گريز از ديسيپلين
سيد علي ميرفتاح
«صد كار كني كه مي غلام است آن را.» توي مجلس گاه حرفهايي شنيده ميشود و گاه رفتارهايي ديده ميشود كه گلابي خوردن پيششان عين ادب و نزاكت است. نميدانم در پارلمانهاي دنيا – به خصوص وقتي رييسجمهورشان مهمان پارلمان است – نمايندگان گلابي ميخورند يا نه؟ در انگلستان نمايندگان چنان تنگ هم، روي نيمكتهاي ساده و قديمي مينشينند كه چرت هم نميتوانند بزنند چه برسد به اينكه چيزي بخورند. در جاهاي ديگر هم، اگر چه هر از چند گاه فيلمهايي بيرون ميآيد كه همديگر را ميزنند يا به هم فحش ميدهند، اما در بيشتر مجالس دنيا قوانين سفت و سختي وضع كردهاند كه از آنها تخطي نميشود كرد. در واقع مجلس ما نيز احتياج به وضع ديسيپلين سفت و سخت دارد تا جلوي تكرار چنين صحنههايي گرفته شود. در خبرگان اول شهيد بهشتي خيلي اصرار داشت كه پايبندي به آييننامههاي داخلي را در اولويت قرار دهد اما اكثر نمايندگان اين حد از پايبندي به قوانين را برنميتابيدند و در برابرش مقاومت ميكردند. خاطرم هست يك بار آيتالله منتظري به انتقاد از دكتر بهشتي پرداخت و از همان جايگاه هيات رييسه گفت «ما كه نبايد اينقدر ديسيپلينيست باشيم...» اين حرف به ذايقه بقيه نمايندگان خبرگان خوش آمد و تا روز آخر هم به آييننامهها پايبند نماندند و از ديسيپلين (به هر معنايي) گريختند. حتي در نوع نشستن روي صندليها و باز كردن دكمههاي لباس و دير آمدن و زود رفتن هم پيدا بود كه حوصله ترتيب و آداب نداشتند و شهيد بهشتي از اين بابت حرص بسيار خورد. اين نسبت گريختن از ديسيپلين به مجلس اول هم راه يافت و اگر بعضي مذاكرات آن را بشنويد دستتان ميآيد كه در پس اين بياعتنايي به آييننامهها يكجور قدرتنمايي وجود داشته است. مثلا طبق آييننامه، هيچ نمايندهاي حق نداشته است كه با خود اسلحه به صحن مجلس ببرد اما مشهور است كه چند نفر از نامداران مجلس، عامدانه و خيلي هم آشكارا با اسلحه وارد ميشدند و اقتدارشان را نشان ميدادند. در قصه كتك خوردن مرحوم بازرگان و معينفر و رفقايشان، صداي مرحوم هاشمي را ميشنويد كه ميگويد «آن اسلحه (كلت) را كنار بگذاريد.» در مجلس ما يك مشكل جدي ديگر هم داشتيم كه رفته رفته اصلاح شد و الان وضع بهتري دارد، اما همچنان اشكال به قوت خود باقي است و آن «لباس» است.
نماينده، از آن جهت كه گروهي از مردم را بلكه در مواقع رسمي، كل مردم ايران را نمايندگي ميكند، موظف است كه لباس خوب و تميز و شكيل و برازنده بپوشد. اينكه امروز همه به سمت كت و شلوار ميل كردهاند خوب است، اما نصف اين كت و شلوارپوشها هنوز سايز اندام خود را نميدانند و هنوز نميدانند چه مدلي، چه رنگي و چه اندازهاي برازنده هيكلشان است. درست نشستن، چرت نزدن، كش و قوس نيامدن، اصلاح سر و صورت، مدل مو، كيفي كه به دست ميگيرند، عينكي كه ميزنند و... گواهي ميدهند كه در مجلس ارادهاي جدي براي حفظ ظاهر و رعايت ديسيپلين وجود ندارد. اما بدترين فاجعه در متنهاي سخنراني رخ ميدهد و نوع اظهارنظرهايي كه بعضي نمايندگان ميكنند، نشان ميدهد كه هيچ دقت و ظرافتي در تنظيم آنها به كار نرفته است. عموم نمايندگان فارسي را پاس نميدارند و نوشتههايشان آكنده از اغلاط دستوري است. به خصوص شعرها را غلط ميخوانند و تن شاعران را در گور ميلرزانند. خيلي كمند نمايندگاني كه براي تنظيم متن سخنراني از مشاوران خردمند و دبيران حاذق و خوشقلم استفاده كنند. من اگر جاي رييس مجلس بودم حتي اگر رييس بخش اداري بودم، تعدادي اديب و دبير و هنرمند خوشسليقه استخدام ميكردم تا تمام وقت به نمايندگان مشاوره دهند و در لباس پوشيدن و حرف زدن و بحث كردن و تبليغات راهنماييشان كنند. هيچ بعيد ندانيد كه نماينده محترم، ملتفت عيب كار خود در هنگام گلابي خوردن نباشد و اصلا متعجب نشود كه چرا اينقدر روزنامهها به كار او گير ميدهند. حتي اغلب عكسالعملهاي خبرنگاران را نسبت به حرفها و كارهاي خود حمل بر سياسيكاري و تسويه حساب جناحي ميگذارند. اتفاقا بخواهيم نسبت بگيريم ميبينيم در پيش حرفها و عكسها و اظهارنظرهايي كه ميبينيم و ميشنويم، گلابي خوردن، خردترين گناهي است كه از نماينده محترم سر زده. صد كار كني كه مي غلام است آن را.