تعابير نظامي امنيتي
در عرصه سياست
مثلا تعبير «جنگ» از حوزه نظامي وارد حوزه سياست و اقتصاد و فرهنگ شده است و اكنون از جنگ سرد و جنگ اقتصادي و جنگ فرهنگي هم به آساني سخن گفته ميشود اما نبايد تصور كرد كه اين تعبير در همه جا به يك معنا به كار ميرود و قواعد يكساني بر آن حاكم است و رفتار مشابهي را در اين جنگها بايد از خود بروز داد. همچنين است تعابيري مانند «فتنه» كه به آساني در هر ماجرايي مورد استفاده قرار ميگيرد و بار معنايي ديني دارد و تعميم آن به هر حادثه و رخدادي ميتواند روش برخورد يكسان و واحدي را براي آنها تجويز كند در حالي كه اولا معلوم نيست تعبير «فتنه» در همه جا به معناي واحدي قابل استفاده باشد و ثانيا معلوم نيست روش واحدي براي مواجهه با همه انواع فتنهها وجود داشته باشد.اين همه را به خاطر اين سخن يكي از سياسيون اصولگرا نوشتم كه مدعي شد اصولگرايان بايد «آتشبس يكجانبه» اعلام كنند. ايشان اين واژه نظامي را با توجه به رويكرد شخصياش به كار برد و البته خيلي زود هم آن را پس گرفت و مدعي «آتشبه اختيار» شد.