مرگ هنرمندان زود احساس ميشود
عبدالجبار كاكايي
ترانهسرا
افشين يداللهي بيش از ترانهسرا بودن، شاعر خوبي بود. او هم در قالبهاي آزاد و هم كلاسيك تبحر زيادي داشت. از او به سبك مولانا غزلهاي خوبي شنيده بودم كه اين موضوع نشان از تسلط او بر اوزان قديم دارد.
معمولا اين طور است، كساني كه از شعر وارد ترانه ميشوند، از زبان قدرتمندي برخوردار هستند، افشين يداللهي هم چون از شعر سرودن در اوزان مختلف به ترانه رسيده بود از زبان قدرتمندي برخوردار بود. جدا از اينها از نظر محتوايي شعرهايش قابل توجه بود دليلاش اين بود كه او تحصيلكرده روانشناسي بود و در علوم انساني تسلط داشت. در شاخه ترانه اين موضوع بسيار مهم است و اين شناخت در حوزههاي مختلف جامعهشناسي، روانشناسي و... ميتواند باعث ارتباط بهتر با مخاطب قشرهاي مختلف شود. چرا كه اين ارتباط از سر آگاهي و درك مدارهاي رواني جامعه صورت ميگيرد. بنابراين تسلط بر شعر و علوم انساني باعث شد كه شعرهاي يداللهي با مخاطبان ارتباط خوبي برقرار كند.
از سوي ديگر او موسيقي را خوب ميشنيد، به اين خاطر از پس تلفيق شعر و موسيقي به خوبي برميآمد؛ در روزگار ما كم هستند شاعراني كه بتوانند توازن و تقسيمبندي كلام را با آكسانهاي موسيقي درست انجام دهند، اما يداللهي از پس اين كار بسيار خوب برميآمد.
در اين حوزه وارد بود و كارش را درست انجام ميداد به همين خاطر كارهايي كه براي صداوسيما انجام داد؛ معمولا جزو آثار شاخص هستند. از نظر رفتاري و اخلاقي او انساني بسيار عقلگرا و اهل گفتوگو و گفتمان بود. از سوي ديگر او يك ويژگي مهم داشت آن هم شاگردپرورياش بود.
يداللهي سالها گعده ترانهسراها را مديريت كرد. وقتي خبر را شنيدم باور كردنش براي من بسيار سخت بود. هنرمندان آدمهايي هستند كه زندگيشان بيشتر احساس ميشود و مرگشان هم همين طور زود احساس ميشود.