• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3180 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۲۵ بهمن

گفت‌و‌گو با رامبدجوان، بازیگر فیلم آزادی مشروط

باید از جوان‌ها حمایت کنیم

  بهنام شریفی/ رامبد جوان، بازیگر، کارگردان، تهیه‌کننده و برنامه‌ساز موفق سینما و تلویزیون ما است؛ هنرمندی که در اکثر حوزه‌هایی که کار می‌کند موفق نشان داده است و امسال با فیلم آزادی مشروط به عنوان بازیگر در جشنواره سی و سوم حضور دارد. حسین مهکام هم در گفت‌و‌گو با رامبد جوان حضور داشت و حضورش فضاي صميمانه‌تري را ساخته بود.در طول این مصاحبه بار‌ها و بار‌ها دستگاه ضبط را خاموش کردم و به خاطر طنازی‌ها و نکته‌سنجی‌های رامبد جوان خندیدم. طنازی و حضور ذهن و جدیت توامان او باعث شده که او به یکی از مهم‌ترین چهره‌های سینما و تلویزیون بدل شود. حرف‌های جذاب زیادی در این گفت‌و‌گو بیان شده است. امیدوارم بعد از خواندنش با من هم نظر باشید.

 آقای جوان، چطور شد که پذیرفتید نقش خسرو آزادی مشروط را بازی کنید؟

فیلمنامه حسین مهکام و نقش و قصه را دوست داشتم. برای من خیلی مهم است که در جلو بردن یک حرکت مثبت نقش داشته باشم. به نظرم رسید که آزادی مشروط می‌تواند فیلم سالم و جذابی باشد. در عین حال متوجه شدم که می‌توانم از بازی در این نقش لذت ببرم. حسین یکی از آدم‌های سالمی است که من در زندگی‌ام شناختم. آدم‌های سالمی مثل حسین چندان زیاد نیستند.

  نقش خسرو چه ویژگی‌هایی داشت که شما را برای بازی ترغیب کرد؟

خسرو یکی از موتورهای مهم قصه است و در روایت تاثیر می‌گذارد. بعضی نقش‌ها زورشان کم است و من بازیگر هم کاری برایش نمی‌توانم بکنم. تلاطم نقش و تحلیل اولیه خسرو و تغییری که در انت‌ها می‌کند خیلی چیز مهمی است و این خیلی مهم است که بازیگر بتواند این نقش را جذاب بازی کند و تماشاگر را با خود همراه سازد و در انت‌ها باورهای تماشاگران هم دستخوش تغییر شود. به نظرم این نقش به تماشاگران این مساله را منتقل می‌کند که نباید آنقدر محکم روی یک عقیده خاص پافشاری کرد. این خیلی مهم بود که تماشاگر به من اعتماد کند، از من خوشش بیاید و بعد در انت‌ها همه چیز تغییر کند. این نقشی بود که باید جذاب بازی می‌شد. اگر با دافعه اجرا می‌شد تماشاگر به هیچ وجه همراهش نمی‌شد.

 در سال‌های اخیر بعد از فیلم گناهکاران نقش‌های جدی کارنامه‌تان بیشتر شده است. آیا شما از این به بعد قصد دارید نقش‌های جدی بازی کنید؟

من اصلا از این محاسبه‌ها ندارم و برنامه‌ریزی مشخصی نمی‌کنم که بخواهم کمدی بازی کنم یا جدی.

 رامبد جوان به عنوان بازیگر، کارگردان، تهیه‌کننده و برنامه‌ساز در فیلم یک کارگردان فیلم اولی بازی و سعی می‌کند به چنین پروژه‌هایی کمک کند. این روحیه شما از کجا می‌آید؟

من معتقدم که باید نگاه تازه وارد سینمای ما شود. یک روزی می‌رسد که خود من هم پیشکسوت می‌شوم.

اما دوست دارم به جایی نرسم که بقیه آرزو کنند من خانه‌نشین شوم. ما در سینمای‌مان احتیاج به یک موج قدرتمند داریم؛ موج جوانی که بخواهد برای خود جایی باز کند و در صف نایستد. ما همگی باید کمک کنیم که این جوان‌ها وارد سینمای ما شوند. به نظرم نقش روزنامه‌نگاران خیلی مهم است. یک روزی آقای کلاری حرفی به من زد که هنوز در ذهنم مانده است. گفت: هیچ کس اندازه کارگردان نمی‌داند که کارش درست است یا غلط.
ما باید کمک کنیم که این کارگردان‌های جوان زده نشوند. اگرشما روزنامه‌نگاران و منتقدان به جای پس زدن آنها تحلیل‌شان کنید، اتفاق درست می‌افتد. فیلم ساختن کار بسیار سختی است. از گیر آوردن تهیه‌کننده گرفته تا اعتماد جلب کردن و جمع کردن تیم و هدایت‌شان که همه اینها واقعا دشوار و طاقت‌فرساست. پس باید حمایت اصولی و درست کنیم. بگذاریم سینمای‌مان جان بگیرد و تنوع و رنگ داشته باشد. الان آقای فرهادی در سینمای ما موفق شده است و همه دوست دارند از ایشان تقلید کنند. در صورتی که هر کسی باید نگاه خودش را پیدا کند. من دوره‌اي بازیگری تدریس می‌کردم، به جوان‌ها می‌گفتم: تو خودت را بشناس و مدل خودت را پیدا کن. اگر در مطبوعات ما به جای تحلیل فیلم‌ها یک طرفه نگاه کردن و شمشیر از رو بستن رواج پیدا کند، فیلمساز یا زمین بازی را ترک یا شروع می‌کند به جنگ کردن. و جنگ کردن هزینه دارد. جنگ باعث کمبود تفکر می‌شود.

