تيمسازي
به سبك كيروش
علي عالي
بازي نااميدكننده تيمملي واليبال ايران در هفته سوم ليگ جهاني نشان داد كه فدراسيون واليبال راهي سخت براي حضور در جمع بهترينها دارد. يك تيم با برنامههاي شكستخورده. تيمي با ستارههايي كه صورتشان هيچ نشاني از انگيزه، اشتياق و پيروزيخواهي نداشت. گويي آنها شكست را پيش از بازي پذيرفته بودند تا بدون تلاشي مضاعف، بدون صرف انرژي بيشتر و بياشتياق براي پيروزي از زمين بيرون بيايند. بازيكناني كه گويي اعتمادبنفسشان را از دست داده بودند و بهمعناي واقعي كلمه «تيم» نبودند. تيمملي واليبال ايران و فوتبال ايران تفاوتهايي اساسي با هم دارند. كيروش از مجموعه بازيكنانش، تيم ساخته است. هيچكدام از بازيكنانش، صاحب پيراهن تيمملي نيستند بلكه فقط درصورت شايستگي، صلاحيت پوشيدن پيراهن تيمملي را پيدا ميكنند. كيروش پا را فراتر گذاشته و حتي ادعا كرده كه تنها رقيب تيمملي فوتبال ايران در آسيا، بازيكنان نيمكتنشين ايران هستند؛ مرداني باانگيزه تمامناشدني. گويي هر بازيكن، يك «محمد جواد معنوينژاد» در واليبال است. تمامنشدني، كوه انگيزه و اشتياق وصفناشدني براي پيروز شدن. كيروش حالا مجموعه بازيكناني در زمين و روي نيمكت با همين مختصات دارد. براي همين ميبرد و شكست نميخورد. براي همين سالها از حضورش ميگذرد و هنوز بازيكنانش براي پيروز شدن عطش دارند. براي همين افتخار را به هواداران هم تزريق ميكند و از گروهش زودتر از بسياري تيمها صعود ميكند. مدل مديريتي كيروش را به ورزش تعميم دهيم.