ايران 1400 و ميراث سوم خرداد
محمدصادق درويشي
روزنامه نگار
سومين روز خرداد كه از راه برسد، تمام ايرانيان با ياد و خاطره آزادسازي خرمشهر دل شاد ميكنند و به آينده اميدوار ميشوند. امسال، سالروز آزادسازي خرمشهر با شادماني اميدآفرين پيروزي حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري همراه شده است. در اين ميان، انديشه درسآموزي از حماسه خرمشهر به عنوان يك نماد از عزم ملي مردم ايران، براي تداومبخشي به شور، عقلانيت و دردمندياي كه در مسير انتخابات اخير تجربه شد، ميتواند سودمند باشد.
در طرح تهاجم عراق به ايران، قرار بود طي شش روز خوزستان تصرف شود و حتي صدام حسين به خبرنگار عراقي قول مصاحبه در تهران را داده بود. در اين طرح يكي از گامهاي مهم، تصرف خرمشهر بود. مردم خوزستان، با مشاهده غافلگيري نيروهاي نظامي كشور در هجوم به خرمشهر، خود دست به كار شدند و با دفاعي جانانه و پيشبينيناپذير، 35 روز ارتش مجهز بعثي را پشت دروازه خرمشهر نگه داشتند. با توقف ماشين جنگي عراق كه با استراتژي نبرد برقآسا، عزمي جدي براي تصرف سريع و تحميل خواستهها به نظام نوپاي جمهوري اسلامي را داشت، زمين بازي عوض شد و رفتهرفته صدام وارد يك جنگ فرسايشي شد.
پس از تصرف خرمشهر، دو استراتژي «جنگ كلاسيك» و «جنگ نامنظم» براي آزادسازي مناطق اشغالي ايران از دست قواي عراقي، آزموده شد و تا حدود زيادي نيز شكست خورد. اوجگيري اختلافات سياسي در پايان سال 59 جنگ را به مسالهاي غيراصلي بدل كرده بود. در ابتداي سال 60، تنشها منجر به شبه جنگ داخلي شد و نهايتا بنيصدر از كشور خارج شد. با تغيير فرماندهي ارشد جنگ، پس از يك سال آزمون و تلاش براي عقب راندن عراق، نگاهها به ظرفيتهاي مردمي برآمده از فضاي انقلابي معطوف شد. نيمه دوم سال 60 زمان به بار نشستن عقلانيت، شهامت، خلاقيت و عزم و اراده مردمي بود كه در سال اول جنگ، آنچنان جدي گرفته نميشدند. الگوي سوم پس از جنگ كلاسيك و جنگ نامنظم در همين برهه متولد شد: «جنگ مردمي» و نقطه طلايي اين استراتژي در روز سوم خرداد 1361 با آزادسازي غرورآفرين خرمشهر تجسم يافت.
پيشتر؛ از مهرماه سال 60، خيزش عظيم مردمي در جنگ آغاز شده بود و سه عمليات ثامن الائمه، طريقالقدس و فتحالمبين منجر به آزادي بخشهاي زيادي از سرزمين ما شده بود. با اين حال، آزادي خرمشهر پرچمي غرورآفرين و نقطه عطف تعيينكننده دوران بود.
در واقع، آزادسازي خرمشهر كه طي عمليات بيتالمقدس انجام شد، فراتر از تحليل نظامي، نياز به ارزيابي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي كلان دارد. چگونه وقتي الگوهاي مورد آموزش و تجربه قرار گرفته، در دفاع از كشور بياثر ميشوند، يك فهم دفاعي و نظامي جديد از متن ارادهها و انديشههاي مردمي متولد ميشود؟ جواب اين سوال پيش از هر چيز در يك فهم بنيادين مستتر شده است: خردهتوانهاي مردمي، با انباشت و اميد، تبديل به يك سيل عظيم ميشوند كه هيچ نيرويي را تاب مقاومت در مقابل آن نيست. امام خميني با درك اين نكته و اعتماد به نيروهاي مردمي و انقلابي، ثمره هوشمندي سياسي خود را در سوم خرداد سال 61 براي ايران به يادگار گذاشت.
29 ارديبهشت ماه 1396 نيز، بيشك در تقويم تاريخ ايرانيان، روزي خواهد بود كه با شور، اميد و عقلانيت به ياد آورده خواهد شد. مردم ايران در اين روز مهم، مومنانه و دردمندانه براي التيام زخمهاي اين سرزمين، به صحنه آمدند تا يك بار ديگر اطمينان خود به حسن روحاني را تمديد كنند.
حضور مردم، نويد دوران سياستورزي آگاهيبخش، خردمندانه و اميدوارانه را ميداد. همين حضور بود كه بياخلاقي، عوامفريبي و غوغاسالاري را به كنج انزوا كشانيد. اما ميدانيم كه شادي پيروزي در انتخابات گذراست، شادي ماندگار و واقعي با از ميان برداشتن مشكلات و معضلات شكل ميگيرد. حماسه سوم خرداد، چه درسي براي ثبات بخشيدن به شادي و اميدواري 29 ارديبهشت 1396 دارد؟
به نظر ميرسد اگر آزادسازي خرمشهر را، استخراج تواني ملي از ظرفيتهاي مردمي تلقي كنيم، سخني به گزاف نگفتهايم. فرماندهان جوان، خلاق و خردمند آن دوره را ببينيم: حسن باقري، حسين خرازي، احمد كاظمي، مهدي باكري و احمد متوسليان، در واقع برآيندي از تجربههاي سياسي، اجتماعي و مبارزاتي مردم ايران بودند. اين استخراج توان ملي بسيار سودمندتر و بيضررتر است نسبت به استخراج منابع طبيعي. در اين الگو، استخراج نه تنها موجب كاستي منابع نميشود كه غنا و افزوني آن را نيز سرعت ميبخشد. مديريت اجرايي كشور و به ويژه رييسجمهوري منتخب كه بار سنگين اعتماد مردم را روي دوش خود احساس ميكند، بيش از پيش بايد در اين دوره جديد كه به استقبال قرني جديد نيز ميرويم، با هنر حكمراني، به دنبال استفاده از خردهتوانهاي مردمي براي رفع مشكلات و موانع بزرگ در مقابل سعادت و توسعه ايران باشد.
نگاهي به سرفصلهاي ماموريت دشوار و عافيتسوز دولت جديد داشته باشيم: رفع محروميت، نابرابري و فقر، شكوفايي اقتصادي و فرهنگي، تامين و حراست از حقوق شهروندي و آزاديهاي عمومي، تثبيت و تقويت حاكميت قانون و... شايد ماموريت توسعه ايران 1400، بسي دشوارتر از آزادسازي خرمشهر باشد. با اين حال، تجربه روز بزرگ و فراموشنشدني سوم خرداد، امروز هم پيشروي همه ما و به ويژه دولت جديد است. آيا ميتوان با درونمايه سوم خرداد كه ايراندوستي، شايستهسالاري، عقلگرايي و ايمان و معنويت است، توشهاي براي مسير ايران 1400 داشته باشيم؟