ديگر نميتوانم ترانه «ايران» را گوش بدهم!
سالار عقيلي خواننده
دكتر افشين يداللهي فقط يك شاعر يا ترانهسرا نبود. او يك انسان آزاده بود.
حدود 17-16 ترانه از آثار ايشان را خواندهام كه هنوز بسياري از آنها منتشر نشده است و حالا نميدانم چگونه آنها را منتشر كنم. شعرهاي او از اعماق وجودش ميآمد و اينگونه بود كه ناخودآگاه به دل مخاطب مينشست و به او حس و حالي ويژه ميداد. شاعران و ترانهسرايان بسياري داريم اما آثار ايشان حال و هواي ديگري داشت و كاملا مشخص بود كه اين اشعار از دل كسي بر ميآيد كه وجودش سراسر مهر و عاطفه بود. هر هنرمندي
اگر ذات پاكي نداشته باشد، اثرش بر دل مردم نمينشيند.
درگذشت ناگهاني او شوكي بزرگ براي همه ما بود. شگفتانگيز است كه شب گذشته در كنسرتي كه داشتم، از ايشان ياد كردم و روي صحنه از او نام بردم. هيچ نميدانستم تنها به فاصله چند ساعت بعد با چنين خبر هولناكي رو به رو ميشويم!
من و ايشان و آقاي بابك زرين سه راس يك مثلث بوديم و هميشه با هم همكاريهاي خوبي داشتيم و حالا يكي از راسهاي اين مثلث كم شده است! ديگر نميدانم چگونه اشعار او را اجرا كنم!
ايشان ترانههاي بسياري براي ايران گفته بود؛ ترانههاي وطني كه به زيبايي سروده شده بود اما ديگر نميتوانم ترانه «ايران» را گوش بدهم!
او همواره به وطن و ميهنش خدمت كرد و خيلي مظلومانه و تنها با يك سانحه از دنيا رفت! اين فاجعه را به مردم كشورمان، خانواده ايشان، جامعه شاعران و هنرمندان موسيقي تسليت ميگويم. سال 95 براي اهالي فرهنگ و هنر سال خوبي نبود. به ياد ميآورم شعر فريدون مشيري را: باز در ديده غمگين سحر/ چشم بيمار طبيعت پيداست/ باز در سردي لبخند غروب/ رازها خفته ز ناكاميهاست/ شاخهها مضطرب از جنبش باد/ در هم آويخته ميپرهيزند/ برگها سوخته از بوسه مرگ/ تكتك از شاخه فرو ميريزند/ ميكند باد خزاني خاموش، / شعله سركش تابستان را/ دستمرگ است و ز پا ننشيند/ تا به يغما نبرد بستان را... »
و متاسفانه هنرمندان ما تكتك از شاخه فرو ميريزند و هر بار نظارهگر از دست رفتن عزيزي هستيم. در همين چند وقت اخير هنرمندان جواني همچون حسن جوهرچي، علي معلم و حالا افشين يداللهي را از دست دادهايم.
زندهياد جوهرچي از دوستان خوب من بود، كسي كه در هنرستان استادم بود و خيلي ناباورانه ما را تنها گذاشت. هر سه هنرمندي كه به تازگي از دست رفتهاند، بين سن 45 تا 55 بودند و درواقع جوانمرگ شدند و چنين درگذشتهايي براي خانواده و دوستان آن عزيزان بسيار دشوار است. براي همه دوستداران و به ويژه خانوادههايشان آرزوي صبر و شكيبايي داريم.