 چطور ذهنیت بازیگری و کارگردانی‌تان را در طول بازی تفکیک می‌کنید؟

می‌خواهم مثالی بزنم و خواهش می‌کنم حرف‌های من را بی‌کم و کاست چاپ کنید. من در فیلم آقای رحمان رضایی نیکان و بچه غول مشکلات زیادی پیدا کردم. بار‌ها و بار‌ها با کارگردان حرف زدم و یکسری نکات را به او گوشزد کردم. نه به خاطر اینکه بخواهم در کارش دخالت کنم، به خاطر اینکه احساس می‌کردم یکسری از بدیهیات را هم رعایت نمی‌کرد. و مدام مقاومت می‌کرد. کار به جایی کشید که من به فارابی رفتم و گفتم اگر ایشان بخواهد کار را ادامه دهد من ادامه نمی‌دهم. کارحتی نزدیک بود به درگیری فیزیکی هم بکشد. چون احساس می‌کردم به عمر و حرفه‌ام و گروه توهین شده است. اگر کارگردان درست وظایفش را انجام دهد، اعتماد متقابل شکل می‌گیرد. در این صورت است که تفکیک به راحتی صورت می‌گیرد. من بازیگر حسین مهکام بودم. حین کار حسین با من مشورت‌هایی هم انجام می‌داد و من در راستای ذهن او هر کمکی از دستم برمی‌آمد انجام می‌دادم.

 راجع به تیم بازیگری و بده‌بستان‌هایی که با آنها داشتید بگویید؟

یک زمانی هست که آدم با بازیگرانی کار می‌کند که تا به حال با آنها کار نکرده است و باید حس مشترک را با آن‌ها پیدا کند. از طرف دیگر ممکن است با بازیگرانی هم کار کند که تجربه کمتری دارند. من اصولا سعی می‌کنم تا می‌توانم به بازیگر مقابلم انرژی بدهم. چون معتقدم این باعث می‌شود که بازی من هم بهتر دیده شود.

 نحوه بازی گرفتن آقای مهکام را چگونه دیدید؟ تجربه همکاری با او چطور بود؟

رابرت دنیرو هم جلوی دوربین برود باید تحت هدایت کارگردان قرار بگیرد. کارگردان باید تماشاچی آگاه خوبی باشد. بازیگر لازم دارد که کسی تصحیحش کند. بازیگر در معرض دید است و به شدت نیاز دارد که توسط کسی دیده و قضاوت شود. حسین مهکام هم در آزادی مشروط مرا به خوبی هدایت کرد و در طول کار یک تعامل درست بین‌مان شکل گرفت و از این همکاری به شدت راضی‌ام.
نقش‌هایی مثل خسرو و یا نقشم در گناهکاران احتیاج به این داشت که یک سری ظرایف در آن رعایت شود. بازیگر نباید در طول مسیر چنین نقش‌هایی انتهای نقش را در ذهنش داشته باشد. چون به صورت ناخودآگاه این در بازی‌اش دیده می‌شود. رعایت کردن این نکات کار بازیگر است البته کمک کارگردان را نباید از یاد برد.

 در ‌‌نهایت از تجربه همکاری‌تان در آزادی مشروط راضی هستید؟

آنقدر راضی‌ام که اگر حسین بخواهد کار تازه‌اي کلید بزند، باز هم با او همکاری می‌کنم. سر این فیلم واقعا به ما خوش گذشت.

  حرف پایانی اگر هست بفرمایید.

چیزی که به شدت به آن اعتقاد دارم این است که نوع زندگی کردن یک آرتیست در کار‌هایش هم تاثیر می‌گذارد. برای همین است که درصد کمی از هنرمندان ایرانی‌اي که از کشور مهاجرت کرده‌اند، موفق شده‌اند و اکثرا نتوانسته‌اند جایگاه‌شان را در محیطی تازه پیدا کنند. توصیه‌ام به همه هنرمندانی که در حال ورود به شاخه‌های مختلف هنری هستند این است که سراغ چیزهایی بروند که آنها را می‌شناسند و سراغ مفاهیمی بروند که برای همین کشور و همین مردم و جغرافیا   باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون