فاجعه بدون هيچگونه حب و بغض سياسي و ارجاع آن به مراجع قضايي براي برخورد جدي با عاملان ايجاد و تشديد بحران، از مهمترين موردهاي انتظار عمومي است و يك پيام روشن به ديگر مسوولان و متوليان كه كوتاهي و قصورهايي كه در نهايت به چنين فاجعههايي ختم ميشود، از اين پس از سوي ساخت سياسي و جامعه تحمل نخواهد شد.
البته براي تدوين چنين گزارشي، از تمامي نخبگان و مسوولان و احزاب و گروهها نيز انتظار ميرود تا از تسويه حسابهاي سياسي بر سر اين فاجعه ملي خودداري كنند تا در فضايي مثبت و بهينه بتوان به يك نتيجه درست رسيد. اوج چنين برخوردهاي اشتباهي را در ماجراي تصادف قطارها شاهد بوديم كه برخي بر موج احساسات سوار شدند و با وجود برخورد مسوولانه دولت، در نهايت يكي از بهترين مديران بدنه دولت، مديرعامل راهآهن وادار به استعفا شد. بايد از اينچنين برخوردهاي سياسي كه نتيجهاي جز نااميدي و ايجاد هراس و دلهره و گرفتن شجاعت از مديران توانا ندارد هم در حادثه پلاسكو و هم خداي ناكرده در حوادث آينده اجتناب كنيم تا رويدادهاي اجتماعي موردتوجه مردم به موضوع مناقشه سياسي اين جناح و آن جناح تبديل نشوند.
به نظر ميآيد افزون بر اينها، بايد براي ارتقاي «مسووليت اجتماعي» شهروندان نيز كاري كرد و از واكنش همهگير مردمي به حادثه پلاسكو براي ايجاد يك كمپين اجتماعي جهت تجهيز ساختمانها به وسايل اطفاي حريق، آموزش الزامي در برخوردها با آتشسوزي، زلزله و... هزينه براي بالا بردن ايمني ساختمانهاي فرسوده و... بهره برد.
اگر از حادثه پلاسكو درس عبرت بگيريم و از مسوول تا شهروند دست به دست هم دهيم تا ضريب امنيت اجتماعي خود را افزايش دهيم، آنهنگام در سالگرد عروج شهداي قهرمان آتشنشاني ميتوان گفت كه ايران بهراستي تكان خورد.